نوآوری، خلاقیت و استفاده از فناوری در صنایع ایران
نگاهی تحلیلی به چالشها و واقعیتها و راه پیشرو
نوآوری و خلاقیت سالهاست که موتور محرک توسعه صنعتی در جهان به شمار میرود. کشورهایی که توانستهاند فرهنگ نوآوری، ساختارهای آموزشی خلاقیتمحور و فناوریهای نوین را در کنار هم قرار دهند، امروز از بهرهوری بالا، رقابتپذیری و پیشرفت صنعتی برخوردارند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
سعید نصر- کارشناس صنعت: نوآوری و خلاقیت سالهاست که موتور محرک توسعه صنعتی در جهان به شمار میرود. کشورهایی که توانستهاند فرهنگ نوآوری، ساختارهای آموزشی خلاقیتمحور و فناوریهای نوین را در کنار هم قرار دهند، امروز از بهرهوری بالا، رقابتپذیری و پیشرفت صنعتی برخوردارند. در ایران نیز اهمیت نوآوری همواره مورد تأکید بوده، اما میزان تحقق آن در صنایع مختلف، تحت تأثیر مجموعهای از عوامل فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و فناورانه شکل گرفته است. بررسی این عوامل، تصویری واقعبینانه از وضعیت فعلی و مسیر آینده ترسیم میکند.
یکی از بنیادیترین موانعی که بر خلاقیت و نوآوری تأثیر گذاشته، به شیوه آموزش در کشور بازمیگردد. ساختار آموزشی طی سالها بر «پاسخ صحیح از روی رفرنس» تأکید داشته، نه بر تحقیق، تحلیل یا حل مسئله. این الگو سبب شده افراد از دوران مدرسه تا دانشگاه بیشتر به دنبال یافتن پاسخ استاندارد باشند تا کشف روشهای جدید. نتیجه این رویکرد نادرست در صنایع نیز نمایان است؛ جایی که بسیاری از نیروهای متخصص توان اجرای کار مشخص را دارند اما برای طراحی روشهای نو، مدلسازی، تحلیل پیچیده و ارائه راهحلهای خلاقانه آمادگی کافی ندارند. نبود تربیت پژوهشمحور و ضعف در مهارت حل مسئله، به صورت مستقیم ظرفیت نوآوری را در محیطهای صنعتی محدود کرده است. همزمان، فضای همکاری در بسیاری از شرکتهای ایرانی چنان شکل نگرفته که بتواند ایدههای تازه را به جریان بیندازد. کار تیمی که باید زمینه اصلی خلق ایده باشد، در بسیاری از محیطهای کاری جایگاه محکمی ندارد. تعاملات میان کارکنان محدود است، جلسات فنی بیشتر به گزارشدهی میپردازند تا ایدهپردازی، و ساختارهای سلسلهمراتبی مانع از آن میشوند که افراد نظرات متفاوت را آزادانه بیان کنند. این شرایط باعث شده خلاقیت فردی نیز به جای شکوفا شدن، در سکوت و بیاعتمادی محو شود. پروژهها اغلب با حداقل سطح همکاری پیش میروند و کمتر فضای همفکری واقعی شکل میگیرد؛ درحالیکه نوآوری بدون کار تیمی تقریبا ناممکن است. چالش فرهنگی دیگری نیز نقش درخورتوجهی در محدودکردن نوآوری ایفا میکند. در برخی محیطهای کاری، تمایل به «مدعیبودن» و نپذیرفتن نیاز به یادگیری بیشتر وجود دارد. این نگرش باعث میشود پذیرش فناوریهای جدید با مقاومت روبهرو شود و افراد برای بهروزرسانی دانش خود تلاش نکنند. فناوریهای مدرن -از سیستمهای هوشمند گرفته تا ابزارهای پیشرفته نرمافزاری- به جای اینکه به فرصت تبدیل شوند، گاهی با بیمیلی مواجه میشوند. چنین فرهنگی مانع از آن است که فناوری بتواند نقش واقعی خود را در ارتقای صنعت ایفا کند. با این حال، طی سالهای اخیر یک تحول مهم در حال تغییر این معادله است: ورود و فراگیری هوش مصنوعی. استفاده از ابزارهای تحلیل داده، مدلسازی هوشمند، موتورهای جستوجو و سامانههای کمکتصمیم سبب شده بسیاری از مهندسان و مدیران بتوانند حجم زیادی از اطلاعات را در مدتزمان کوتاهتر جمعآوری و تحلیل کنند. این فناوری کمک کرده تا افرادی که در گذشته به دلیل ضعف در مهارت تحقیق یا تحلیل، کمتر به روشهای علمی تکیه میکردند، امروز بتوانند با سرعت بیشتری بهدقت تصمیمگیری کنند. هوش مصنوعی با پوشش دادن برخی کمبودها در مهارت فردی، بستری برای افزایش دقت طراحی، تحلیل فرایندها و پیشبینی مشکلات صنعتی فراهم کرده است. این ابزارها برای بسیاری از صنایع ایران تبدیل به یک نقطه اتکا شدهاند و فرصت تازهای برای رشد خلاقیت به وجود آوردهاند. در کنار تحولات فناورانه، تجربه دیگری نیز تأثیر عمیقی بر نوآوری صنعتی گذاشته است: تحریمهای بینالمللی. هرچند تحریمها