|

کمدی تراژدی «دولت» در ایران‌

شاید هیچ رئیس دولتی در سال‌های پس از انقلاب و چه‌بسا قبل از انقلاب همچون آقای پزشکیان در زمان در قدرت ‌بودن این‌چنین به انتقاد ازخود نپرداخته باشد؛ انتقادی که البته شکایت و گلایه تند و شدید از اوضاع و احوال به‌خصوص حکمرانی اقتصادی را نیز در بر می‌گیرد.

شاید هیچ رئیس دولتی در سال‌های پس از انقلاب و چه‌بسا قبل از انقلاب همچون آقای پزشکیان در زمان در قدرت ‌بودن این‌چنین به انتقاد ازخود نپرداخته باشد؛ انتقادی که البته شکایت و گلایه تند و شدید از اوضاع و احوال به‌خصوص حکمرانی اقتصادی را نیز در بر می‌گیرد. نظم و نظامی که هرچند خود نیز جزئی از آن است، اما عضوی است تک‌افتاده و بدون وابستگی سازمانی به جریان مشخصی از قدرت، ثروت و تفکر سیاسی و جناحی. شاید همین رهابودن از این قید و وابستگی‌ها، چنین امکانی را برای او فراهم کرده تا «خود» اپوزیسیون «خود» شود: «عامل تورم خود ما، یعنی دولت و مجلس هستیم»، «عامل گرانی دولت، مجلس و حکومت است»، «در استان‌ها که می‌رویم، می‌بینیم در نظرسنجی‌ها مردم از دولت ناراضی هستند و مقصر ما هستیم که نمی‌توانیم به مردم خدمت کنیم»، «وظیفه ماست و نمی‌توانیم حکومت کنیم و مردم‌مان گرسنه باشند» و... (پزشکیان‌- 20/8/1404). راهکاری که آقای پزشکیان اخیرا برای رهایی از این بحران‌ها‌ بسیار بر آن‌ تأکید می‌کند، صرفه‌جویی و کوچک‌کردن دولت است. چنان‌که در سخنرانی در مجلس می‌گوید: «ما باید دولت را کوچک کنیم تا بتوانیم بر‌اساس منابع هزینه کنیم» و «اگر 10 درصد صرفه‌جویی کنیم، روزانه 900 هزار بشکه نفت و گاز را ذخیره می‌کنیم که می‌تواند بسیاری از مشکلات ما را حل کند» (همان).

این در حالی است که اگرچه دولت در ایران بسیار بزرگ است، اما ضعیف و ناکارآمد است و هر روز بر ابعاد این ناتوانی در ارائه خدمات به مردم در حوزه‌های بهداشتی، درمانی، آموزشی و... نیز افزوده می‌شود. افزایش قدرت و کارآمدی دولت‌ از طریق تغییر جایگاه آن از نهادی مداخله‌گر در بازار به نهادی سیاست‌گذار، تنظیم‌گر و موجد ثبات در شاخص‌های کلان تأمین می‌شود. کارویژه‌هایی که پیامد آن متناسب‌شدن اندازه دولت و ادامه اصلاح شیوه‌های رفتاری جامعه و صرفه‌جویی و مصرف بهینه است، نه آنکه مثلا از یک سو با اعمال قیمت‌گذاری دستوری آزادی، فاعلیت و حق انتخاب را برای کسب‌وکار و معیشت از مردم سلب کرده و در را بر خلاقیت و نوآوری ببندیم و تصور نامحدودی منابع و هر‌چه می‌خواهی می‌توانی مصرف کنی را در ذهن و روان جامعه جاری کنیم و از سوی دیگر با خواهش، التماس و... از مردم بخواهیم که صرفه‌جویی کنند.

بااین‌حال، این خودانتقادی (خودویرانگری!) رئیس دولت هرچند با نهایت خلوص، تواضع و... باشد، اما نه‌تنها گره از کار کشور و حکومت نمی‌گشاید، بلکه گره‌ها را کورتر می‌کند. چنان‌که رئیس دولتی که عنوان اصلاحات را بر تارک خود داشت، ضمن توصیه حمایت مردم از دولت، در تذکری به رئیس آن می‌گوید: «دولت محترم نیز برای بازپس‌گرفتن حقوق و اختیارات خود و اعمال بهتر و بیشتر آنچه در اختیار دارد، تلاش بیشتر، علمی‌تر و با برنامه‌ریزی سنجیده‌تر کند» (محمد خاتمی- 22/8).

یک جنبه دردناک ماجرا البته آن است که این سخنان از سوی کسی عنوان می‌شود که خود شاید وضعیتی تراژیک‌تر داشت. دولتی که با بزرگ‌ترین پشتوانه رأی مردمی در دو دوره به قدرت رسید، اما اسیر هزارتوهای قدرت و ثروت شد و... .

از این سخنان آقای پزشکیان: «قسم می‌خورم پیگیر حق همه شما مردم عزیز خواهم بود و کاری خواهم کرد که فقر و تبعیض و دروغ و فساد در این مملکت رخت ببندد... یک گروه خاص نمی‌توانند با 10 یا 15 درصد از جمعیت بر کشور حکومت کنند و برای مردم تصمیم بگیرند... اگر نتوانستم به گفته‌ها و قول‌هایم عمل کنم، از ادامه کارهای سیاسی خداحافظی خواهم کرد و ادامه نخواهم داد. قرار نیست عمرمان را تلف کنیم و نتوانیم به مردم خدمت کنیم» (13/4/1403) تا این گفته‌ها: «به هر‌چه می‌خواهیم دست بزنیم می‌گویند به این دست نزن... در برق مشکل داریم، در آب مشکل داریم، در گاز مشکل داریم... همه چیز پر از مشکل است. به هر جا دست بزنیم یک جا دردش می‌آید» (17/9) و سرانجام این اقدامات: «در حوزه صرفه‌جویی حتی در نهاد ریاست‌جمهوری چمن‌ها را خشک کردیم و استخر را جمع کردیم و در حال صرفه‌جویی هستیم» (20‌/8/1404) چه اتفاقی رخ داده است؟!

دولتی که از تغییر، امید و... می‌گفت، به کلافگی در مهار بحران آب، برق و گاز تا کسری بودجه و رکود تولید و خروج نخبگان و... می‌رسد و شعاع عملش عجالتا به محوطه چمن و استخر ریاست‌جمهوری محدود می‌شود‌! دولتی که بزرگ اما کوچک است و زمانی بزرگ شمرده می‌شود که تصمیم‌گیر نهایی باشد و بازتاب‌دهنده و نماینده خواست و اراده مردم در ساختار قدرت. به نظر درد همان درد تاریخی است.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.