|

دو تصویر و یک دنیا معنا

پیش از انقلاب در شهرمان خرمشهر، در حسینیه‌ای جمع می‌شدیم به نام حسینیه اصفهانی‌ها و آنجا کلاس‌هایی تشکیل می‌شد و استادانی می‌آمدند و مجموعه درس‌هایی را آموزش می‌دیدیم‌ ازجمله تاریخ، جامعه‌شناسی، شناخت، تاریخ اسلام، نقد مارکسیسم، ایدئولوژی اسلامی و از این قبیل. از آن جمعی که در آن حسینیه جمع می‌شدیم، تقریبا امروز کسی در قید حیات نیست و اکثرا یا در جنگ به شهادت رسیدند یا از عوارض جراحات و مصدومیت‌های شیمیایی جنگ، به مرور از این عالم خاکی رفتند و جز تعدادی انگشت‌شمار از آن جمع باقی نمانده است‌.

پیش از انقلاب در شهرمان خرمشهر، در حسینیه‌ای جمع می‌شدیم به نام حسینیه اصفهانی‌ها و آنجا کلاس‌هایی تشکیل می‌شد و استادانی می‌آمدند و مجموعه درس‌هایی را آموزش می‌دیدیم‌ ازجمله تاریخ، جامعه‌شناسی، شناخت، تاریخ اسلام، نقد مارکسیسم، ایدئولوژی اسلامی و از این قبیل. از آن جمعی که در آن حسینیه جمع می‌شدیم، تقریبا امروز کسی در قید حیات نیست و اکثرا یا در جنگ به شهادت رسیدند یا از عوارض جراحات و مصدومیت‌های شیمیایی جنگ، به مرور از این عالم خاکی رفتند و جز تعدادی انگشت‌شمار از آن جمع باقی نمانده است‌. ازجمله آن کلاس‌ها که برخی آموزش‌هایش را به یاد دارم، درس شناخت بود. یادم هست‌ یکی از روزها، استاد آن درس در مورد این روایت مشهور از حضرت رسول‌(ص) صحبت می‌کرد که «انّما الاَعمالُ بِالنِیّات» یعنی چه؟ استادمان از این می‌گفت که در رفتار آدمی، آنچه مهم است، نیت انسان است؛ ولی مسئله آنجاست که هیچ‌کس به قلب و ذهن انسان راه ندارد که بتواند با اطمینان بگوید‌ نیت هرکس در انجام کاری که می‌کند، دقیقا چیست و جز خداوند باری‌‌تعالی، کسی از نیت انسان‌ها باخبر نیست.

برای همین در حیات بشری و در زندگی روزمره، آنچه داوری می‌شود، همان عمل انسان‌هاست و نه نیت آنها و این اعمال، نتایجی را به بار می‌آورد که آن نتایج مهم است و نه ادعای اینکه مثلا من قصدم از انجام فلان کار، بهمان نتیجه بود و حالا که آن نتیجه حاصل نشده، چون من قصدم این نتیجه حاصله نبوده، پس مقصر نیستم، که اتفاقا در این جهان، ما مسئول نتایجیم و نه ادعاها و نیت‌هایمان. و بعد داستان حضرت موسی و خضر نبی را نقل می‌کرد که به همراه هم به روستایی در کنار دریا رسیدند و خضر نبی، قایق ماهیگیری کودکی یتیم را سوراخ کرد و موسی معترض شد. اما فردا وقتی ماهیگیران به دریا رفتند و در توفان قایق‌شان غرق شد، موسی به نیت خضر از سوراخ‌کردن قایق پی برد، اما همین سبب جدایی‌شان شد، چراکه در دنیا قرار نیست داوری در رفتار آدمی براساس اتفاقی که معلوم نیست در چه وقت در آینده رخ دهد، انجام شود و برای همین است که انسان‌ها برای اداره جامعه قانون وضع می‌کنند و لازم است که این قانون برای همه یکسان اجرا شود و تفاوتی بین افراد نگذارد و این‌طور نباشد که برای یک عده ‌ قانون اعمال شود و عده‌ای دیگر، مصون از قانون باشند و هر کاری که خواستند و هر وقت که خواستند، انجام دهند.

هفته گذشته، مانند تمام این 47 سال، اتفاقاتی رخ داد که می‌تواند مبین همین مقدمه‌ای باشد که در بالا آمد که برای جلوگیری از اطاله کلام، تنها به دو مورد آن اشاره می‌کنم. تصویر اول حاصل یک خبر است و اینکه فیلترینگ همچنان ادامه خواهد داشت؛ آن‌هم زمانی که همه فیلترشکن دارند. اینکه گفتم نتیجه است که مبنای داوری است و نه نیت‌ها، شاید بیش از همه در همین خبر خود را نشان دهد. هیچ‌کس هیچ‌وقت نخواهد فهمید در دل آن کسانی که بر ادامه فیلتریگ اصرار دارند، چه می‌گذرد، ولی وقتی فیلترینگ هیچ مانعی ایجاد نمی‌کند و فقط ادامه فیلترشکن‌‌فروشی را تثبیت می‌کند، نیت هر‌چه باشد، نتیجه روشنش پر‌کردن جیب فیلترشکن‌فروشان است و وقتی این خبر را هم می‌شنویم که تا دو سال دیگر در همه نقاط زمین، دسترسی به استارلینک برای همه مقدور خواهد بود، نتیجه این ممنوعیت، فقط این می‌شود که انگار قرار است تا آخرین روزی که استارلینک چادرش را بر همه دنیا بپراکند و تا آخرین لحظه ممکن، فیلترشکن‌فروشان بتوانند به کاسبی‌شان ادامه دهند و بعد از آن هم اصطلاحا خدا بزرگ است.

و اما تصویر دوم، تجمع در سالنی خالی بود که برخی نمایندگان مجلس که در این سال‌ها اصرار عجیبی بر قانون عفاف و حجاب و بعد حمایت از لاوروف در مجلس داشتند، دعوت به تجمع برای محاکمه روحانی-ظریف کردند؛ تجمعی که قرار بود مردمی باشد و مطابق عکس‌های منتشرشده، حداکثر 25 نفر آمده بودند که چهار نفرشان هم کودک بودند. به گمان من این حق هر‌کسی است که برای خواسته‌اش تجمع برگزار کند و مردم را هم دعوت به حضور در آن تجمع کند و اصلا هم مشکلی ندارد که خواستار محاکمه چه کسی باشند. مشکل آنجاست که عده‌ای با این قلت که حتی تعدادشان از افراد دعوت‌کننده هم کمتر بود؛ یعنی حتی آنهایی که دعوت به تجمع کرده بودند، خودشان هم نیامد بودند ولی جزء مهم‌ترین بدنه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی و قانون‌گذاری کشورند. یعنی اینکه گفته می‌شود اینها نماینده سه درصد مردم هستند، با این تجمع معلوم شد حتی نماینده خودشان هم نیستند. اما مشکل‌تر اینجاست که آیا همه اجازه دارند چنین تجمعاتی برگزار کنند و خواهان محاکمه هر‌کس نمی‌پسندند شوند یا چنین اجازه‌ای مختص برخی افراد است و بس؟

 

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.