شرایط خطیر
شرایط خطیر، نیازمند تصمیمهای بزرگ است و تصمیمهای بزرگ نیز نیازمند تغییر پارادایمها و نگرشها. با اعلام آتشبس و خاتمه موقت درگیریها، لازم است حرکت در مسیر تغییر نگرش و گفتمان، چه در داخل و در نسبت با افراد و جریانهای وطندوست و چه در خارج و در نسبت با کشورها و نهادهای بینالمللی معقول و صلحطلب آغاز شود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرایط خطیر، نیازمند تصمیمهای بزرگ است و تصمیمهای بزرگ نیز نیازمند تغییر پارادایمها و نگرشها. با اعلام آتشبس و خاتمه موقت درگیریها، لازم است حرکت در مسیر تغییر نگرش و گفتمان، چه در داخل و در نسبت با افراد و جریانهای وطندوست و چه در خارج و در نسبت با کشورها و نهادهای بینالمللی معقول و صلحطلب آغاز شود. دیپلماسی فعال کشورمان در روزهای اخیر و حضور وزیر خارجه و نمایندگان سیاست خارجی در نشستهای شورای امنیت و سازمان کنفرانس اسلامی و گفتوگوهای دوجانبه و چندجانبه با کشورهای اروپایی، ترکیه، روسیه و... این دریچه امید را گشوده تا از طریق گفتوگو با جهانیان، گذر از وضعیت بحرانی فعلی ممکن شود. جهانی که مملو از اختلافها، تفاوتها و رقابتهاست، اما این اختلافها و رقابتها نه مانند دوران جنگ سرد
به منزله تضادهای ازلی و ابدی و آرمانی و ارزشی و بازگشتناپذیر، بلکه در ذیل منافع ملی و تمامیت ارضی معنا میشود. در آن دوران، جهان به دو قطب دوست و دشمن تقسیم و بلوکبندیهای اقتصادی و سیاسی در چارچوب آن تحلیل، شکل میگرفت. نوعی تقسیمبندی که با فروریختن دیوار برلین، فروریخت. البته فروریختن دیوار برلین چنانکه اشاره شد، نه به معنای فروریختن دیوار اختلافها و دشمنیها و... بلکه صرفا به معنای غیر آرمانی و غیر ایدئولوژیکشدن این اختلافات و تمایزها بود و زادهشدن جهانی پیچیده در دوستیها و دشمنیهای مبتنی و متکی به منافع ملی و تمامیتهای سرزمینی. چنانکه مثلا در حوزه خلیج فارس مشاهده میکنیم. منطقهای که تا چندی پیش نام آن با جنگ و اختلافات مذهبی شدید و بیاعتمادی میان کشورها و درگیری و ناامنی و... گره خورده بود و امکان همکاریهای دوجانبه و چندجانبه میان دولتها و واحدهای اقتصادی منطقه دور و بعید مینمود و اما اکنون شاهد حجم عظیم سرمایهگذاریهای اقتصادی، فناورانه، گردشگری و... در کشورهای این منطقه هستیم.
وضعیتی که با ادغام بازارهای مالی و ایجاد اتحادیههای پولی و آزادسازی و تبادلات آزادتر کالا و خدمات و حملونقل و ادغام شرکتهای بزرگ تولیدی و... ضمن ایجاد رفاه اقتصادی، ترتیبات تجاری-منطقهای، تحولاتی بزرگ را در گفتمان سیاسی این منطقه حاکم کرده است.
دراینمیان جای ما کجاست؟ مایی که قطعا بیش از همه کشورهای این منطقه ظرفیت و شایستگی حضور و حتی پرچمداری این چرخش تاریخی به سمت توسعه و ثبات منطقهای را داریم؛ سرزمینی با مزیتهای فراوان از منابع غنی نفت و گاز و دیگر منابع معدنی تا وسعت سرزمینی و موقعیت فوق استراتژیک و پیشینه فرهنگی و تمدنی و تنوع آبوهوایی و جمعیت مناسب و اکثرا جوان و تحصیلکرده و بااستعداد و... .
اما در کشورمان متأسفانه کمتر به این تحولات گفتمانی توجه شده و با عدم درک این تغییرات و گذر از جهان جنگ سرد، شاهد غلبه درونگرایی و خودکفایی بودهایم. گرایشی که سبب هرچه کوچکترشدن کیک اقتصاد کشور و معیشتی و نه فناورانهشدن آن شده است. اما امروز به نظر باید چشمانمان را باز و ضمن در اولویت قراردادن حفظ تمامیت ارضی بهعنوان اصلیترین کارویژه نظام حکمرانی از طریق ایجاد همبستگی ملی امکان گذار از این دشوارترین لحظات تاریخی کشورمان را فراهم آوریم.
در این مسیر لازم است با تنشزدایی منطقهای و بینالمللی و خاتمه درگیریها، راه را برای بهرهگیری از فرصتهای موجود در خدمت توسعه و رفاه ایران و ایرانیان برداریم. خطری که امروز ایران را تهدید میکند، نه نگرانیهای بیبنیادی از جنس تجزیه ایران و شورش مردم و... بلکه انفعال و سرخوردگی جامعه است و رفع این خطر و گذر سالم از وضعیت خطیر فعلی، نیازمند تصمیمهای بزرگ است و این تصمیمهای بزرگ در سایه غلبه آزادی در گفتمان نظام حکمرانی ممکن است و ارتقای اعتماد و اطمینان و هرچه سنگینتر شدن سرمایه اجتماعی در این روزهای تاریخی.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.