|

جمهور مردم!

اگرچه تغییر یک مدیر حق مسلم مقام مافوق است، اما واکنش‌های موجود به جابه‌جایی نادره رضایی‌ نشان‌دهنده آن است که در برخی از مواقع، به راحتی می‌توان لِنگش کرد و برخی مواقع به سختی می‌توان لِنگش کرد.

امیر‌عباس نخعی‌

 

اگرچه تغییر یک مدیر حق مسلم مقام مافوق است، اما واکنش‌های موجود به جابه‌جایی نادره رضایی‌ نشان‌دهنده آن است که در برخی از مواقع، به راحتی می‌توان لِنگش کرد و برخی مواقع به سختی می‌توان لِنگش کرد.

آقای پزشکیان، رئیس‌جمهور محترم، روزی که در جواب سید‌محمد‌علی ابطحی درباره رفع فیلترینگ فرمودید «بیرون گود واستادی می‌گی لنگش کن»، بنا داشتم نقدی بنویسم، اما دشواری شرایط و اولویت‌های کاری شما را در ذهن مرور کردم و پشیمان شدم. کنار‌گذاشتن نادره رضایی با فشار تندروها نشان داد تعریفی نوین از سوی جنابعالی برای واژگان سیاسی همچون جمهوریت و دموکراسی شکل گرفته است. سخن شما درباره رفع فیلترینگ این بود: «اگر قرار بود آن‌طور عمل کنم، تا حالا این کار را کرده بودم. ما داریم همین مسیر را جلو می‌رویم، اما با روشی که منجر به اختلاف و درگیری نشود؛ چون برای من، اصل‌ آن وحدت و انسجام داخلی است‌ نه فقط فیلترشکن یا مسائل مشابه‌». این به آن معنا‌ست که جنابعالی فراموش کرده‌اید‌ رئیسِ «جمهور مردم» هستید و عده‌ای با نظرات خاص، به شما رأی داده‌اند تا خواسته‌هایشان‌ که در شعارهای انتخاباتی شما آن را به خود نزدیک دیده‌اند، پیاده شود.

اگر قرار بود نظر و دیدگاه مخالفان جمهوریت و آزادی را برای اجرای کارها جلب کنیم، پس چه نیازی به رأی‌گیری و این همه هزینه برای کشور بود؛ یک نفر مادام‌العمر بر سر کار می‌آمد و تماما در تلاش برای جلب رضایت و نزدیک‌کردن دیدگاه‌های مردم کشور به همدیگر می‌شد. یعنی اجرای امری محال و ابداع دوباره چرخ. نمی‌توان وفاق را دستمایه عدم توانایی در اجرای برنامه‌ها کرد. آزادی بیان، آزادی فضای مجازی و استفاده از پلتفرم‌ها در قرن 21، برقراری رابطه حسنه با جامعه جهانی در راستای رفاه اکثریت مردم و...‌‌ از وظایف جنابعالی مطابق شعارهای انتخاباتی است و در این بین نیازمند‌ جلب آرای اقلیت مردم نیستید. 

اقلیت انتخاب‌شان رقبای شما‌ست، اگر لازم بود آنها رأی می‌آوردند. شما کسی را حذف نکنید، اما اقلیت را بر صدر ننشانید و اکثریت را برای شادی دل آنها به زیر نکشید. وظیفه آقای ابطحی نیست که لِنگش کند، این وظیفه ذاتی مقام اول اجرائی کشور است که تا حد امکان با تعامل و پس از آن «با دستور»، خواست اکثریت را به کرسی بنشاند.

وظیفه شما و وزرای کابینه، انتقاد از شرایط نیست، آن را به مردم و اصحاب رسانه بسپارید؛ وظیفه شما شنیدن و رفع مشکلات اصلی مردم است.

البته می‌دانم پاسخ شما چیست؛ می‌گویید آب نیست، انرژی نیست، پول نیست. کشور در وضعیت مناسبی نیست. هرکس بلد است، بیاید انجام دهد.

می‌فرمایید بر روی گنج خوابیده‌ایم، اما گیر افتاده‌ایم‌ (سخنرانی ارومیه).

شما در تیر‌ماه سال گذشته گفتید: «چرا کارشناس خارجی نمی‌آوریم... برای توپ بازی‌کردن مربی خارجی می‌آوریم چند میلیارد هم پول می‌دهیم‌» (خبرگزاری دانشجو).

آقای پزشکیان، با چه کسی صحبت می‌کنید؟ مخاطب این اظهارات خودتان هستید. مدیر‌عامل یک باشگاه فوتبال یا والیبال برای توپ‌بازی از اختیاراتش استفاده می‌کند؛ برای کشور شما باید از اختیارات خود استفاده کنید.

خوشمزگی سیاست در ایران این است که انتقادهایی را که مردم صبح تا شب می‌گویند، مسئولان در سخنرانی‌های‌شان تکرار می‌کنند. دائم نگویید هرکس بلد است بیاید انجام بدهد، آن‌ که بلد نیست نباید بیاید جلو تا بر مسند بنشیند.

رئیس‌جمهور محترم، اگر یک تشکل سیاسی بیانیه‌ای صادر کند و راه‌حل ارائه دهد و به عذرخواهی وادار شود، این به آن معنا‌ست که دیگر جمله هرکسی بلد است بیاید انجام دهد، جواب‌گو نیست.

روش‌ها معلوم و راه مشخص است؛ تا آرامش در عرصه سیاست داخلی و به‌ویژه خارجی فراهم نشود، تا شرایط برای فعالیت اقتصادی فراهم نشود، تا از کارشناسان خارجی حرفه‌ای در حوزه‌های انرژی دعوت به کار نشود، تا دولت به‌ جای تصدی‌گری، تسهیل‌گری نکند، تا جلوی کسانی که راه‌حل را در بیانیه ارائه می‌کنند برای عمل باز نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد. اینها راه‌حل! اجرا را شما با توکل به «جمهور مردم» انجام دهید،‌ وگرنه تعاملی برای اجرای آنها حاصل نخواهد شد.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.