وقتی مردم غایباند
«هدف حکومتها نباید چیزی جز برقراری صلح، آسایش و صلح همگانی باشد» (رسالهای درباره حکومت، جان لاک).
به گزارش گروه رسانهای شرق،
«هدف حکومتها نباید چیزی جز برقراری صلح، آسایش و صلح همگانی باشد»
(رسالهای درباره حکومت، جان لاک).
1-«دولتها گیرند و ما هم گیریم، ما که بدجوری هم گیر هستیم، مصیبت میبارد و دستبردار هم نیست. تا میخواهیم به یک ساحل برسیم، مصیبت دیگری میآید». یک روزنامه اصولگرا این گلایههای تند و تیز آقای پزشکیان را چنین تحلیل کرد: بسیاری، سخنان دکتر پزشکیان را فاقد اهمیت گفتمانی و نظریهپردازی و حتی بدون اشراف بر مسائل خرد و کلان میدانند. ایشان معتقدند پزشکیان، سیاستمداری که صاحب نظریه باشد، نیست و ادعایی هم نداشته، بنابراین موشکافی در سخنان او آنچنانکه در سخنان نظریهپردازان به جزئیات دقت میشود، اشتباه است... .
اما من معتقدم دکتر پزشکیان اگرچه گفتمانی با قابلیت صورتبندی مانند نظریههای سیاسی ندارد، اما یک راهبرد مشخص سیاسی را پیشروی خود قرار داده... یعنی دعوت مردم و نخبگان برای کنار هم بودن و همدلی و مشارکت در حل مشکلات (روزنامه جوان 1404/05/11). شش، هفت ماه قبل در واکنش به یکی دیگر از فریاد و فغانهای آقای پزشکیان که «به هرچه میخواهیم دست بزنیم، میگویند به این دست نزن، در برق مشکل داریم، در آب مشکل داریم، در گاز مشکل داریم... . همه چیز پر از مشکل است.
به هرجا دست بزنیم، یک جا دردش میآید» (آقای پزشکیان- 09/17) همین روزنامه نوشت: «پزشکیان هم خیلی زود «نمیگذارند» خود را شروع کرد!... . پزشکیان با آنهمه «کارشناس»
که اطراف خود جمع کرده، دوباره به سنت نکوهیده «نمیگذارند» بازگشت»
(روزنامه جوان- 09/18).
واقعیت آن است که آقای پزشکیان چه در مراسم تنفیذ و چه در دیگر سخنان خود در مناظرهها و مصاحبهها و... بر اجرای بیکموکاست سیاستها و برنامهها و قوانین مصوب تأکید کرده و چنین میپنداشت که در صورت عمل به این نظامات قانونی، همه مشکلات مرتفع میشوند. بازوی عملیاتی خود را نیز دستگاه بوروکراتیک و اداری میدانست که با صدور دستور از بالا، چرخهای آن شروع به حرکت میکند و مشکلات یکییکی از سر راه برداشته میشود.
غافل از آنکه نه آن انبان سیاستها و قوانین و مقررات و... مجموعهای منسجم و هماهنگ و مبتنی بر علم و واقعیات و امکانات جامعه ایرانی است و نه حتی اگر چنین باشد، باز میتوان تصور کرد با اراده و دستور یک نفر یا گروه (رئیسجمهور و وزرای کابینه و...) این آرمانها و آرزوها بهراحتی محقق شود. چنانکه آرزوهایی مانند: متوسط رشد هشت درصد و تورم زیر 10 درصد و کاهش فقر و توقف خامفروشی منابع طبیعی، تمرکززدایی در ساختار اقتصادی-مالی کشور، بهرهگیری از دیپلماسی فعال اقتصادی و... که در سند چشمانداز و سیاستهای کلان و برنامههای مختلف توسعهای (هفت برنامه) ذکر آنها رفته و اما هیچیک به ثمر ننشسته و چهبسا وضع از قبل از چنین هدفگذاریهایی وخیمتر هم شده است؛ رشدهای پایین (متوسط دو تا سه درصد) و تورمهای بالا (30 تا 40 درصد) و افزایش فقر (30 درصد جامعه زیر خط فقر مطلق)، ناترازیهای انرژی و محیطزیستی و بودجهای و بانکی و دیپلماسی و تأمین اجتماعی که آه از نهاد همگان و حتی مقامات حکومتی که باید پاسخگوی این وضعیت باشند، هم برآورده است.
