تهدید اسرائیل، آزمون تاریخی برای اصلاحات
میان اسرائیل و ایران آتشبس برقرار شده است. با توجه به پیمانشکنیهای متعدد اسرائیل در لبنان و غزه، هر لحظه ممکن است این آتشبس نقض شود. اسرائیل در تهاجمش بر نارضایتی عمومی حسابی ویژه باز کرده بود. شاید این محاسبه براساس شاخصهای اعلامشده از افول سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بوده باشد. با وجود این، مردم محاسبات آنان را ابطال کردند. عموم مردم به درستی این تهاجم را اقدام علیه تمامیت ارضی ایران دانستند و با همه نارضایتیها در کنار حکومت در برابر دشمن خارجی ایستادند.
میان اسرائیل و ایران آتشبس برقرار شده است. با توجه به پیمانشکنیهای متعدد اسرائیل در لبنان و غزه، هر لحظه ممکن است این آتشبس نقض شود. اسرائیل در تهاجمش بر نارضایتی عمومی حسابی ویژه باز کرده بود. شاید این محاسبه براساس شاخصهای اعلامشده از افول سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بوده باشد. با وجود این، مردم محاسبات آنان را ابطال کردند. عموم مردم به درستی این تهاجم را اقدام علیه تمامیت ارضی ایران دانستند و با همه نارضایتیها در کنار حکومت در برابر دشمن خارجی ایستادند.
رهبری در سه پیام خویش بر عنصر ملیت تأکید زیادی کرده و از بزرگی و درک بالای مردم ایران ابراز خوشحالی کردند. از آن پس مقامات و رسانه ملی نیز طبق معمول به تمجید از مردم پرداختند. رئیسجمهور و رئیس قوه قضائیه ضمن تأکید بر انسجام ملی پیشآمده، بر حفظ آن اصرار ورزیدند. اما پرسش این است که چگونه میتوان این انسجام را حفظ کرد؟ از سوی دیگر برخی از گروهها فهرستی از خواستهها ردیف کردند که برخی از آنان بسیار آرمانی، بعضی نیازمند اصلاح ساختاری و برخی نیز زمانبر هستند.
به واقع کشور ما با چالشهای متعدد اعم از نابرابریهای اجتماعی، کاهش رفاه عمومی در حدود دو دهه اخیر، افزایش آسیبهای اجتماعی و در نهایت کاهش اعتماد عمومی روبهرو است. رویکردها در این دوران، تقدم خواست اقلیتی بر اکثریت جامعه بود. این امر موجب شد مردم بهویژه پس از اعتراضات سالهای اخیر، نارضایتی خود را در انتخابات نشان دهند.
حال که انسجام ملی در اثر تهاجم بیگانه رخ داده است، فرصتی مغتنم برای حاکمیت پیش آمده تا با اقداماتی آن را تداوم بخشیده، امید به جامعه تزریق شود. ازاینرو در این برهه نیاز به اقدامات اثربخش، فوری، قابل اجرا و ملموس با هدف تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش شکاف بین مردم و حاکمیت است.
اولین و ملموسترین گام، برخورد با کسان و گروههایی است که سخنانشان موجب تفرقه و هزینهزایی برای جامعه است. فردی که بهطور صریح سران کشورهای متخاصم را به قتل تهدید میکند، هرچند سخنی بدون پشتوانه و میانتهی گفته است اما هزینه آن را نظام و جامعه میپردازد. افرادی که با سخنان غیرمسئولانه خود، اختلافات درونی را زنده میکنند. خطیبانی که هنوز در همان چارچوب سابق میاندیشند و... همه باید در زیر ذرهبین مقامات کنترل شوند.
اقدام دوم، برخورد قاطع، بهدور از فضای هیجانی و در چارچوب قانون با نفوذیها و اقلیتی است که به هر دلیل همسو با دشمن بودند.
پس از احتمال آسیب زندانیان، سومین اقدام آزادکردن زندانیان سیاسی و محصوران یا حداقل دادن مرخصی در این ایام است.
چهارمین اقدام، توجه به اقشار آسیبپذیر در اثر تهاجم است. تخصیص یارانههای هدفمند به اقشار کمدرآمد از جمله آن است. کاهش فشارهای معیشتی، حس عدالت اجتماعی را تقویت کرده و از نارضایتیهای اقتصادی میکاهد.
پنجمین اقدام، ایجاد فضای نقد سازنده و گفتوگوی ملی با حضور نمایندگان گروههای مختلف اجتماعی اعم از اصناف و احزاب و دیگر تشکلهاست. این اقدام نیازی به زیرساختهای پیچیده ندارد و میتواند از طریق نهادهای موجود مانند صداوسیما، دانشگاهها و... اجرا شود. این امر حس مشارکت و تعلق به جامعه را تقویت میکند.
ششمین اقدام، کاهش سختگیریهای غیرضروری فرهنگی است. یکی از آنها تفاوتهای مربوط به پوشش است. ایجاد فضایی برای گفتوگو درباره موضوعاتی مانند حجاب به جای اجبار، میتواند موجب کاهش تنشهای فرهنگی، بهویژه در میان نسل جوان شود، از دینگریزی و احساس فاصله با حاکمیت جلوگیری کند. بهعلاوه موجب آزادشدن بخشی از ظرفیت نیروهای انتظامی برای امور مهمتر خواهد شد.
هفتمین اقدام، تغییر رویکرد رسانه ملی است تا بازتابی از صدای مردم شود. این امر از طریق اصلاح برنامههای صداوسیما برای بیان مطالبات مردم با دعوت از افراد مستقل، پخش برنامههای انتقادی منصفانه و ایجاد فضایی برای بیان دیدگاههای متنوع صورت میپذیرد. کاهش یکجانبهگرایی، میتواند رسانه ملی را به پل ارتباطی بین حاکمیت و مردم تبدیل کند و اعتماد عمومی را افزایش دهد.
هشتمین اقدام، مبارزه قاطع با فساد اقتصادی با ایجاد یک سامانه شفافیت مالی عمومی برای قراردادهای دولتی، مناقصات، تخصیص بودجههای عمومی و... است. این سامانه باید بهصورت برخط باشد تا امکان نظارت مردم بر معاملات فراهم شود. فناوریهای دیجیتال موجود، امکان ایجاد چنین سامانهای را با هزینه کم و سرعت بالا فراهم میکنند. در ایران نیز زیرساختهای اولیه برای آن وجود دارد. این امر اعتماد مردم به حاکمیت را تقویت کند.
حاکمیت امور یادشده را با سرعت عمل، شفافیت بهدور از شعارزدگی و با همکاری نخبگان و فعالان مدنی انجام دهد تا در کوتاهمدت نتایج ملموسی داشته باشد و اعتماد عمومی تقویت شود. ویژگی پیشنهادهای یادشده، امکانپذیری فوری آنان و تأثیرگذاری بر افکار عمومی است.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.