به پیشواز «هفته تهران» در خیابان لالهزار
چندسالی است دوستداران شهر تهران منتظر میشوند تا ماه مهر از راه برسد و در کنار بازگشایی مدارس و جشن مهرگان، روز تهران و گاه «هفته تهران» را نیز جشن بگیرند. قبلا گاهی شهردار منطقه 12 برای خوشحالکردن مردم تهران قدیم، برنامههای شادمانه و کنسرت رایگان برای جشنها برگزار میکرد، اما فعلا چندسالی است تنها به مناسبتهای مذهبی مراسمی در مقیاس شهری برگزار میشود.
چندسالی است دوستداران شهر تهران منتظر میشوند تا ماه مهر از راه برسد و در کنار بازگشایی مدارس و جشن مهرگان، روز تهران و گاه «هفته تهران» را نیز جشن بگیرند. قبلا گاهی شهردار منطقه 12 برای خوشحالکردن مردم تهران قدیم، برنامههای شادمانه و کنسرت رایگان برای جشنها برگزار میکرد، اما فعلا چندسالی است تنها به مناسبتهای مذهبی مراسمی در مقیاس شهری برگزار میشود. خوشبختانه امسال سازمان زیباسازی ظاهرا خیال دارد به مناسبت هفته تهران، همچون چند سال پیش، برنامههایی شاد و نمایشی در خانه طهران یا همان خانه اتحادیه معروف به خانه داییجان ناپلئون برای عموم بگذارد که در کنارش به ما دوستداران لالهزار و تهران قدیم هم فرصت داده شده از فضای باز حیاط بزرگ آن برای دعوت اهالی لالهزار و تهرانیهای علاقهمند به شهرشان، استفاده کنیم.
همین جا از همه خوانندگان عزیز «شرق» دعوت میکنم از 14 مهر (روز تهران) تا 21 مهر (آخرین روز هفته تهران) همهروزه از ساعت 10 صبح تا سه بعدازظهر به ما سر بزنید و به گپوگفت درباره لالهزار و تهران و گذشته و آینده آن بنشینید. جلسات را غیررسمی و در حوضخانه زیبای خانه در حیاط گذاشتهایم تا انشاءالله همه راحت به ما بپیوندند. لیوان و قمقمه هم همراه بیاورید.
سالهاست معتقدم وقت آن رسیده است که مردم شهر که در دوران قدیم به خاطر داشتن حیاط در خانههایشان، زیاد به گشتوگذار خانوادگی در شهر عادت نداشتند، اکنون در دوران آپارتماننشینی، با بازپسگیری فضاهای عمومی و نیمهعمومی شهری، گردش و معاشرت محلی را در برنامه خود بگنجانند. متأسفانه اعتماد و حس همبستگی اجتماعی در شهر تهران و بسیاری محلات آن به خاطر تخریبها و تغییرات مداوم در بافت ساکنان و شرایط سخت اقتصادی بسیار ضعیف شده و چه خوب است شهرداری فضاهایش را به روی مردم باز کند. همین خانه اتحادیه سالها بعد از تعمیر و مرمت، درهایش بسته بود و برنامهای نداشت و تازگیها به همت مدیرانش، محجوبانه درها را باز میکند، آنهم نه راحت و نه رایگان.
و اما روز تهران... از سال ۱۳۹۵، ۱۴ مهرماه به نام روز تهران نامگذاری شده است. زیرا در مردادماه ۱۲۸۵ فرمان برپایی مشروطیت به امضای مظفرالدین شاه قاجار میرسد و اولین جلسه مجلس شورای ملی در ۱۴ مهر همان سال در کاخ گلستان تشکیل میشود. به دنبال تشکیل نخستین دوره مجلس شورای ملی، قانون اساسی ایران نیز تصویب و طهران رسما و بهطور قانونی به پایتختی ایران انتخاب میشود.
