نکاتی درباره مصاحبه پزشکیان
ضرورت تداوم دیپلماسی فعال
بازتاب داخلی مصاحبه رئیسجمهور بار دیگر نمایانگر دوقطبیسازی میدان و دیپلماسی است. برخی این گفتوگو را گامی مثبت در راستای دیپلماسی هوشمند و تلاش برای کاهش تنشهای بینالمللی دانستند، درحالیکه برخی آن را نشانهای از ضعف یا انحراف از مواضع انقلابی تلقی کردند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
بازتاب داخلی مصاحبه رئیسجمهور بار دیگر نمایانگر دوقطبیسازی میدان و دیپلماسی است. برخی این گفتوگو را گامی مثبت در راستای دیپلماسی هوشمند و تلاش برای کاهش تنشهای بینالمللی دانستند، درحالیکه برخی آن را نشانهای از ضعف یا انحراف از مواضع انقلابی تلقی کردند. این واکنشهای دوقطبی، ریشه در اختلافنظرهای عمیق درباره نقش دیپلماسی در شرایط کنونی دارد.
گزارهای معروف در عالم سیاست وجود دارد که میگوید «جنگ زمانی آغاز میشود که باب دیپلماسی بسته شود». اما باید بدانیم که «هیچ جنگی در تاریخ، بدون دیپلماسی به صلح ختم نشده است». تاریخ نشان داده که حتی در اوج منازعات، مذاکرات پشت پرده و گفتوگوهای دیپلماتیک نقشی کلیدی در پایاندادن به درگیریها داشتهاند. جنگ جهانی دوم، بحران موشکی کوبا و حتی مذاکرات صلح ویتنام و افغانستان نمونههایی از این واقعیت هستند. در شرایط کنونی که جهان با بیثباتی بیسابقهای مواجه است، دیپلماسی نهتنها راهی برای جلوگیری از جنگ، بلکه ابزاری برای مدیریت بحرانهای پیچیده و حفظ منافع ملی در برابر قدرتهای متخاصم است. اما شرایط خاصی که ما در آن قرار داریم، ضرورت تداوم مذاکره را بیش از پیش حیاتی میکند. دلایل این ضرورت را میتوان در چند محور اصلی بررسی کرد:
بیثباتی نظم جهانی
نظم جهانی در 70 سال گذشته، بهویژه پس از پایان جنگ سرد، هرگز تا این حد پرآشوب و بیثبات نبوده است. منازعات اوکراین و جنگهای خاورمیانه، بهویژه تهاجم اخیر اسرائیل به ایران، نشاندهنده ضعف قوانین بینالمللی و ناتوانی نهادهای جهانی در برقراری عدالت و میانجیگری است. واکنشهای منفعلانه یا جانبدارانه قدرتهای جهانی به این تهاجمها، نشان میدهد که نمیتوان به حاکمیت قانون یا داوری بینالمللی امیدی داشت. در چنین شرایطی و در غیاب قوانین لازمالاجرا، دیپلماسی فعال میتواند اهرمی مهم برای ایجاد ائتلافهای منطقهای و جهانی باشد که از منافع برحق ایران دفاع کند.
ضعف نهادهای بینالمللی
نهادهای بینالمللی، بهویژه سازمان ملل متحد، در میانجیگری و اجرای قوانین بینالمللی بهشدت ناکارآمدتر از پیش شدهاند. آژانسهای وابسته، مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به دلیل جانبداری یا نفوذ قدرتهای غربی، گاه به ابزارهای سیاسی تبدیل شدهاند و حتی اتهاماتی مانند جاسوسی در فرایند داوری به آنها وارد شده است. این ضعف ساختاری نشان میدهد ایران نمیتواند به این نهادها برای تأمین منافع خود تکیه کند و باید از طریق دیپلماسی مستقیم و هوشمند، روابط خود را با بازیگران کلیدی مدیریت کند.
