|

غنی‌سازی و توسعه

سؤال اول: آیا توقف خواسته‌ یا ناخواسته غنی‌سازی اورانیوم، چرخ صنعت و توسعه را در ایران متوقف می‌کند؟ پاسخ: ایران با افتخار در صنایع و فناوری‌های متعددی گام‌هایی بلند و جدی برداشته است. وقفه در هر یک از آنها نمی‌تواند چرخ توسعه علمی و صنعتی در زمینه‌های دیگر را از کار بیندازد.

احمد شیرزاد استاد دانشگاه و فعال سیاسی

سؤال اول: آیا توقف خواسته‌ یا ناخواسته غنی‌سازی اورانیوم، چرخ صنعت و توسعه را در ایران متوقف می‌کند؟

پاسخ: ایران با افتخار در صنایع و فناوری‌های متعددی گام‌هایی بلند و جدی برداشته است. وقفه در هر یک از آنها نمی‌تواند چرخ توسعه علمی و صنعتی در زمینه‌های دیگر را از کار بیندازد. حتی در زمینه فناوری هسته‌ای نیز بسیاری از کارها بدون آنکه به حلقه غنی‌سازی وابسته باشند، می‌توانند به حیات و توسعه خود ادامه دهند. برای مثال، ما در توسعه نیروگاهی، اگر به صلاح‌مان باشد، با مشکل خاصی روبه‌رو نیستیم. زمینه‌های پرافتخاری مثل تولید رادیوداروها و بسیاری از کاربردهای دیگر فناوری هسته‌ای با چشمه‌های موجود و چشمه‌های قابل تهیه امکان‌پذیر هستند.

سؤال دوم: آیا غنی‌سازی اورانیوم از جهت نظامی‌-‌امنیتی به ما قدرت می‌دهد؟

پاسخ: بارزترین وجه غنی‌سازی برای ما، وجه سیاسی آن است. به بیان دیگر، غنی‌سازی در حال حاضر برای ایران کالایی بسیار ارزشمند از حیث سیاسی است. در این‌باره در ادامه بیشتر توضیح خواهم داد، اما غنی‌سازی در شرایط موجود برای ما ارزش و اهمیت تسلیحاتی و نظامی ندارد. دلیل آن نیز روشن است؛ در شرایطی که مسئولان کشور به صراحت اعلام می‌کنند که سلاح هسته‌ای در دکترین نظامی و دفاعی ایران جایی ندارد و فتوای پر‌اهمیت مقام معظم رهبری تولید و نگهداری سلاح هسته‌ای را حرام شرعی به حساب می‌آورد، واضح است که فرایند غنی‌سازی برای ما واجد ارزش نظامی نخواهد بود.

سؤال سوم: آیا با دستیابی به فناوری غنی‌سازی می‌توان در تجارت جهانی اورانیوم غنی‌شده جایی برای ایران باز کرد و به‌عنوان تولید‌کننده سوخت در بازار جهانی وارد شد؟

پاسخ: جواب تقریبا منفی است. برای این جواب چند دلیل وجود دارد که فهرست‌وار اشاره می‌کنم. نخست اینکه کشور ما از لحاظ معادن اورانیوم بسیار فقیر است و ما حتی برای همان یک نیروگاه خودمان نیز دسترسی کافی به مواد اولیه و سنگ معدن اورانیوم نداریم. دوم اینکه امکان واردات سنگ معدن را هم به روی ما بسته‌اند. در رژیم گذشته برای دسترسی تضمین‌شده به مواد اولیه، کشور ما درصدی از سهام شرکت فرانسوی ارودیف را خریداری کرد، اما پس از انقلاب حتی یک گرم از محصولات آن را به ما ندادند. سوم اینکه بر فرض راه برای تجارت اورانیوم‌ چه از لحاظ واردات مواد اولیه و چه از لحاظ صادرات سوخت باز شود، اما آیا تولید سوخت برای ما واجد صرفه اقتصادی است یا نه؟ به عبارت دیگر آیا مبالغی که برای تولید سوخت صرف می‌کنیم، با ارزش افزوده ایجاد‌شده برابری می‌کند؟ در پاسخ احتیاط می‌کنم‌ چرا‌که دسترسی به اطلاعات دقیق عملکردی ندارم، اما به گمانم پاسخ منفی است. روشن است که دستگاه‌های مسئول باید بدون تعصب و به‌‌طور دقیق و کارشناسانه به بررسی این موضوع بپردازند. و بالاخره، چهارمین ‌و اصلی‌ترین دلیل آن است که در عمل به دلیل شرایط خارجی و فشارهایی که به ما می‌آورند، راه برای هر نوع داد‌و‌ستد بسته است. متأسفانه صنعت هسته‌ای برای ما مثل نفت یا پتروشیمی نیست که بتوانیم آزادانه در چرخه مبادلات بین‌المللی آن وارد شویم.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.