|

گزارشی از یک روز عجیب در بیمارستان شهریار

بیمارستان شهریار یک بیمارستان خصوصی فوق‌تخصصی در منطقه 10 تهران واقع در خیابان آذربایجان نبش خیابان کارون است.

گزارشی از یک روز عجیب  در بیمارستان شهریار

بیمارستان شهریار یک بیمارستان خصوصی فوق‌تخصصی در منطقه 10 تهران واقع در خیابان آذربایجان نبش خیابان کارون است.

مادر من در این بیمارستان در تاریخ هشتم خرداد 1402 به علت دردهای شکمی در بخش سوم بستری شد.

بعد از گذشت دو روز دکتر، آزمایش‌های آندوسکوپی و کونولوسکپی را برای مادرم تجویز کردند. زمان انجام آزمایش‌ها 10 صبح روز دهم خرداد بود.

من در تاریخ 10 خرداد ساعت 10 صبح برای همراهی به بیمارستان رفتم. بعد از یک ساعت تأخیر، برای انجام دو آزمایش به طبقه پنجم بیمارستان منتقل شدیم.

اتاق آندوسکوپی اتاقی شبیه راهرو و متشکل از سه بخش کوچک بود که هر قسمت را با پرده‌هایی کوتاه از هم جدا کرده بودند. مادر به جهت انجام چندباره‌ آندوسکوپی و آگاهی از دردی که قرار است متحمل شود، تأکید کرده بود که بیهوش شود.

دکتر ... متخصص داخلی با تأخیر نیم‌ساعته‌ رسید و من را صدا کردند و گفتند نمی‌توانند مامان را بیهوش کنند؛ چون اتاق عمل شلوغ است و متخصص بیهوشی هم درگیر اتاق عمل است؛ بنابراین یک آمپول تزریق می‌کنیم که بتواند بخوابد و درد را حس نکند، آن آمپول در برابر آن دردی که مامان قرار بود تحمل کند، خیلی ناچیز بود، مخالفت کردم و گفتم صبر می‌کنیم تا متخصص بیهوشی بیاید.

با اکراه قبول کردند و گفتند پس منتظر بمانیم.

من برگشتم و مادر همچنان روی ویلچر منتظر بود و می‌گفت تا مطمئن نشود که بیهوش می‌شود روی تخت نمی‌رود.

نیم ساعت دیگر معطل آمدن دکتر بیهوشی شدیم.

در همین حین که منتظر آمدن دکتر بیهوشی بودیم، بوی سیگار کل اتاق را پرکرد.

من ناباورانه و درحالی‌که مطمئن بودم ممکن نیست کسی داخل بیمارستان سیگار بکشد، رفتم تا تراس و محوطه بیرون را چک کنم که پرده را کنار زدم و دیدم دکتر ... پشت میزش توی اتاق آندوسکوپی و در فضای سربسته دارد سیگار می‌کشد.

ناباورانه زل زده بودم به دکتر. رفتم جلو و خیلی مؤدبانه خواهش کردم سیگارش را خاموش کند، گفتم مامانم از بوی سیگار اذیت می‌شود. با لبخند جواب داد که چه مادر ناز نازی‌ای داری.

و همچنان سیگار می‌کشید.

پنجره‌ کنارش را که بسته بود، باز کردم و با عصبانیت برگشتم.

پرستاری که پیش مامان بود، با تعجب پرسید: چیزی بهش گفتی؟ ایشون سهام‌دار و جزء هیئت‌مدیره بیمارستانه.

بعد از انجام آندوسکوپی و کولونوسکوپی مامان برگشت توی تختش، هوشیاری‌اش را که به دست آورد رفتم سراغ مدیر بیمارستان.

مدیر بیمارستان را گویا به این سادگی‌ها نمی‌شد دید و من را برای ثبت شکایتم راهنمایی کردند سمت اتاق کارشناس پرستاری، اتاق خانم م. ا.

رفتم تو و با عصبانیت گفتم پزشکتان به چه حقی توی اتاق بیمار سیگار می‌کشد؟

پرسید کجا؟ گفتم اتاق آندوسکوپی ... حرفم تمام نشده بود که با آسودگی درحالی‌که لم داده بود به صندلی جواب داد: آها دکتر ... رو می‌گی... ببین عزیزم ایشون جزء سهام‌دارهای اصلی بیمارستانن و خب معمولا هم همیشه سیگار می‌کشن و کاریش هم نمی‌شه کرد.

گفتم اینکه خودتان قبل اینکه من چیزی بگویم راجع بهش حرف می‌زنین، معنی‌اش این است که حداقل هزار نفر دیگر راجع به این موضوع شکایت داشته‌اند.

پس چرا به‌جای بی‌اعتنایی یک جواب درست به بیماران و همراهان‌شان می‌دهید؟

در جواب گفت انتظار جواب درست نداشته باش. وقتی دست‌هات رو توی جیبت کردی و داری با من حرف می‌زنی.

با دست به در اشاره کرد و با لحنی تحقیرآمیز گفت از اینجا برو بیرون.

وقتی گفتم به‌جای این رفتار نادرست شما باید از بیماران و همراهان‌شان عذرخواهی کنید، ایشان با حراست بیمارستان تماس گرفت و بدون هیچ عذرخواهی و مقصر شناخته‌شدن با کلی بی‌احترامی ما را از بیمارستان خارج کردند.

پیگیری می‌کنیم

خبرنگار «شرق» این موضوع را از طریق مدیر روابط‌عمومی دانشگاه علوم پزشکی ایران پیگیری کرد. محمدحسین کفایی‌مهر در واکنش به این گزارش اعلام کرد: «موضوع را پیگیری می‌کنیم و اقدامات لازم را انجام خواهیم داد». همچنین اسامی کادر درمان برای بررسی به مدیر روابط‌عمومی دانشگاه داده شده است. همچنین خبرنگار «شرق» با روابط‌عمومی بیمارستان شهریار تماس گرفت و کسی پاسخ‌گو نبود.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها