دولتها چگونه تسخیر میشوند؟
هر سیستمی با قوای سهگانه خود و با پشتوانهای از مردم قوام و دوام میآورد. تسخیر یعنی که این سه قوه حضور دارند اما نمیتوانند مستقلا تصمیم بگیرند و به طرق گوناگون از طرف نیروهای مختلف از کار افتاده و روال طبیعی خود را از دست داده باشند یا دچار مسخ و کژکارکردی شوند. تسخیر ابعاد گوناگون دارد:
هر سیستمی با قوای سهگانه خود و با پشتوانهای از مردم قوام و دوام میآورد. تسخیر یعنی که این سه قوه حضور دارند اما نمیتوانند مستقلا تصمیم بگیرند و به طرق گوناگون از طرف نیروهای مختلف از کار افتاده و روال طبیعی خود را از دست داده باشند یا دچار مسخ و کژکارکردی شوند. تسخیر ابعاد گوناگون دارد:
1- تسخیر از طرف گروههای با نفوذ اقتصادی. این گروهها به مدد سابقه طولانی در حوزههای گوناگون رانتی در صنعت یا تجارت عملا شریان اقتصادی سیستمها را به دست میگیرند. سازمان بوروکراتیک دولت عملا اسیر روابطی است که آنها در درازمدت به دست آوردهاند. تغییرات سیاسی در درون حاکمیتها شاید بتواند این نفوذ را تضعیف کند. اما آنچه به تسخیر دامن میزند، ثبات قدرت سیاسی رانتپرور است. در حکمرانی آب شما با استانهایی طرف هستید که با افزایش بیرویه مصرف آب صنعتی عملا زیر پای خود را خالی کردهاند و دولتِ تسخیرشده نمیتواند کاری کند. «روزگاران کردهاند صرف بتان/ صرف تسخیر و مسخّر نحو آن». نحوه کار دولت مسخر میشود.
2- تسخیر عوام؛ آن است که سازوکارهایی پدید میآید که نهادهای اساسی، نیروها و سیاستهای خود را اسیر عوام میکنند. برخی دولتها سعی کردهاند با صافیها و «فیلتر»های گوناگون از تشکیل احزاب سیاسی تا توسعه نهادهای کارآمد و از رشد آگاهی های عمومی تا توسعه آزادیهای کارشناسی خود را از این بند رها کنند. عوامزدگی مانند سیل است که همه را با خود میبرد. تسخیر عوام به این نیز هست که گروهگروه از توده در حاشیه منابع عمومی به غارت منابع آبی بپردازند یا شماری برای بهرهبرداری کشاورزی یا صنایع گوناگون به حفر چاه بپردازند و دولتها نتوانند در برابر سودجویی عوام مقاومت کنند. اینکه چگونه یک دولت تن به «تسخیر بَدوی» میدهد و نه به «تحکیم مدنی»، خود موضوع پژوهش مهمی است. اما اجمالا نقش متنفذان و منتفعان و دسیسهکنندگان بسیار مهم است. اینان به جایی میرسند که حاضرند یک تمدن را به قهقرا ببرند و زیر پای خود را نیز خالی کنند و همه را با خود به چاه تباهی افکنند اما دست از دستاویز سیالِ عوام برندارند. نکته اساسیتر دور باطلی است که بر اثر عوامزدگی پدید میآید. سیاستمداری که به ترویج عوامزدگی میپردازد، خود، باوری عوامانه پیدا میکند: مجرم در پایان به قربانی تبدیل میشود؛ یعنی هر چقدر هم که هوشمند بوده باشد، گریزی از گُرز خودتحمیقی ندارد، چراکه عوام در روح و جان او چنگ میاندازد. رابطه مرید و مرادی با عوام بهتدریج روح مراد را تسخیر میکند. گویی روح خود را به مریدان فروخته است. تیغی که به دست عوام داده است، روان او را هراسان میکند. این روان هراسان به دستگاه خودکار تولید ایدئولوژی عوامگرایانه در خودِ او تبدیل میشود. بازتولید این پدیده در دولتها و «تریبون»های سنتی مهم است و باید درباره آن هوشیار بود. چنین پدیدهای نهتنها قوای اساسی را در معرض تسخیر قرار میدهد، بلکه میخواهد دانشهایی مانند پزشکی را نیز مسخَّر خود کند. در گذشته پادشاهان بیش از دیگران در معرض چنین آسیبی قرار داشتهاند، هرچند به دلیل محدودیت ارتباطات این «درویشان حکومتی» بودهاند که چنین نقشی را ایفا کرده و دربارها را تسخیر میکردهاند.
3- تسخیر سیاسی از دیگر موارد است که گروهی به دسیسههای پنهان همه ابزارهای اصلی و منابع انسانی-مدیریتی را تسخیر میکنند و عملا به هیچ نیروی دیگری اجازه حضور در قدرت نمیدهند. در چنین حالتی نیروی انسانی دچار مردابی میشود که پویایی و حیات را از کشور میگیرد. حباب سبکبال دولت از عهده دریای سهمگین گروههای تسخیری برنمیآید. ترکیب تسخیر سیاسی با تسخیر عوام به «سکتاریسم» تبدیل و در نهایت به افول سیاسی-اجتماعی منجر میشود و راه را برای گونههای مختلف «بناپارتیسم» هموار میکند. بهویژه الیگارشی نظامی «غیرتوسعهگرا» زمینه بیشتری پیدا میکند، چون سلطه روزافزون مناسبات تجاری-اقتصادی و روابط چین-آمریکا بر روابط بینالملل بهگونهای است که امکان دولت توسعهگرا را سلب میکند.
4- شماری از دولتها با تکیه طولانی بر نیروهای نظامی و امنیتی بهتدریج مقدرات خود را به دست آنان میسپارند. در چنین حالتی حتی تفوق نظریهپردازان و سخندانان اصلی سیستم بهتدریج زائل میشود و جای خود را به این نیروها میدهد. زبان حال نظریهپردازان شکستخورده اینچنین میشود: «صائب از تسخیر آن آهوی وحشی عاجزیم/ از سخن هرچند عالم را مسخر کردهایم». نمونه آن رژیمهای کمونیستی بهجایمانده از شوروی سابق است.
اما در نهایت این نیروها به دلیل فقر تئوریک بهتدریج دچار دگردیسی میشوند و حکومتی الیگارشی (به شکل گروههای با نفوذ
اقتصادی-امنیتی) تشکیل میدهند. اینان در بهترین حالت راه توسعه سکولار را در پیش میگیرند.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.