مرثیهای در سوگ پاکبانان عزیز
در نخستین ساعات شروع هفته جاری (یکونیم بامداد) خبری پخش شد که از تصادف یک دستگاه خودروی پرشیا با چند دستگاه خودروی عبوری ازجمله یک دستگاه وانت حامل تعدادی از پاکبانان شهرداری حکایت میکرد.
در نخستین ساعات شروع هفته جاری (یکونیم بامداد) خبری پخش شد که از تصادف یک دستگاه خودروی پرشیا با چند دستگاه خودروی عبوری ازجمله یک دستگاه وانت حامل تعدادی از پاکبانان شهرداری حکایت میکرد.
خبر اعلامی وقتی فاجعهبار نمود یافت که معلوم شد وانت مزبور بعد از برخورد پرشیا به آن، واژگون شده و 13 کشته و مجروح به جای گذاشته است. خبرهای تکمیلی که متعاقبا انتشار یافت، از عمق فاجعه از چند منظر مختلف نشانه داشت. نخست آنکه خودروی عبوری قاتل با سرعتی بالغ بر ۲۰۰ کیلومتر در حال لاییکشی بوده است. دیگر آنکه خودروی حامل پاکبانان وانتی بوده که دستکم 13 نفر از اهالی این زحمتکشترین قشر جامعه را با خود حمل میکرده است. سوم آنکه محل عبور، بزرگراهی درونشهری بوده است.
در نگاهی آسیبشناسانه به حادثه، دستگاههای اداری مختلفی اگر مقصر نباشند، قصورشان محرز به نظر میرسد. یکی از آنها پیمانکار سازنده مسیر سانحه است که عبور بدون مانع خودرویی داخلی در بزرگراهی درونشهری با سرعت جنونآمیز از آن را ممکن کرده است. تشکیلات دیگر، راهنمایی و رانندگی است که اگر هم قاصر نباشد، باید دستکم پاسخگو باشد؛ زیرا میتوانست یا میبایست گامی در راستای کاهش تبعات منفی قصور یا تقصیر سازنده برمیداشت و در حد ممکن به امر ایمنسازی مسیر همت میگماشت و بهعنوان مثال، گشتهای بیشتری را برای متوقفکردن امثال پرشیای مستران و لاییکشان به راه میانداخت. اینکه مستی لایعقل مرکب مرگ خود را لاییکشان و با سرعتی جنونآمیز به پیش براند و به خودروی حامل زحمتکشانی مانند پاکبانان در راه پاکیزهسازی زیستبوممان بکوبد و آنان را به جای رسیدن به سر کار، به گورستان و بیمارستان بکشاند، تراژدی بسیار دردناکی است.
این تراژدی از بیعدالتی اقتصادی، ناهنجاری اجتماعی ازجمله ناظر به شرب بدخیم خمر، مخاطره اخلاقی به واسطه برخورد غیرمسئولانه، سبکسرانه و فرافکنانه با رویدادهای خود پدیدآورده و اختلال در حس نوعدوستی ما شهروندان حکایتها دارد. اگر ارزش جان این شهروندان کمبرخوردار به اندازه ارزش جان قشرهای برخوردار میبود، جمعیتی حداقل 13نفره در خودرویی غیرایمن و روباز که باید حداکثر برای حمل بار کاریری مییافت، جا داده نمیشد! حمل انسان و نه بار، آنهم به این تعداد، از نگاه تبعیضآمیز و طبقاتی به جان شیرین قشرهای مختلف جامعه حکایت میکند. این همان جانی است که حداقل درمورد آن، هیچکسی منزلتی بیشتر از دیگری ندارد و به قول معروف خونی رنگینتر از خون دیگران نیست، چراکه اگر غیرازاین میبود، باید دستکم شاهد طبقهبندی خونبهای آدمها براساس برخورداری یا کمبرخورداری مالی و طبقاتی آنان میبودیم.
اینکه کارفرمای آن عزیزان نازنین عملا آنان را لایق سواری بر مرکبی مطمئن و دارای استاندارد لازم برای سرویس رفتوآمد ندانسته و با بار فلهای اشتباه گرفته، ظالمانه و بیرحمانه است. پرسش روشن و صریح از شهردار که فعل و ترک فعل او درمورد همکارانش سرنوشتی اینچنین فاجعهبار را رقم زده، این است که آیا او حاضر میشد اعضای خانواده خود را سوار این مرکب کند؟!
جا دارد همه دستگاههای ذیربط ضمن پاسخگویی به افکار عمومی، درصدد اندیشیدن تمهیدات و تدارک اقدامات لازم در راستای جلوگیری از تکرار اینگونه حوادث تلخ برآیند. بهعلاوه خانوادههای جانباختگان را سریعا از حقوق قانونی و شرعی خود برخوردار کنند و برای مداوای کامل مجروحان کوشا باشند. مضافا، مناسب است که دستگاه قضائی هم در پی تشکیل پرونده امر و پس از طی مراحل قانونی، مقصران را به سزای اعمال خود برساند.
بار الها! ارواح جانباختگان مظلوم حادثه تلخ بامداد شنبه گذشته اتوبان فهمیده منطقه ۲۲ تهران را با ارواح طیبه و طاهره انبیا، اولیا و اوصیا محشور بدار و به زخمیهای آن حادثه شفای عاجل و به خانوادههای معزی صبر عطا بفرما! بار الها! مسئولان را هم نسبت به آحاد مختلف جامعه همدل ساز و مهرورزی را در نهاد آنان به ودیعه گذار و توفیق نگریستن به ابواب جمعیشان مانند اعضای خانوادهشان نصیبشان بدار!
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.