در زمانه فاشیسم
شرق: کارلو کاسولا از نویسندگان قرن بیستم ایتالیا است که اگرچه شاید در ایران به اندازه برخی نویسندگان دیگر ایتالیا شناخته شده نباشد اما چند سال پیش داستانهایی از او در کتابی با عنوان «کشف جویس» با ترجمه م.طاهر نوکنده به فارسی منتشر شده بود. اخیرا نیز اثر دیگری از کاسولا با عنوان «برش جنگل» با ترجمه نوکنده در نشر نو به چاپ رسیده است.
کاسولا از مهمترین نویسندگان نسل بعد از جنگ جهانی دوم ایتالیا است. در توضیحات پشت جلد کتاب درباره اهمیت او آمده که او را از پیشاهنگان جنبشی میدانند که در فرانسه، به شیوهای دیگر، نام «رمان نو» گرفت. آثار کاسولا عمدتا درباره زندگی مردم عادی توسکانای ایتالیا است. داستانهای او سرشار از تصویرهای دقیق و گیرا با بهرهگیری فراوان از کنش است. عنصر مهم در داستانهای توسکانا پرداختن به مضامین زندگی سخت مردم توسکانا است که به هسته اصلی فرهنگ ایتالیایی بعد از جنگ تبدیل شد. او واقعیت را آنطور که هست میبیند و در آثارش به تصویر میکشد بدون آنکه در دام آرایهها و صنایع بیانی سبکی بیفتد. داستانهای او نه فقط درد و رنج شهروندان عادی بلکه سرخوردگی روشنفکران ایتالیایی را برجسته میکند که در دوره فاشیسم مجال زیادی برای بیان آزادانه نداشتند. در بخشی از داستان «برش جنگل» میخوانیم: «صبح روز بعد باد فروکش کرد؛ و تمام روز بارانِ ریز نمنم بارید که با خود ملال به همراه داشت. مردان از دریچهای که باز گذاشته بودند بیرون را نگاه میکردند. از پشت پرده نازک آب درخت کاجی که، در برش درختان، برایش ارزش دیگری قائل شده بودند به سختی
نمایان بود. خروش بلند نهر، سرشار از آب، از پایین شنیده میشد. هرازگاهی انگار هوا روشن مینمود؛ سربالایی دامنه تپه مقابل برمیگشت به حالت پدیدار شدن؛ اما باریدن یک دقیقه هم بازنمیایستاد. جرمانو کیسهای به سر کشید و به پایین به سمت نهر دوید؛ اما فقط سطلها را پر کرد؛ چراکه آب گلآلود بود...». کاسولا در متنی در ابتدای کتاب که «به خوانندگانم» نام دارد درباره خانوادهاش، کودکی و روندی که به نویسنده شدن منجر شد نوشته است. او میگوید که نویسنده توسکانا به حساب میآید چراکه رمانها و داستانهایش در این منطقه مکانبندی شدهاند. با اینحال زادگاهش توسکانا نیست بلکه او در رما به دنیا آمده است و کودکی و نوجوانیاش را در آنجا گذرانده است. او در بخشی از این متن درباره موقعیت نویسنده نوشته: «اما یک نویسنده چی هست؟ در چه چیزی خودش را از دیگران متمایز میکند؟ میتوان جواب داد که یک نویسنده این ویژگی را دارد که کموبیش گرایش دارد در خیال زندگی کند تا اینکه در واقعیت. به عبارتی دیگر، جهانی که او با خیالبافیاش خلق میکند برایش عزیزتر، مهمتر، واقعیتر از جهان واقعی میشود. این کشش به زندگیکردن در خیال از همان کودکی خودش را
در او نشان میدهد. اما، طبیعتا، فقط وقتی که بزرگ شد تبدیل به یک نویسنده خواهد شد. و حالا چه چیزی را خواهد نوشت؟ هر آن چیزی را خواهد نوشت که به او اجازه بیان ویژگیهای سرشتاش را بدهد. آن چیزهایی را خواهد نوشت که در زندگی تجربه کردهست، آنچه که، بین خودمان باشد، اعماق وجودش را تکان دادهاند، که او را زیر و رو کردهاند، که او را دگرگون کردهاند. اما دگرگونی تا حد معینی: طبیعتاش گرایش دارد به تعمق، به خیالپروری، این را نمیتوان عوض کرد». «برش جنگل» حکایت زندگی پنج مرد در جنگل توسکاناست که به بریدن درختها و فروش چوب و آماده کردن زمین برای دور بعدی مشغولاند. گولی یلمو نام قهرمان داستان است که خودش را غرق کار کرده تا غم مرگ همسرش را فراموش کند.
«کشف جویس»، ترجمه دیگر نوکنده از کاسولا، گزیدهای از داستانهای کوتاه اوست و مترجم در مقدمهاش نوشته که داستانهای این مجموعه منتخبی است از اولین مجموعه داستانهای کوتاه کاسولا. «کشف جویس»، «در ایستگاه راهآهن»، «مرد و سگ» و «سرجوخه مولر»، داستانهای این مجموعهاند. آنچه میخوانید سطرهایی است از داستان «کشف جویس» از این مجموعه: «حقیقتش را بخواهید یک ماهی از برگشتن از رُما میگذشت، هنوز یک سطر هم ننوشته بود. اما ورقههای سفید در کشوی میز آماده بود و میزی که زمانی به درد تحصیلش خورده بود حالا به نظرش بدون شک و شبهه، مانند میز تحریر رماننویس میرسید. روی طاقچه، که قبلا در اشغال کتابهای مدرسه بود، رمانهایی که کمکم میخرید کنار هم چیده شده بود. همان روزی که از رُما برگشته بود سیگارکشیدن را کنار گذاشته بود و همینطور تصمیم گرفته بود دیگر به سینما نرود. با کشتن این عادتها قصد داشت آغاز زندگی جدیدش را بهتر مهر تأیید بزند».
شرق: کارلو کاسولا از نویسندگان قرن بیستم ایتالیا است که اگرچه شاید در ایران به اندازه برخی نویسندگان دیگر ایتالیا شناخته شده نباشد اما چند سال پیش داستانهایی از او در کتابی با عنوان «کشف جویس» با ترجمه م.طاهر نوکنده به فارسی منتشر شده بود. اخیرا نیز اثر دیگری از کاسولا با عنوان «برش جنگل» با ترجمه نوکنده در نشر نو به چاپ رسیده است.
کاسولا از مهمترین نویسندگان نسل بعد از جنگ جهانی دوم ایتالیا است. در توضیحات پشت جلد کتاب درباره اهمیت او آمده که او را از پیشاهنگان جنبشی میدانند که در فرانسه، به شیوهای دیگر، نام «رمان نو» گرفت. آثار کاسولا عمدتا درباره زندگی مردم عادی توسکانای ایتالیا است. داستانهای او سرشار از تصویرهای دقیق و گیرا با بهرهگیری فراوان از کنش است. عنصر مهم در داستانهای توسکانا پرداختن به مضامین زندگی سخت مردم توسکانا است که به هسته اصلی فرهنگ ایتالیایی بعد از جنگ تبدیل شد. او واقعیت را آنطور که هست میبیند و در آثارش به تصویر میکشد بدون آنکه در دام آرایهها و صنایع بیانی سبکی بیفتد. داستانهای او نه فقط درد و رنج شهروندان عادی بلکه سرخوردگی روشنفکران ایتالیایی را برجسته میکند که در دوره فاشیسم مجال زیادی برای بیان آزادانه نداشتند. در بخشی از داستان «برش جنگل» میخوانیم: «صبح روز بعد باد فروکش کرد؛ و تمام روز بارانِ ریز نمنم بارید که با خود ملال به همراه داشت. مردان از دریچهای که باز گذاشته بودند بیرون را نگاه میکردند. از پشت پرده نازک آب درخت کاجی که، در برش درختان، برایش ارزش دیگری قائل شده بودند به سختی