مشکلات اقتصادی و محدودیتهای فراوانی ایجاد کردهاند، اما یک پیامد مثبت نیز داشتهاند و آن «اجبار به بومیسازی» است. صنایع کلیدی کشور مانند نفت و گاز، پتروشیمی، نیروگاهها و فولاد، در سالهای اخیر بخش بزرگی از نیازهای خود را از طریق طراحی و ساخت داخلی تأمین کردهاند. مهندسی معکوس، توسعه قطعات، ساخت تجهیزات، طراحی سیستمها و افزایش توان تعمیرات پیشرفته همگی محصول شرایطی است که صنایع را به سمت اتکا به توان داخلی سوق داد. بسیاری از مهندسین جوان در این سالها تجربههایی کسب کردند که در حالت عادی شاید دههها طول میکشید تا به دست آید؛ بنابراین اگرچه نوآوری در این بخشها بیشتر از جنس «نوآوری اجباری» بوده تا نوآوری برنامهریزیشده، اما به هر حال ظرفیتهای فنی کشور را تقویت کرده است. در نقطه مقابل، مهاجرت نیروهای متخصص و نخبگان، ضربهای جدی به توان نوآوری وارد کرده است. کمبود رهبران فنی و متخصصانی که بتوانند نقش راهبری دانش، مربیگری و مدیریت فنی را برعهده بگیرند، سبب شده تیمها از نظر مهارتی رقیق شوند. بسیاری از افراد باتجربه که در سیستم باقی ماندهاند، مجبور شدهاند مسئولیتهای سنگینی را همزمان برعهده بگیرند و در چنین وضعیتی زمانی برای توسعه مهارتهای خلاقانه باقی نمیماند. نبود الگوهای فنی قدرتمند باعث شده روند تکامل تخصصی کند شود و انتقال تجربه میان نسلها با وقفه مواجه شود. این مسئله یکی از بزرگترین موانع ایجاد چرخه پایدار نوآوری در صنایع ایران است. فشار اقتصادی نیز عامل دیگری است که مسیر نوآوری را دشوارتر کرده است. بسیاری از مهندسان و متخصصان، به دلیل درآمد ناکافی در حوزه تخصصی، ناچار به ورود به بازارهای غیرمرتبط مانند خریدوفروش، کارهای مالی، خدمات و مشاغل زودبازده شدهاند. وقتی فرد بخشی از وقت و انرژی خود را صرف فعالیتهای غیرتخصصی میکند، طبیعی است که فرصت و انگیزه لازم برای توسعه مهارت فنی، مطالعه فناوریهای جدید یا مشارکت در پروژههای نوآورانه را از دست بدهد. این نبود تمرکز، صنایع را از نیروی انسانی ورزیده و عمیق محروم کرده و چرخه نوآوری را کند کرده است. با کنار هم قراردادن این عوامل، میتوان تصویر واقعبینانهای از وضعیت نوآوری در ایران ترسیم کرد. ایران از یک سو دارای ظرفیتهای صنعتی گسترده، نیروی انسانی پرتلاش، تجربه بالا در مدیریت شرایط سخت و توان بومیسازی است. از سوی دیگر، ضعفهای ساختاری در آموزش، فرهنگ سازمانی، مدیریت منابع انسانی و شرایط اقتصادی، مانع از شکوفایی کامل این پتانسیل شدهاند. نتیجه آن وضعیتی «میانه» است: نوآوری در برخی بخشها درخورتوجه است و در برخی بخشها فاصله با استانداردهای جهانی همچنان زیاد است. صنایع فناوریمحور مانند آیتی، رباتیک، تجهیزات پزشکی و حوزههای مرتبط با هوش مصنوعی امروز تحرک بیشتری از خود نشان میدهند و توانستهاند نمونههایی درخورتوجه از نوآوری خلق کنند. در مقابل، صنایع سنتیتر مانند ساختمان، حملونقل، بخشهای مدیریتی و بسیاری از حوزههای دولتی همچنان درگیر روندهای قدیمی هستند و نیازمند تحول جدیاند. صنعت نفت و گاز نیز با وجود پیشرفتهای داخلی، همچنان برای دستیابی به فناوریهای روز دنیا به ارتباطات بینالمللی و سرمایهگذاری راهبردی نیاز دارد. با وجود چالشها، آینده نوآوری در ایران میتواند روشن باشد؛ به شرط آنکه چند تغییر اساسی رخ دهد: تحول در نظام آموزشی و رویکرد به مهارت حل مسئله، تقویت فرهنگ همکاری در سازمانها، پذیرش ضرورت یادگیری مداوم، سرمایهگذاری هدفمند در تحقیق و توسعه، استفاده هوشمندانه از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، و ایجاد فرصتی که نخبگان دوباره بتوانند در کشور نقشآفرینی کنند.نوآوری در ایران نه یک رؤیا، بلکه یک ضرورت است؛ ضرورتی برای مقابله با چالشهای اقتصادی، افزایش بهرهوری، توسعه رقابتپذیری و همگامی با جهان. اگر گامهای درست برداشته شود، صنایع ایران میتوانند از ظرفیتهای پنهانشده خود استفاده کنند و به مرحلهای برسند که خلاقیت و فناوری نه یک شعار، بلکه بخشی طبیعی از حیات صنعتی کشور باشد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.