|

دو متخصص هواشناسی جزئیات وضعیت گرد و خاک و منابع ورود آنها به کشور را تشریح کردند

فلات ایران در محاصره غبار

کل فلات ایران، از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، از تمام منابع درگیر گرد و خاک است. روند افزایشی و پیوسته گرمایش جهانی و تغییر آب ‌و هوا و همچنین ناترازی‌های فعلی آب، نشان از آینده‌ای دشوارتر دارد

میانه روز است، در تصاویر مرئی و پردازش‌شده ماهواره‌ای از گردوخاک در ایران در میانه تیرماه، هر گوشه‌ای درگیر یک منبع گردوخاک است. انگار جنگی در میانه این سرزمین پیداست؛ جنگی به‌واقع نفس‌گیر. چون هم نفس را به معنای واقعی کلمه درگیر کرده و هم زندگی این مردم را. شاید عجیب به نظر نیاید که در این سرزمین خشک و نیمه‌خشک، که شاکله‌اش خشکی بوده و بیابان، این‌گونه گرفتار گردوخاک شدن.

فلات ایران در محاصره غبار

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سمانه نگاه-هواشناس
نیما فریدمجتهدی-آب‌و‌هواشناس

میانه روز است، در تصاویر مرئی و پردازش‌شده ماهواره‌ای از گردوخاک در ایران در میانه تیرماه، هر گوشه‌ای درگیر یک منبع گردوخاک است. انگار جنگی در میانه این سرزمین پیداست؛ جنگی به‌واقع نفس‌گیر. چون هم نفس را به معنای واقعی کلمه درگیر کرده و هم زندگی این مردم را. شاید عجیب به نظر نیاید که در این سرزمین خشک و نیمه‌خشک، که شاکله‌اش خشکی بوده و بیابان، این‌گونه گرفتار گردوخاک شدن. چه افسوس که این گرفتاری زرد، بخشی نتیجه اشتباهات مستقیم انسان ایرانی است و بخشی به طور کلی مربوط به نوع بشر. از هیچ‌کدام هم گریزی نیست. به تصویر نگاه می‌کنی، شمال سیستان‌وبلوچستان زیر تازیانه گردوخاک‌های شمالی (توفان‌های 120روزه سیستان)، نیمه غربی شمال کرمان و یزد درگیر گردوخاکی دیگر. جنوب کرمان حال خوبی ندارد، در حوضه جازموریان حجمی از گردوخاک نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند. نیمه غربی کشور زیر هجوم گردوخاک‌های برخاسته از سوی کشورهای بیابانی در غرب. جنوب‌ غربی، بی‌امان زیر تاخت‌وتاز گردوخاک رها شده است. مقصد نهایی این گردوخاک‌ها انباشت آن در دامنه‌های جنوبی البرز در استان‌های تهران و البرز است. حالا به آلودگی صنعتی، گردوخاک هم اضافه شده است. در فصل سرد سال، انباشت هوای سنگین و وارونگی، میزان آلودگی را بالا می‌برد و نگاهی به آسمان بود که بادی بوزد، هوایی بیاید و آسمان صاف شود. انگار دیگر باد هم هوا را نه‌تنها صاف نمی‌کند، بلکه گردوخاک می‌آورد. قبلا درباره گردوخاک، خیال‌ها از کیفیت هوای شمال جمع بود، شمال مأمنی برای نفس‌کشیدن و تنفس هوای خوب بود، اما این تصویر دیگر رمقی از خیال جمعی برای شمال ندارد؛ شمال هم بی‌نفس است. گردوخاک‌هایی که از خوارزم آمده، سرخی را به سبزی شمال برده؛ چه ارمغان شومی. حداقل در دهه 80 و تا میانه 90، تنها بار سنگین گردوخاک‌های همسایگان دور و نزدیک ایران بود که امان از نفسِ ایران بریده بود اما حداقل در ۱۰ سال اخیر، با یک نشانی ویژه از گردوخاک 1394 تهران، مراکز نوظهور گردوخاکِ فلات ایران هم که بسیاری همان تالاب‌های حوالی بود، بار مشقت را افزود. جنگ، جنگی خارجی و داخلی است. کیست که نداند در حوالی بسیاری از شهرها و آبادی‌های ما در این فلات خشک، در میانه دشت‌ها، تالاب‌ها، آبگیرها، کویرهای مرطوبی وجود داشت که به کمک خشک‌سالی‌ها و قطع جریان آب به میانه دشت‌ها، عملا تبدیل به کانون‌های گردوخاک شده‌اند‌ و این آبگیرها، دریاچه‌ها و تالاب‌ها چه زیاد هستند. نقشه‌های چاپ‌شده ایران را که می‌دیدی، در میانه بسیاری از بیابان‌ها رنگی آبی خودنمایی می‌کرد، دریاچه نمک حوض سلطان، دریاچه اورمیه، دریاچه قم، دریاچه حاج علی‌قلی، جازموریان، تالاب میقان، گندمان، سولقان، صالحیه و... برای بسیاری همین دریاچه‌ها، تالاب‌های فصلی، حتی دریاچه‌های نمک، پهنه‌های بی‌ارزشی بودند که نیازی به حقابه نداشتند و اصلا به نظر نمی‌آمدند، ولی به‌هم‌خوردن تعادل اکولوژیک و ناترازی آبی، همین موهبت‌های پیرامون ما را به بلای جانکاه تبدیل کرده است. در نتیجه امروز، کل فلات ایران، از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، از تمام منابع درگیر گردوخاک است و تنها یادآوری یک آمار، خود گواهی است بر عمق بحران؛ ایستگاه آستارا در کرانه دریای کاسپین خرداد ماه را با 19 روز گردوخاکی و تیرگی جوی به پایان رساند. شرایط موجود از دیدگاه جهانی، با توجه به روند افزایشی و پیوسته گرمایش جهانی و تغییر آب‌وهوا و همچنین ناترازی‌های فعلی آب که عملا دشت‌های داخلی را به بیابان‌های خشک و بی‌آب تبدیل کرده است، نشان از آینده‌ای دشوارتر دارد؛ بنابراین شاید بتوان با اقداماتی در زمینه پیش‌آگاهی و هشدار، افزایش تاب‌آوری، کاهش اثرات، سازگاری، کمی از آلام این پدیده کاست. این عادی‌بودن و بی‌تفاوت‌بودن هم از سوی دولتمردان و هم مردم ایران آن‌هم در میانه این وضعیت اضطرار، ثمره‌اش زوال خواهد بود، زوال یک تمدن، بدون چکاندن ماشه یک تفنگ.