نورا حسینی، روزنامهنگار شایسته و پرکار ما، پارسال به مناسبت «روز تهران» مصاحبهای با آقای احمد مسجدجامعی برای روزنامه شرق انجام داد که خواندن آن خالی از لطف نیست. ایشان میگویند: پیش از ما، شیراز هم این کار را کرده بود. در این کار، دستگاههای دیگر هم خیلی همکاری میکردند. تمبر تهران چاپ میشد، تهرانپژوهان حضوری فعال داشتند، وزارت ارشاد همکاری پررنگی در این راه داشت، نمایشگاه تخصصی کتابهای تهران برقرار میشد، کتابخانهها به طور رایگان از علاقهمندان ثبتنام میکردند، سینماها بلیت نیمبها میفروختند و در روز تهران بازدید از موزههای پایتخت رایگان اعلام میشد. مدارس تهران برنامههای ویژهای داشتند و تربیتبدنی هم مسابقاتی برای این ایام طراحی میکرد. همچنین، موزه ملی به مناسبت هفته تهران، یک بخش را به اشیا و آثار تهران اختصاص داد.
برای راهاندازی «موزه تهران» نیز بحثهایی داشتیم ازجمله اینکه یک طبقه از ساختمان جدید بلدیه (خانه شهر در میدان توپخانه) موزه تهران شود. مسجدجامعی در ادامه میگوید: «سپس به ایده خانه تهران رسیدیم. خانه اتحادیه برای این کار انتخاب شد. اینها همه محصول همین «روز تهران» بود. روز تهران و خانه تهران و حتی موزه تهران یک کار صرفا دولتی نبود و بهگونهای طراحی شد که نهادهای مدنی شهری و حتی نهادهای سرمایهگذاری از قبیل بانکها و اتاق بازرگانی و اتاق اصناف هم در آن جایگاه داشته باشند؛ چون خانه تهران قرار نبود از جنس خانه هنرمندان باشد..». بگذریم... که ای کاش اتفاقا خانه اتحادیه (خانه طهران) چیزی شبیه خانه هنرمندان میشد و درهایش مثل خانه هنرمندان رو به شهروندان باز میبود. امروز حتی لالهزاریها هم نمیدانند چنین جایی وجود دارد، چه رسد که به آن سر بزنند.
افسوس... در محوطه میدان مشق (باغ ملی قدیم) هم برنامه اجرا نمیشود و علیرغم حضور موزهها و هزینه زیادی که سازمان زیباسازی برای تعمیر، مرمت، بازسازی، فضای سبز و آبرسانی و نور و کفپوش و... در آنجا کرد، دیگر سالهاست شاهد حضور مردم در آنجا نبودهایم. مسجدجامعی به عنوان صدای ما شهروندان ساکن منطقه 12، میگوید: «درِ آنجا را بستند و رفتوآمد به آنجا را محدود کردند. در ساعات غیراداری که وقت فراغت و آمدوشد تهرانیهاست، درهای آنجا بسته است. اصلا معلوم نیست چرا این خیابان در دارد؟ میگوید: ما خیلی برای گشایش آن به روی شهروندان یادداشت نوشتیم.
در شورا تذکر دادیم، مکاتبه کردیم... این حق شهر و سرمایه مردم شهر است؛ یعنی سرمایهگذاری آن را شهرداری از پول مردم شهر انجام داد اما وقتی آباد شد، آنجا را بستند و شد حیاط وزارت خارجه». میگوید: برای من خیلی ناراحتکننده است. روی این فضا خیلی فکر شد و زحمت کشیده شد، ولی این فضای عمومی-فرهنگی و میراثی در مرکز شهر از گردونه رفتوآمد عمومی خارج شده و این همه تلاش دیگر لطفی ندارد. واقعا تهران بدون تاریخ، خاطره، روایت، ادبیات و سینما و رمان و باغات و خاطرات غیرقابل تحمل است. همه اینها برمیگردد به آن نگاه کلان که شما شهر را چگونه ببینید». امیدواریم خانه تهران در لالهزار چنین سرنوشتی نداشته باشد و محل دیدار باشد، برای ما و برای اهالی لالهزار.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.