|

رسانه صادق نیاز امروز جامعه

چند روز پیش یک خبرگزاری نیمه‌رسمی اعلام کرد محتوای پنج شبکه خبری فارسی‌زبان ماهواره‌ای را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که این رسانه‌ها در 25 روز -‌23 شهریور تا 16 مهر- بیش از 17 هزار خبر دروغ درباره حوادث اخیر منتشر کرده‌اند و تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی، بیشترین میزان اخبار خلاف واقع را داشته است.

چند روز پیش یک خبرگزاری نیمه‌رسمی اعلام کرد محتوای پنج شبکه خبری فارسی‌زبان ماهواره‌ای را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که این رسانه‌ها در 25 روز -‌23 شهریور تا 16 مهر- بیش از 17 هزار خبر دروغ درباره حوادث اخیر منتشر کرده‌اند و تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی، بیشترین میزان اخبار خلاف واقع را داشته است. برایم جالب بود؛ چرا‌که چند سال پیش در پژوهشی، پنج رسانه خبری داخلی و خارجی را در طول یک سال بررسی کرده بودم و اتفاقا در نتیجه‌ای کاملا متضاد، همین خبرگزاری به لحاظ صحت اخبار، در مرتبه‌ای پایین‌تر از بی‌بی‌سی فارسی قرار گرفته بود (http://cr.iribresearch.ir/article_40324.html). وقتی دقیق شدم، دیدم آنچه در این خبرگزاری انتشار یافته و متأسفانه در صفحه اول چند روزنامه منعکس شده و حتی یک روزنامه معتبر، کل نیم‌تای بالای صفحه اول آن را به‌عنوان تیتر یک گذاشته است، به لحاظ علمی هیچ اعتباری ندارد. متدولوژی اشتباهی دارد و اصلا قابل استناد نیست. با هیچ رسانه داخلی مقایسه نشده و اساسا تعریف قابل اتکا و علمی از «خبر دروغ» ندارد. ما در رسانه بحث اعتماد مخاطب و اعتبار منبع داریم. خبری که نقل می‌شود‌ باید منبع معتبری داشته باشد. هر رسانه خبری، پروتکلی برای خبرنگاران خود دارد که با تأیید چند منبع می‌توانند صحت یک خبر را احراز و آن را منتشر کنند. در رسانه‌های بین‌المللی مثل رویتر، بی‌بی‌سی و آسوشیتدپرس، دستورالعمل مکتوب و مشخص برای نحوه کسب اعتبار منبع خبر وجود دارد و سخت‌گیری زیادی برای پیشگیری از انتشار خبر دروغ به کار می‌گیرند. برای این رسانه‌ها، زوال اعتماد مخاطب، خط قرمز محسوب می‌شود و تلاش بسیاری می‌کنند که این اعتماد را ارتقا دهند.

برای مثال، در خبر آتش‌سوزی در زندان اوین، مرکز رسانه قوه قضائیه یک منبع موثق است؛ اما طبق دستورالعمل این رسانه‌ها، در کنار منبع رسمی باید از خانواده زندانی‌ها، حاضران در صحنه، اورژانس، آتش‌نشانی، روزنامه‌های مستقل و خبرگزاری‌های داخلی، گروه‌های حقوق بشر و کنشگران سیاسی، اطلاعات تکمیلی دریافت کند و در نهایت به یک روایت متوازن و منصفانه برسد. حال ممکن است مشخص شود خبر رسمی نادرست بوده و به خاطر مصالحی آن خبر اعلام شده است. در اینجا، رسانه خبر دروغ منتشر نکرده، بلکه اظهارنظر رسمی را بازتاب داده و در کنار آن اظهارات دیگر را هم پخش کرده است.

متأسفانه در رسانه‌های بزرگ کشور ما به اعتبار خبر و جلب اعتماد مخاطب توجهی نمی‌شود. اخبار، تحلیل و تفسیر دروغ به‌راحتی انتشار می‌یابد و کسی متعرض آن رسانه نمی‌شود. این بی‌توجهی، قهر مخاطب با این رسانه‌ها و گرایش جدی به منابع فارسی‌زبان خارجی را به دنبال داشته و اکنون ما در شرایط سلطه رسانه‌های خارجی قرار گرفته‌ایم. این وضعیت، مخاطرات عمده امنیتی را برای کشورمان، مخصوصا در شرایط بحرانی ایجاد کرده و تاکنون چاره مشخصی برای اصلاح این رسانه‌ها اندیشیده نشده است. رسانه‌های بزرگ، شامل خبرگزاری صداوسیما و اغلب خبرگزاری‌ها، در کنترل نیروهای سیاسی هستند و روزنامه‌نگاران حرفه‌ای نقش چندانی در سیاست‌گذاری، راهبری و تعیین خط‌مشی این رسانه‌ها ندارند. از نوشته‌های این افراد می‌توان دریافت هوش متوسطی دارند و توجه اصلی آنها به جلب رضایت مدیران بالاتر استوار است و مخاطب رسانه برایشان اهمیت اصلی را ندارد. به همین خاطر به‌راحتی اخبار و تحلیل‌های نادرست تولید و پخش می‌کنند و مداومت و اصرار جدی بر این شیوه غیرحرفه‌ای و خطرناک دارند. 