مخاطره گرد و خاک

توفان‌های گرد‌و‌خاک رسما از طریق سازمان هواشناسی جهانی (WMO) به‌عنوان نتیجه بادهای سطحی که مقادیر زیادی گرد‌و‌خاک را در هوا بلند می‌کنند و دید در سطح چشم (1.8 متر) را به کمتر از هزار متر کاهش می‌دهند، تعریف می‌شوند. تعاریف اندازه ذرات گرد‌و‌خاک معدنی متفاوت است. به‌ طور‌ کلی، مطابق با نظریه‌های مربوط به سرعت ته‌نشینی، بیشتر ذراتی که در فاصله بیش از صد کیلومتر از منبع منتقل می‌شوند، قطری کمتر از ۲۰ میکرون دارند. در‌حالی‌که بیشتر انتشار و گسیل گرد‌و‌خاک از منابع طبیعی، به‌ویژه بستر دریاچه‌های خشک که پوشش گیاهی یا فعالیت انسانی کمی دارند، ناشی می‌شود، فرسایش بادی یک مشکل مهم در سیستم‌های تحت سلطه انسان است و به توفان‌های گرد‌و‌خاک کمک می‌کند. در سطح جهان، 32 میلیون کیلومتر مربع از زمین مستعد فرسایش بادی است که 17 میلیون کیلومترمربع آن حساسیت بالا یا بسیار بالایی دارد. در این شرایط، کاهش رطوبت خاک و پوشش گیاهی یک عامل خطر مهم برای فرسایش بادی و توفان‌های گرد‌و‌خاک است. دلیل این است که نبود رطوبت و پوشش گیاهی سرعت باد را افزایش می‌دهد، سطوح را در معرض قرار می‌دهد، معمولا سطوح را ناپایدارتر می‌کند و به دام افتادن ذرات شن و گرد‌و‌غبار را کاهش می‌دهد. پیش‌بینی‌های تغییرات آ‌ب‌وهوایی نشان می‌دهد مناطقی که درحال‌حاضر مناطق غبارآلود هستند و احتمالا خشک‌تر خواهند شد، بیشتر شامل مناطق مدیترانه‌ای اروپا و آفریقا، شمال صحرا، آسیای مرکزی و غربی، جنوب‌ غربی ایالات متحده آمریکا و جنوب استرالیا می‌شوند.

