|

تهاتر ایران و پاکستان؛ همکاری اقتصادی یا رقابت ژئوپلیتیک؟

اعلام تسریع اجرای توافق‌نامه تجارت آزاد میان ایران و پاکستان و فعال‌سازی سازوکار تهاتر، بار دیگر نگاه‌ها را به ظرفیت‌های اقتصادی دو کشور جلب کرده است؛ ظرفیتی که سال‌ها به‌ دلیل ضعف زیرساخت‌های نرم‌افزاری، موانع گمرکی، نبود سازوکارهای مالی و فشارهای سیاسی، از سطح واقعی خود بسیار پایین‌تر مانده است. امروز، با تشدید مشکلات اقتصادی پاکستان و نیاز ایران به گسترش مسیرهای غیر‌ دلاری، این همکاری وارد مرحله‌ای تازه‌‌ شده است؛ اما پرسش کلیدی آن است که این روند تا چه حد واقعی و پایدار خواهد بود؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

علیرضا رجایی:  اعلام تسریع اجرای توافق‌نامه تجارت آزاد میان ایران و پاکستان و فعال‌سازی سازوکار تهاتر، بار دیگر نگاه‌ها را به ظرفیت‌های اقتصادی دو کشور جلب کرده است؛ ظرفیتی که سال‌ها به‌ دلیل ضعف زیرساخت‌های نرم‌افزاری، موانع گمرکی، نبود سازوکارهای مالی و فشارهای سیاسی، از سطح واقعی خود بسیار پایین‌تر مانده است. امروز، با تشدید مشکلات اقتصادی پاکستان و نیاز ایران به گسترش مسیرهای   غیر‌ دلاری، این همکاری وارد مرحله‌ای تازه‌‌ شده است؛ اما پرسش کلیدی آن است که این روند تا چه حد واقعی و پایدار خواهد بود؟

تهاتر را باید یکی از مهم‌ترین تحولات اخیر دانست. این سازوکار می‌تواند تجارت را از وابستگی به ارزهای بین‌المللی رها کند، هزینه تبادلات را کاهش دهد و مسیر صادرات و واردات را هموارتر کند. برای ایران، این روش بازکننده دسترسی به بازار پاکستان بدون الزام به شبکه بانکی تحت فشار تحریم‌هاست. برای پاکستان نیز‌ راهی است برای کاهش فشار بر ذخایر ارزی و تأمین نیازهای فوری‌. با‌این‌حال، تهاتر در ذات خود نیازمند سازوکارهای دقیق قیمت‌گذاری، استانداردسازی کالا و شفافیت است؛ در غیر این صورت، فراتر از یک ابزار کوتاه‌مدت نخواهد رفت.

از سوی دیگر، این ادعا که مشکل اصلی تجارت ایران و پاکستان «نبود زیرساخت» است، چندان دقیق نیست. مسیرهای مرزی مانند میرجاوه–تفتان، ریمدان–گبد و پیشین–مند سال‌هاست فعال‌ هستند و بنادر چابهار، گوادر و کراچی ظرفیت حمل‌ونقل گسترده دارند. آنچه کم بوده، نه جاده و بندر بلکه هماهنگی گمرکی، اعتماد اقتصادی، استانداردهای مشترک و سیستم مالی قابل اتکا‌ست. بنابراین، تسریع در اجرای توافق‌نامه تجارت آزاد تنها زمانی نتیجه خواهد داد که این موانع نرم‌افزاری برطرف شود.

در بستر منطقه‌ای، همکاری تازه ایران و پاکستان پیامدهای ژئوپلیتیک مهمی دارد. کاهش وابستگی تجارت دو کشور به مسیرهای افغانستان می‌تواند بر اقتصاد مرزی این کشور تأثیر بگذارد. همچنین، پاکستان همواره میان نگرانی از نفوذ هند در چابهار و نیاز به توسعه همکاری با ایران در نوسان بوده است. نزدیکی اقتصادی تهران–اسلام‌آباد می‌تواند نوعی توازن‌سازی در برابر پروژه‌های هند تلقی شود. از طرف دیگر، چین نیز که شریک راهبردی پاکستان است، از هرگونه پیوند اقتصادی پایدار که کریدورهای منطقه‌ای را تقویت کند، استقبال خواهد کرد.

اما تجربه گذشته نشان داده هرگاه روابط امنیتی دو کشور در مرزها دچار تنش شده، تجارت نیز آسیب دیده است. هیچ توافق اقتصادی‌ای بدون تضمین امنیت، ثبات سیاسی و اراده مشترک برای حل اختلافات پایدار نمی‌ماند. اگر پاکستان و ایران می‌خواهند به هدف‌های اعلام‌شده مانند تجارت ۱۰ میلیارد دلاری نزدیک شوند، نیازمند سازوکارهای نظارتی مشترک، هماهنگی گمرکی و تعهد سیاسی بلندمدت‌ هستند.

در جمع‌بندی، تحولات اخیر نشان‌دهنده حرکتی مثبت و رو به جلو است؛ اما تا زمانی که ساختارهای نرم‌افزاری، امنیتی و مالی اصلاح نشوند، این همکاری‌ها ممکن است بار دیگر به تجربه‌های نیمه‌تمام گذشته شبیه شود. موفقیت این روند تنها زمانی تضمین می‌شود که بر «اشتراک منافع اقتصادی واقعی» بنا شود، نه ابزار رقابت منطقه‌ای یا بازتاب فشارهای سیاسی.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.