جهان چندقطبی و رقابت قدرتها
جهان امروز به سمت یک نظام چندقطبی حرکت کرده است؛ جایی که قدرتهای بزرگی مانند چین، روسیه و آمریکا نهتنها در پی تأمین منافع خود هستند، بلکه در رقابت شدیدی با یکدیگر قرار دارند. رویکرد این قدرتها در جنگهای 25 سال گذشته، بهویژه در واکنش به تهاجمات اخیر اسرائیل به کشورهای منطقه، نشاندهنده اولویت منافع ملی آنها بر هرگونه تعهد به قوانین بینالمللی است. در این شرایط، دیپلماسی ایران باید با انعطاف و هوشمندی از شکافهای موجود بین این قدرتها بهرهبرداری کرده و ائتلافهایی استراتژیک ایجاد کند.
کاهش کیفیت رهبری سیاسی در جهان
معدل کیفیت و ذکاوت رهبران سیاسی جهان، بهویژه در غرب، در نیمقرن گذشته رو به افول گذاشته است. در دو دهه اخیر، تصمیمگیریهای تاکتیکی و کوتاهمدت، مانند رویکرد بدون راهبرد دونالد ترامپ در مواجهه با بحرانهای بینالمللی، نشاندهنده کاهش عقلانیت و آیندهنگری در دیپلماسی جهانی است. این وضعیت شکننده و عاری از تدبیر، دیپلماسی منطقی و عاقبتاندیشانه ایران را به یک ضرورت تبدیل میکند تا در برابر تصمیمات غیرقابلپیشبینی و خودخواهانه قدرتها، منافع ملی حفظ شود.
تشدید بحرانهای جهانی
بحرانهایی مانند گرمایش زمین، بیماریهای همهگیر مانند کرونا و رکود اقتصادی، ظرفیت تحمل و تابآوری کشورهای توسعهیافته را کاهش داده است. این امر مذاکره و هماندیشی را به رقابت منفی و راهحلهای کوتاهمدت و خودخواهانه تبدیل کرده است. در چنین فضایی، دیپلماسی ایران باید با تمرکز بر گفتوگوهای چندجانبه و ایجاد اعتماد متقابل، راه را برای همکاریهای منطقهای و جهانی هموار کند.
سلطه اسرائیل بر تصمیمگیریهای آمریکا
نفوذ اسرائیل بر نظام تصمیمگیری آمریکا و عدم پاسخگویی این رژیم به قوانین بینالمللی، تحولات میدانی را تحت تأثیر اراده و سیاستهای توسعهطلبانه آن قرار داده است. دیپلماسی ایران باید با هوشیاری، از طریق تمایز منافع بین آمریکا و اسرائیل و هشدار به عواقب خانمانسوز، این نفوذ را خنثی کرده و از طریق مذاکرات منطقهای و جهانی، ائتلافهایی علیه سیاستهای یکجانبه اسرائیل ایجاد کند.
با توجه به شرایط آشوبناک جهانی، ضعف نهادهای بینالمللی، رقابت قدرتهای بزرگ، کاهش کیفیت رهبری سیاسی جهان، تشدید بحرانهای جهانی و نفوذ اسرائیل بر تصمیمگیریهای آمریکا، دیپلماسی هوشمند و فعال برای ایران نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار حیاتی است. دیپلماسی در کنار آمادگی دفاعی، میتواند ایران را در برابر تهدیدات خارجی محافظت کرده و منافع ملی را تأمین کند. مصاحبههایی مانند گفتوگوی پزشکیان با کارلسون، هرچند جنجالبرانگیز، میتواند بخشی از این دیپلماسی هوشمند و تأثیرگذار باشد که با هدف قراردادن مخاطب خارجی به دنبال اعمال عقلانیت، کاهش تنشها و ایجاد فضای گفتوگو انجام میشوند. دستگاه دیپلماسی و رسانه ملی نیز به تبعیت از رئیسجمهور و در جهت منافع ملی باید با تکیه بر دیپلماسی انعطافپذیر و هوشمند، جایگاه خود را در داخل تقویت کرده و از دوقطبیکردن دیدگاهها در جامعه پیشگیری کند.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.