رسوب گرد‌و‌خاک اثرات زیست‌محیطی مثبت و منفی دارد. گرد‌و‌خاک بر سامانه آب‌و‌هوایی تأثیر می‌گذارد، احتمالا تعادل تابشی زمین را تغییر می‌دهد و توفان‌های گرمسیری را متأثر می‌کند که می‌تواند باعث تشدید خشک‌سالی شود. از سوی دیگر، گرد‌و‌خاک می‌تواند با عمل به‌عنوان هسته‌های قطرات، بارندگی را در برخی نواحی افزایش دهد. گردوخاک مواد مغذی را برای اکوسیستم‌های زمینی و آب‌های سطحی اقیانوس و بستر دریا فراهم می‌کند و بهره‌وری اولیه را افزایش می‌دهد، به‌ویژه از طریق کاهش محدودیت فسفر به تثبیت نیتروژن، و از طریق تثبیت آهن که رشد فیتوپلانکتون‌ها را افزایش می‌دهد. بهره‌وری اولیه به نوبه خود بر چرخه کربن جهانی تأثیر می‌گذارد. گردوخاک صحرا، جنگل‌های بارانی آمازون را کود می‌دهد و ورودی فسفری قابلِ مقایسه با تلفات هیدرولوژیکی از حوضه را فراهم می‌کند. به طور مشابه، جنگل‌های بارانی هاوایی ورودی‌های مغذی را از گردوخاک آسیای مرکزی دریافت می‌کنند. از سوی دیگر، گردوخاک آفریقا و آسیا ممکن است اثرات مضری بر صخره‌های مرجانی در قاره آمریکا داشته باشد. اما در مجموع، حداقل برای بشر، به‌ویژه اثرات فراوانی و شدت روزافزون آن امری تهدید‌کننده محسوب می‌شود.

گردوخاک به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک باعث مشکلات متعدد سلامت انسان در سطح جهان می‌شود. استنشاق ذرات ریز می‌‌تواند باعث ایجاد یا تشدید بیماری‌هایی مانند آسم، برونشیت، آمفیزم (آسیب کیسه‌های هوایی در ریه‌ها) و سیلیکوزیس (فیبروز ریه) شود. قرارگرفتن مزمن در معرض گردوخاک ریز با مرگ زودرس ناشی از بیماری‌های قلبی - عروقی و تنفسی، سرطان ریه و عفونت‌های حاد تنفسی تحتانی مرتبط است. گردوخاک ریز حامل طیف وسیعی از آلاینده‌ها، هاگ‌ها، باکتری‌ها، قارچ‌ها و آلرژن‌های بالقوه است. دیگر مشکلات رایج شامل عفونت‌های چشمی، سوزش پوست، مننژیت مننگوکوکی، تب دره، بیماری‌های مرتبط با شکوفایی جلبکی سمی و مرگ‌ومیر و جراحات مربوط به تصادفات حمل‌ونقل است. توفان‌های گردوخاک تأثیرات اقتصادی گسترده‌ای، چه فوری و چه بلندمدت، دارند. علاوه بر تأثیرات زیست‌محیطی و بهداشتی فوق، هزینه‌های کوتاه‌مدت شامل آسیب به محصولات کشاورزی، مرگ‌ومیر دام، آسیب به زیرساخت‌ها (مانند ساختمان‌ها، برق، ارتباطات)، قطع حمل‌ونقل و ارتباطات، تصادفات هوایی و جاده‌ای و هزینه‌های پاک‌سازی شن و گرد‌و‌خاک می‌شود. هزینه‌های بلندمدت شامل مشکلات مزمن سلامتی، فرسایش خاک و کاهش کیفیت خاک، آلودگی خاک از طریق رسوب آلاینده‌ها و اختلال در تنظیم آب‌و‌هوای جهانی است. خسارات اقتصادی ناشی از یک رویداد توفان‌های گرد‌و‌خاک می‌تواند به صدها میلیون دلار برسد.