2- هر نظم سیاسی را بر سه نهاد استوار میدانند: «دولت، حاکمیت قانون و سازوکارهای پاسخگو بودن» (نظم و زوال سیاسی – فوکویاما)، بنابراین اگرچه نظم و انضباط و قدرت بوروکراتیک و کارشناسی امر بسیار مهمی در فرایند توسعه است، اما این قدرت و توان سازماندهی بهتنهایی و بدون حاکمیت قانون برآمده از اراده آزاد شهروندان و پاسخگویی حکومت به جامعه در پرتو حق آزادی اندیشه و بیان و تجمع و... کارآمد نیست و هویت ملی را نمایندگی نمیکند. براساساین، برونرفت از اَبَرچالشهای حاکم و حل منازعات فعلی که رئیس دولت چهاردهم را به ستوه آورده، بدون یک برنامه مشخص مبتنی بر تأمین منافع همه بازیگران و نه یک گروه خاص، ممکن نیست.
چنانکه درباره گذار از وضعیت پس از جنگ 12روزه و نااطمینانیهای آن (مثلا سقوط 150 هزار واحدی بورس در یک هفته گذشته و خروج دوهزارو 500 میلیارد تومان پول حقیقی از این بازار در یک روز و...) و بیم و نگرانی از تکرار آن روزها، گروهی از ذینفعان از قاچاقچیان و فعالان اقتصاد زیرزمینی و رانتخواران و پولشویان و... وجود دارند که منفعت آنان در تداوم این بحرانها و تغییرنیافتن وضعیت در مسیر تعامل با جهان در قالب بازی برد- برد است. اینکه وزیر خارجه کشورمان با قاطعیت از این میگوید که «مسئله بین جمهوری اسلامی و آمریکا هیچ وقت حل نمیشود» یا سخنگوی شورای نگهبان در واکنش به درخواست برگزاری رفراندوم، میگوید: «از کجا معلوم به نتیجه پایبند باشند و نتیجه را بپذیرند»، درحالیکه بخشهای مهمی از جامعه چه درباره حل مشکلات با آمریکا و غرب و چه درباره سازوکار قانونی تغییرات مسالمتآمیز (همهپرسی- اصل 59 قانون اساسی) دیدگاه دیگری دارند (بیانیه 180 اقتصاددان و نامه جبهه اصلاحات و...) مبتنی بر چه منطقی در نظام حکمرانی است که یک ضلع آن پاسخگو بودن نظام سیاسی به مردم است و نسبت آن با امر توسعه چیست که در اسناد قانونی کشور بر آن تأکید شده و جز از طریق رضایت جمعی حاصل نمیشود؟!
3- اگر وظیفه حکومتها جز ایجاد نظم و امنیت و فراهمکردن رفاه و آسایش مردم نیست، که نیست، این مهم جز از طریق مشارکت مستقیم و چه غیرمستقیم همین مردم (از طریق نهاد و تشکلهای صنفی و مدنی و سیاسی) ممکن نیست. همان مسیری که روزنامه اصولگرا ظاهرا آن را تجویز و دولت را به انجام آن تشویق میکند، راهبردی که «اگر دولت در پیادهکردن آن موفق شود، نتیجه عالی خواهد داشت» (روزنامه جوان 11/05/1404).
واقعیت آن است که در غیبت مردم، دولتها هر روز مستأصلتر و «گرفت و گیرتر» و شکاف دولت-ملت عمیقتر خواهد شد. اما مقصود از مردم چیست؟! این پرسش نهفقط مهمترین پرسش این روزها بلکه شاید مهمترین سؤال تاریخ معاصر این سرزمین بوده و تمام صفبندیها حول آن شکل گرفته است. در عقل سلیم و باور آزادیخواهان ایران، مراد از مردم کسانی است که از حقوق برابر در همه حوزهها و زمینههای فکری و عقیدتی و اجتماعی در مقام شهروندی برخوردارند؛ یعنی قبول عاملیت انسان ایرانی در اداره این سرزمین و زندگی و کسبوکارش و حرکت بر مبنای اصول و هنجارهای بینالمللی در قلمرو خارجی. بدون چنین تعریف و حق و حقوقی و درک و عقلانیتی، در این باغچه چیزی سبز نخواهد شد و شورهزاری خواهد شد و از خاطرات سبز هر روز تهیتر و... که چنین مباد.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.