رسانه دولتی، در دنیا امری منسوخ است. ممالک پیشرفته، رسانه را به‌عنوان رکن چهارم مردم‌سالاری پذیرفته‌اند و با حفظ آزادی رسانه‌ها و استقلال روزنامه‌نگاران، منافع بزرگی می‌برند که اصلی‌ترین آن حفظ اعتماد عمومی و تضمین سلامت حاکمیتی است. در برخی کشورها هم که رسانه دولتی وجود دارد، بهترین و معتبرترین روزنامه‌نگاران را برای اداره آن بنگاه‌های خبری به کار می‌گیرند که امتحان خود را در پاک‌دستی، انصاف، استقلال فکری، نگرش نقادانه، توفیق در جلب مخاطب و اعتبار رسانه پس داده‌اند. رسانه‌های دولتی ما انتصابی است و در انتخاب مدیر عموما به اطاعت‌پذیری تأکید دارند و غالب آنها هیچ تجربه حرفه‌ای در رسانه آزاد و مستقل نداشته‌اند. زیان‌های بزرگی که از ناحیه بی‌مبالاتی این رسانه‌ها متوجه کشور شده و می‌شود، فقط اتلاف منابع عمومی بیت‌المال نیست؛ خسارت اصلی اینها، رشد مستمر بی‌اعتمادی عمومی به حکمرانی است؛ به نحوی که حتی خبر درست مراکز رسمی و قانونی نزد مردم مخصوصا نسل جوان، با بی‌اعتمادی و دروغ‌پنداری مواجه می‌شود و در بزنگاه‌های اجتماعی و سیاسی، حاکمیت را با مخاطرات و چالش‌های خسارت‌بار بزرگ و جدی‌ای مواجه می‌‌کند.

شاید مدیران و گردانندگان این رسانه‌ها معتقد باشند که کارشان را بلد هستند، اما مسئولان کشور چنین انتظاری از رسانه‌های بزرگ دارند. اگر این گزاره صحیح باشد، باید از مسئولان امر خواست به‌خاطر حفظ امنیت و انسجام اجتماعی و قوام و دوام دولت، تجدیدنظری جدی در امر رسانه‌داری داشته باشند. آنها در همین حوادث اخیر دیدند که فرمان حرکت، دست رسانه‌های خارجی بود و اعتمادی به رسانه‌های داخلی مخصوصا صداوسیما وجود نداشت. پس به حکم عقل و درایت، تغییرات کافی اعمال کنند و تلخی‌های افراد حرفه‌ای را به شیرینی چاپلوسان ترجیح دهند. پیشنهاد مشخص من این است که مدیریت بخش خبری یک شبکه تلویزیونی برای امتحان در اختیار یک تیم حرفه‌ای موفق رسانه‌ای مستقل قرار بگیرد و چارچوب کار برایشان مشخص شود و نتیجه آن در یک بازه زمانی شش‌ماهه سنجیده شود. خبرگزاری‌های بزرگ که توسط نهادها ایجاد شدند، آزاد شوند. اگر نهادی، طبق شرح وظایف قانونی خود، مجاز به فعالیت سیاسی و رسانه‌ای است، با تابلوی شفاف و مشخص فعالیت کند و تبعات کارش را بپذیرد و پاسخ‌گو باشد. این خبرگزاری‌ها را که با بودجه عمومی ایجاد شده، به تیم‌های حرفه‌ای غیرجناحی مستقل و متعهد واگذار کنند و بر عملکرد آن از حیث اعتبار اخبار و اعتماد مخاطبان نظارت داشته باشند.

جوان امروز از یک رسانه با تراز ارزشی و اسلامی انتظار دارد صاف و صادق باشد و شوربختانه این متاعی کمیاب در رسانه‌های ما شده است. متولیان امور رسانه‌ها در وزارت ارشاد هم ناظر بی‌طرف نباشند و زوال اعتماد عمومی را خط قرمز خود بدانند؛ پس اخبار و گزارش رسانه‌ها را تحلیل محتوا کنند و مانع انتشار خبر و تفسیر خلاف واقع به هر بهانه‌ای باشند. دانشگاه‌ها، مخصوصا دانشکده‌های مرتبط با رسانه، مطالعات تحلیل محتوا و صحت‌سنجی مندرجات روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها، برنامه‌های خبری رادیو و تلویزیون و سایت‌های اطلاع‌رسانی در فضای مجازی را در دوره‌های زمانی مشخص انجام و نتایج آن را انتشار دهند. رسانه صادق، صالح، آزاده و منتقد، نیاز فوری امروز حکمرانی است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها