نگرانی و بحران در استانهای شمالی کشور
امروز گزارشی را خواندم از هجوم مهاجرت از سایر استانها به شمال کشور؛ بهعنوان فرزند مازندران نتوانستم از کنار آن بیتفاوت عبور کنم و بگذرم! بر پایه گزارشهای رسانهای و مشاهدات میدانی، استانهای شمالی ایران (بهویژه گیلان و مازندران) با بحرانی چندبعدی مواجه هستند که ثبات محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی منطقه را تهدید میکند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
اسدالله درویشامیری
امروز گزارشی را خواندم از هجوم مهاجرت از سایر استانها به شمال کشور؛ بهعنوان فرزند مازندران نتوانستم از کنار آن بیتفاوت عبور کنم و بگذرم! بر پایه گزارشهای رسانهای و مشاهدات میدانی، استانهای شمالی ایران (بهویژه گیلان و مازندران) با بحرانی چندبعدی مواجه هستند که ثبات محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی منطقه را تهدید میکند. عوامل محرک اصلی این بحران عبارتاند از: مهاجرت اقلیمی گسترده، تخریب و تغییر کاربری اراضی، فشار بر منابع آبی و ساختوسازهای بیضابطه و بیحسابوکتاب.
۱. ابعاد اصلی بحران
۱.۱. مهاجرت گسترده و تغییر بافت جمعیتی
موج مهاجرت به استانهای شمالی در پنج سال گذشته بیسابقه بوده و از الگوی موقت به سکونت دائم یا شناور تغییر یافته است. شنیدم طی دو سال اخیر، حدود ۸۰۰ هزار نفر عمدتا به دلیل تنش آبی و آلودگی هوا از مناطق مرکزی و جنوبی به استانهای شمالی (بهویژه گیلان) مهاجرت کردهاند. تمرکز مهاجران جدید به سمت گیلان در حال جابهجایی است، چراکه مازندران از نظر جمعیتی به حد اشباع نزدیک شده است.
۱.۲. بحران منابع آبی
کاهش شدید بارندگی، ازبینرفتن نهرها و رودخانهها و حتی کاهش بیسابقه آب رودها از جمله سپیدرود، همراه با افزایش جمعیت، فشار بیسابقهای بر منابع آبی وارد کرده است. بیش از ۸۰ درصد از آب مصرفی در بخش کشاورزی ناکارآمد و با روشهای سنتی و غلط استفاده میشود. در تمامی شهرها شبکههای آبرسانی فرسوده نیز موجب اتلاف گسترده میشوند. در تابستان گذشته، بیش از ۶۰۰ منطقه روستایی در این دو استان با تنش شدید آبی مواجه بودند. تجربه عینی از خشکی: روزگاری از پل آستانه اشرفیه، حرکت مواج آب سپیدرود با عرضی حدود ۲۰۰ متر، چشماندازی چشمگیر و دلنواز داشت. اما 20 روز پیش که از آنجا عبور میکردم، تنها حدود ۱۰ متر از آن ۲۰۰ متر آب جاری بود و مشاهده این وضعیت، روح و روانم را به هم ریخت که چرا اینگونه سپیدرود به این سرنوشت تلخ رسید!
۱.۳. تخریب محیط زیست و تغییر کاربری اراضی
تغییر کاربری غیرمجاز اراضی کشاورزی و طبیعی برای ساخت ویلا («بحران حکمرانی زمین») به یک ابرچالش تبدیل شده است. قطع غیرقانونی درختان جنگلهای هیرکانی کماکان ادامه دارد و شاید از منظر مسئولان امر کماهمیتی باشد. بحران مدیریت پسماند و نفوذ فاضلاب و شیرابه به منابع آب زیرزمینی، علاوه بر تهدید سلامت (از جمله افزایش برخی بیماریها)، آلودگی را به دریای خزر گسترش داده است.
۱.۴. فشار بر زیرساختها و پیامدهای اجتماعی
زیرساختهای استانی (مانند جادهها، شبکه برق، آب، گاز و خدمات بهداشتی و درمانی) که برای جمعیت بومی طراحی شده، پاسخگوی این حجم جمعیت نیست و به ناایمنی میانجامد. شکلگیری محلههای قومی مجزا و افزایش قیمت مسکن و زمین به دلیل تقاضای مهاجران، موجب تنش با جامعه بومی و دشواری معیشت ساکنان قدیمی شده است.
۲. سناریوهای آینده (در صورت تداوم روند فعلی)
تشدید بحرانهای موجود: فشار بیشتر بر آب، تخریب گستردهتر جنگلها و اراضی و افزایش تنشهای اجتماعی.
تغییر هویت منطقه: فرسایش فرهنگهای محلی و نابودی چهره سنتی سکونتگاهها.
تبدیل پناهگاه به کانون بحران: استانهای شمالی ممکن است خود به کانون جدیدی از بحرانهای محیطزیستی و معیشتی و اجتماعی تبدیل شوند.
۳. نتیجهگیری
وضعیت حاضر در شمال ایران نشاندهنده یک وضعیت اضطراری پیچیده است که مدیریت یکپارچه، برنامهریزی مبتنی بر آمایش سرزمین و اتخاذ سیاستهای فوری برای مهار مهاجرت بیضابطه، اصلاح الگوی مصرف آب و حفاظت از محیط زیست و به همراه سیل جمعیت مهاجر و گسترش امکانات خدماتی و تقویت زیرساختهای اشارهشده را میطلبد. بدون اقدام قاطع، روندهای فعلی ظرفیت زیستی و تابآوری این مناطق حیاتی را به نابودی میکشاند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.