منابع گسیل گرد و خاک به ایران

صحراهای داخلی و پیرامونی زیادی منبع گسیل گردوخاک به ایران هستند. این، فارغ از بی‌شمار چاله‌ها، کویرها و تالاب‌هایی هستند که پیرامون سکونتگاه‌های بسیاری در فلات ایران قرار دارند و برخی به‌عنوان کانون‌های فعال هم‌اکنون در حال گسیل گردوخاک به مناطق هم‌جوار خود هستند. نگاهی به نقشه‌های پراکنش مناطق خشک، بیابانی در آسیا و خاورمیانه، جای‌گیری فلات ایران را در میانه گستره‌ای از بیابان‌های دور و نزدیک نشان می‌دهد. این به جای خود که خود ایران برخی از بیابان‌های مشهور جهان را در خود جای داده است. گرمایش جهانی در مناطق جنب‌ حاره‌ای جهان که همان منطبق بر کمربند خشکی و بیابانی جهان است، تأثیر چشمگیرتری بر جای گذاشته است. تمام مطالعاتی که در دنیا درباره میزان گرمایش در این منطقه شده، این امر را تأیید می‌کنند. علاوه‌براین نرخ بیابان‌زایی هم درسطح جهانی و هم منطقه خاورمیانه درخورتوجه است. طبق گزارش سازمان ملل متحد میزان بیابان‌زایی ۳۰ برابر سریع‌تر از گذشته در حال افزایش است و به‌ طور میانگین بین ۱۲ تا ۱۴ میلیون هکتار در هر سال به مساحت بیابان‌ها افزوده می‌شود. در هر روز تخریب اراضی با بیابانی‌شدن برای بشر حدود سه میلیارد دلار هزینه دارد. ناهنجاری‌های بارشی به‌ویژه کاهش درخورتوجه بارش‌های فصل سرد هم در مناطق مرتفع خاورمیانه، آسیای میانه و ایران، چه در مناطق کوهستانی مرتفع به‌عنوان آبخیزهای دشت‌های پایین‌دست و چه در خود مناطق بیابانی، سبب ازدست‌دادن تنها منبع رطوبتی بسیاری از بیابان‌های منطقه شده است. این اتفاق به از دست دادن رطوبت و پوشش گیاهی سطحی و تضعیف انسجام بافت خاک منجر شده است. به بیان ساده‌تر، گرمایش مستمر و فزاینده در همراهی با ناهنجاری و کاهش بارش در منطقه، تعادل اکولوژیک متزلزل اکوسیستم‌های بیابانی را در هم‌ شکسته است، بنابراین هم مساحت و هم توان تولید گردوخاک در بسیاری از مناطق بیابانی منطقه افزایش یافته است. این مسئله به‌ویژه در منطقه آسیای میانه شاخص‌تر بوده؛ منطقه‌ای که میزبان برخی از بزرگ‌ترین بیابان‌های جهان است و برایند این اتفاق گسیل فزاینده گردوخاک به کرانه‌های جنوبی دریای کاسپین (تنفس‌گاه مردم ایران) از این منبع از اوایل دهه 1390 شمسی است.

در مجموع بر مبنای موقعیت جغرافیایی کانون‌های ورود گردوخاک به ایران، می‌توان هشت منطقه جغرافیایی را متمایز کرد. ۱- منطقه آسیای میانه، ۲- منطقه شمالی دریای کاسپین، ۳- منطقه قفقاز، ۴- منطقه میان‌رودان ۵- منطقه شام، ۶- شبه‌جزیره عربستان، ۷- پاکستان، ۸- شمال آفریقا ۹- فلات ایران (داخل).

کانون‌های گردوخاک وارده از آسیای میانه شامل: 1- بیابان قره‌قوم، 2- فلات توران در ازبکستان، 3- دلتای اترک (ترکمنستان)، 4- دریاچه آرال، 5- بیابان قزل‌قوم، 6- بیابان معین‌قوم و 7- فلات اوست‌یورت است. کانون‌های گردوخاک وارده از شمال دریای کاسپین شامل‌ بیابان‌های شمال‌ غربی و شمال‌ شرقی دریای کاسپین 1- بیابان‌ راین (روسیه)، 2- دلتای رودخانه اورال. کانون‌های گردوخاک وارده از قفقاز شامل قبوستان آذربایجان. کانون‌های گردوخاک وارده از شبه‌جزیره عربستان شامل‌: 1- ربع الخالی، 2- ارتفاعات عربستان سعودی، 3- منطقه حضرموت. کانون‌های گردوخاک وارده از شام شامل 1- صحرای سوریه و 2- حوضه رودخانه اردن، کانون‌های گردوخاک وارده از شمال آفریقا شامل 1- صحرای ساحلی سومالی، 2- دره نوگال سومالی، 3- صحرای داناکیل اتیوپی، 4- دریاچه تانا اتیوپی، 5- صحرای لیبی، 6- حوضه رودخانه نیل، 7- فروافتادگی قطره (مصر) و 8- شمال‌ شرقی سودان. کانون‌های گردوخاک وارده از پاکستان شامل هامون ماشکل و کانون‌های گردوخاک وارده از فلات ایران شامل 1- دریاچه ارومیه ایران، 2- صحرای ساحلی جنوبی ایران، 3- جازموریان، 4- دشت لوت، 5- دشت کویر و... .

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.