نمایان بود. خروش بلند نهر، سرشار از آب، از پایین شنیده میشد. هرازگاهی انگار هوا روشن مینمود؛ سربالایی دامنه تپه مقابل برمیگشت به حالت پدیدار شدن؛ اما باریدن یک دقیقه هم بازنمیایستاد. جرمانو کیسهای به سر کشید و به پایین به سمت نهر دوید؛ اما فقط سطلها را پر کرد؛ چراکه آب گلآلود بود...». کاسولا در متنی در ابتدای کتاب که «به خوانندگانم» نام دارد درباره خانوادهاش، کودکی و روندی که به نویسنده شدن منجر شد نوشته است. او میگوید که نویسنده توسکانا به حساب میآید چراکه رمانها و داستانهایش در این منطقه مکانبندی شدهاند. با اینحال زادگاهش توسکانا نیست بلکه او در رما به دنیا آمده است و کودکی و نوجوانیاش را در آنجا گذرانده است. او در بخشی از این متن درباره موقعیت نویسنده نوشته: «اما یک نویسنده چی هست؟ در چه چیزی خودش را از دیگران متمایز میکند؟ میتوان جواب داد که یک نویسنده این ویژگی را دارد که کموبیش گرایش دارد در خیال زندگی کند تا اینکه در واقعیت. به عبارتی دیگر، جهانی که او با خیالبافیاش خلق میکند برایش عزیزتر، مهمتر، واقعیتر از جهان واقعی میشود. این کشش به زندگیکردن در خیال از همان کودکی خودش را
در او نشان میدهد. اما، طبیعتا، فقط وقتی که بزرگ شد تبدیل به یک نویسنده خواهد شد. و حالا چه چیزی را خواهد نوشت؟ هر آن چیزی را خواهد نوشت که به او اجازه بیان ویژگیهای سرشتاش را بدهد. آن چیزهایی را خواهد نوشت که در زندگی تجربه کردهست، آنچه که، بین خودمان باشد، اعماق وجودش را تکان دادهاند، که او را زیر و رو کردهاند، که او را دگرگون کردهاند. اما دگرگونی تا حد معینی: طبیعتاش گرایش دارد به تعمق، به خیالپروری، این را نمیتوان عوض کرد». «برش جنگل» حکایت زندگی پنج مرد در جنگل توسکاناست که به بریدن درختها و فروش چوب و آماده کردن زمین برای دور بعدی مشغولاند. گولی یلمو نام قهرمان داستان است که خودش را غرق کار کرده تا غم مرگ همسرش را فراموش کند.
«کشف جویس»، ترجمه دیگر نوکنده از کاسولا، گزیدهای از داستانهای کوتاه اوست و مترجم در مقدمهاش نوشته که داستانهای این مجموعه منتخبی است از اولین مجموعه داستانهای کوتاه کاسولا. «کشف جویس»، «در ایستگاه راهآهن»، «مرد و سگ» و «سرجوخه مولر»، داستانهای این مجموعهاند. آنچه میخوانید سطرهایی است از داستان «کشف جویس» از این مجموعه: «حقیقتش را بخواهید یک ماهی از برگشتن از رُما میگذشت، هنوز یک سطر هم ننوشته بود. اما ورقههای سفید در کشوی میز آماده بود و میزی که زمانی به درد تحصیلش خورده بود حالا به نظرش بدون شک و شبهه، مانند میز تحریر رماننویس میرسید. روی طاقچه، که قبلا در اشغال کتابهای مدرسه بود، رمانهایی که کمکم میخرید کنار هم چیده شده بود. همان روزی که از رُما برگشته بود سیگارکشیدن را کنار گذاشته بود و همینطور تصمیم گرفته بود دیگر به سینما نرود. با کشتن این عادتها قصد داشت آغاز زندگی جدیدش را بهتر مهر تأیید بزند».