|

وقتی وفاداری جای شایستگی را می‌گیرد

کارشناس متخصص میانسالی را می‌شناسم که در سکوت، طرح‌های اصلاحی و پژوهش‌های دقیقش را در کشوی میز خود نگه داشته، چون از او نظر نمی‌خواهند، به جلسات دعوتش نمی‌کنند و تازه‌واردانی که تنها هنرشان لبخند تأیید است، پُست‌های کلیدی را اشغال کرده‌اند.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

کارشناس متخصص میانسالی را می‌شناسم که در سکوت، طرح‌های اصلاحی و پژوهش‌های دقیقش را در کشوی میز خود نگه داشته، چون از او نظر نمی‌خواهند، به جلسات دعوتش نمی‌کنند و تازه‌واردانی که تنها هنرشان لبخند تأیید است، پُست‌های کلیدی را اشغال کرده‌اند. او هنوز هر صبح زودتر از همه می‌آید، اما می‌داند که دانش و تجربه‌اش در این سیستم اداری جایی ندارد. سرنوشت او، روایت خاموش یک کشور است. زمانی نظام مدیریتی ما بر محور تعهد و تخصص می‌چرخید، اما سال‌هاست‌ معیار صعود و بقا از توانایی به تبعیت تنزل یافته است.

در نتیجه، حلقه‌ای از وفاداران کم‌صلاحیت جایگزین اندیشه‌ورزان و متخصصان شده‌اند و تصمیم‌سازی ملی از اتاق علم و تجربه به محفل ارادت و اطاعت منتقل شده است. این دگرگونی آرام اما ویرانگر، روح امید را در جامعه فرسوده است. با این‌ همه، در دل همین وضعیت می‌توان نشانه‌های امکان بازسازی را جست؛ آنگاه که دوباره به اصل فراموش‌شده حاکمیت قانون بازگردیم. در ایران امروز، مسئله اساسی در میزان التزام به حاکمیت قانون و درک اصیل از مفهوم دولت‌داری نهفته است. سال‌هاست‌ نظام اداری ما در مدار بسته‌ای از ناکارآمدی، تکرار و انزوا گرفتار شده. در چنین فضایی، شایستگی بر‌اساس میزان اطاعت سنجیده می‌شود و لابد نتیجه آن طرد اندیشه‌ورزان، مهاجرت نخبگان، رکود نهادی و فرسایش امید اجتماعی بوده است. در وضعیت فعلی گزینش و تأیید صلاحیت، خلاقیت به انزوا رانده شده و فرصت‌طلبی پاداش می‌گیرد. به این‌ ترتیب، استقلال فکری و شجاعت مدیریتی از بدنه‌ تصمیم‌گیری حذف و به‌جای آن، انفعال و تملق به فضیلت تبدیل شده است. در نتیجه، سیاست‌ورزی از معنا تهی و اخلاق عمومی فرسوده می‌شود. این چرخه‌ معیوب، نه‌فقط سرمایه انسانی، بلکه سرمایه اجتماعی کشور را نیز می‌بلعد. در چنین وضعیتی، انتخابات -که در نظام‌های مدرن مجرای اصلاح و بازآرایی ساختار قدرت است- به تدریج از معنا تهی می‌شود. محدودیت‌های فزاینده در فرایند انتخاب، حس بی‌اثربودن رأی را در میان شهروندان تقویت‌ کرده و نیروهای توانمند را به حاشیه رانده است. جامعه‌ای که نخبگانش از مشارکت مأیوس شوند، دیر یا زود میدان را به عوام‌زدگی و پوپولیسم واگذار می‌کند. نتیجه، نه‌‌فقط رکود فکری و نهادی، بلکه گسترش احساس بی‌قدرتی در میان مردم است و این احساس خطرناک‌تر از فقر اقتصادی، روح امید را در جامعه می‌خشکاند.

با‌این‌حال، درک راه برون‌رفت از این چرخه‌ فرسایش نرم و ناکارآمدی مزمن، در گرو بازگشت به اصل «حاکمیت قانون» است. تجربه جهانی به‌روشنی نشان داده است ‌نوع حکومت به‌تنهایی ضامن پیشرفت نیست و آنچه زیربنای توسعه و اعتماد عمومی را می‌سازد، میزان پایبندی به قانون است. در کشوری که همه ‌-حتی قانون‌گذاران و حاکمان-‌ در برابر قانون برابر باشند، عدالت نهادینه می‌شود و تخصص‌ دوباره منزلت می‌یابد. چین، ژاپن یا کره ‌جنوبی‌، لزوما به‌ واسطه‌ دموکراسی به پیشرفت نرسید‌‌ند، بلکه از آن ‌رو که قواعد خویش را پذیرفتند و از قانون به‌مثابه ستون اصلی نظم ملی پاسداری کردند، توانستند ثبات و رشد را توأمان حفظ کنند. قانون در معنای عمیق خود، نه ابزار قدرت،‌ بلکه مهار قدرت و میثاق ملت است. اما بازسازی اعتماد عمومی فقط با اصلاح ساختار حقوقی میسر نیست؛ باید فرهنگ دولت‌داری را بازتعریف کرد. درک دولت‌بودن و دولتمرد‌بودن در ایران امروز بیش از هر زمان دیگری فقیر است. برخی از سیاست‌مداران، دولت را ابزار تصرف و نه خدمت می‌بینند. فقدان این درک نهادی موجب شده سیاست از ساحت تدبیر به صحنه جدال بدل شود. سیاست‌ به‌‌جای آنکه هنر مدیریت تعارض‌ها باشد، خود به سرچشمه تعارض تبدیل شده است. گذار از این وضعیت نیازمند تربیت نسلی از مدیران و سیاست‌ورزان است که به‌جای وفاداری شخصی، وفاداری نهادی را درک کنند و منافع ملی را بر علایق جناحی و گروهی ترجیح دهند.‌ ایران امروز بیش از هر زمان به آشتی میان عقلانیت و قانون نیاز دارد. گذار از وضعیت کنونی با بازسازی معیارها ممکن است. بازگشت به شایسته‌سالاری، احیای شأن قانون و اعتماد به تخصص، می‌تواند راهی برای بازگرداندن امید به جامعه باشد.

هیچ ملتی در سایه‌ طرد اندیشه و ترویج وفاداری کور دوام نمی‌آورد. نجات ما در پذیرش این حقیقت ساده اما ژرف است که وفاداری به میهن یعنی وفاداری به قانون‌؛ و قانون‌ اگر به معنای واقعی‌اش حاکم شود، فرصت اندیشیدن، اصلاح‌کردن و پیش‌رفتن را فراهم خواهد کرد. ایران کشوری است که قرن‌ها از دل آشوب برخاسته و خود را دوباره ساخته است. ملتی که بارها در لحظه‌ ظاهری شکست، بذر رستاخیز را کاشته است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.