|

موتورسواری بانوان؛ حق فراموش‌شده یا تابوی فرهنگی؟

در خیابان‌های شلوغ شهر، صدای موتورهایی که از لابه‌لای خودروها عبور می‌کنند، عادی است؛ اما وقتی راکب یک زن باشد، عادت جایش را به تعجب می‌دهد. این تعجب نه ریشه در قانون دارد و نه در منطق، بلکه حاصل ذهنیتی دیرینه است که هنوز اصلاح نشده.

موتورسواری بانوان؛ حق فراموش‌شده یا تابوی فرهنگی؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

مجید نادی،وکیل پایه‌یک دادگستری: در خیابان‌های شلوغ شهر، صدای موتورهایی که از لابه‌لای خودروها عبور می‌کنند، عادی است؛ اما وقتی راکب یک زن باشد، عادت جایش را به تعجب می‌دهد. این تعجب نه ریشه در قانون دارد و نه در منطق، بلکه حاصل ذهنیتی دیرینه است که هنوز اصلاح نشده. چنین نگاهی نمادی از چالش‌هایی است که زنان در جامعه ایران برای دستیابی به حقوق اولیه خود با آن مواجه‌اند. موتورسواری برای بانوان، به مثابه نشانه‌ای از استقلال، آزادی و توانمندی، در میان دیوارهای نامرئی سنت و برداشت‌های فرهنگی گرفتار مانده است. این یادداشت به بررسی ریشه‌های این تابو، جایگاه آن در قوانین کشور و ظرفیت‌های اجتماعی و اقتصادی آن می‌پردازد.

دیوار نامرئی در برابر دو چرخ

در بسیاری از کشورهای جهان، موتورسیکلت نه‌تنها وسیله‌ای تفریحی، بلکه ابزاری کارآمد برای طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های روزمره زنان است. از رفت‌وآمد شغلی و تحصیلی گرفته تا امور خانه و حتی تردد بانوان سالخورده، موتورسیکلت به آنان استقلالی چشمگیر می‌بخشد. کاهش هزینه‌ها، سهولت در یافتن جای پارک و صرفه‌جویی در زمان، این وسیله را به انتخابی منطقی و اقتصادی تبدیل کرده است. اما در ایران، ماجرا متفاوت است. هرچند قانون به‌طور صریح زنان را از اخذ گواهینامه موتورسواری منع نکرده، در عمل موانع اداری، بوروکراسی سنگین و فشارهای عرفی سد راه آنان است. در نتیجه، حق طبیعی و قانونی بانوان پشت دیوارهای سنت و نگاه‌های محافظه‌کارانه پنهان مانده است.

قانون چه می‌گوید؟

مروری بر قوانین ایران نشان می‌دهد که هیچ مبنای حقوقی برای محروم‌کردن زنان از موتورسواری وجود ندارد و حتی اصول بنیادین حقوقی بر برابری تأکید می‌کنند:

1- اصل 20 قانون اساسی: همه افراد ملت، اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردارند. بنابراین تبعیض در صدور گواهینامه موتورسواری آشکارا با این اصل در تضاد است.

2- اصل 21 قانون اساسی: دولت موظف است حقوق زنان را در تمام جهات تضمین کند. موتورسواری، ابزاری برای استقلال و مشارکت اجتماعی، می‌تواند مصداقی از این تضمین باشد.

3- قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی (1383): طبق ماده 2 این قانون، هیچ نهادی نمی‌تواند آزادی‌های مشروع شهروندان را بدون حکم صریح قانون محدود کند. از آنجا که ممنوعیت موتورسواری بانوان در هیچ قانونی ذکر نشده، محدودیت‌های موجود وجاهت حقوقی ندارند.

4- ماده ۲۱ آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی: گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای دارندگان شرایط مقرر صادر می‌شود (بدون قید جنسیت).

ماده ۲ بند «ب»: داشتن گواهینامه متناسب برای رانندگی الزامی است.

تصریح بر اینکه هیچ ماده یا تبصره‌ای در آیین‌نامه، ممنوعیت صریح برای زنان در اخذ گواهینامه موتور ندارد و محدودیت موجود صرفا ناشی از اجراست.

5- اصل اباحه در فقه اسلامی: هر فعلی که در شرع منع نشده باشد، مباح است. موتورسواری نه‌تنها مفسده‌انگیز نیست، بلکه تسهیل‌کننده زندگی است، بنابراین از منظر فقهی نیز جایز شمرده می‌شود.

این اصول نشان می‌دهند که منع زنان از گواهینامه موتور، پشتوانه قانونی ندارد و بیشتر ناشی از رویه‌های اداری سلیقه‌ای و ذهنیت‌های سنتی است.

چالش فرهنگ و نگاه سنتی

بخش عمده مقاومت‌ها علیه موتورسواری زنان، ریشه در باورهای قدیمی دارد. در گذشته، وسایل نقلیه شخصی و فضای خیابان عمدتا در اختیار مردان بود. حضور زن بر زین موتور غیرمتعارف به نظر می‌رسید و گاه بهانه‌هایی همچون «ظرافت زنانه» یا «حفظ عفت» برای مخالفت مطرح می‌شد. اما جامعه ایران در حال تغییر است. رشد تحصیلات زنان، افزایش نقش اقتصادی آنان و دسترسی گسترده به رسانه‌ها، نسل جوان را با ذهنیت‌های بازتر و حقوق‌محورتر پرورش داده است. برای عبور سریع‌تر از این تابو، رسانه‌ها و نهادهای آموزشی نقشی اساسی دارند. نمایش تصویر مثبت از زنان موتورسوار و تبیین جنبه‌های منطقی و قانونی موضوع می‌تواند نگرش عمومی را دگرگون کند.

ابعاد اقتصادی و شهری

موتورسیکلت فقط یک وسیله نقلیه نیست؛ ابعاد اقتصادی و شهری آن بسیار مهم است:

کاهش هزینه‌ها: خرید و نگهداری آن ارزان‌تر از خودرو است و می‌تواند بار مالی خانواده‌ها را کاهش دهد.

کاهش ترافیک: حضور بیشتر موتورسیکلت به‌جای خودرو، جریان ترافیک را روان‌تر می‌کند.

صرفه‌جویی در زمان: در شهرهای پرترافیک، زمان سفر درون‌شهری را به شکل قابل‌ توجهی کاهش می‌دهد.

ایمنی قابل ارتقا: با طراحی تجهیزات ایمنی ویژه بانوان و برگزاری دوره‌های آموزشی، نگرانی‌های امنیتی نیز قابل رفع است.

یک حق، نه یک استثنا

موتورسواری بانوان نباید به عنوان امتیاز یا استثنا تلقی شود، بلکه حقی شهروندی است. حق انتخاب وسیله نقلیه، بخشی از آزادی فردی و نشانه‌ای از توانمندسازی اجتماعی است. هر زنی که بتواند آزادانه و با امنیت از موتورسیکلت استفاده کند، زندگی شخصی آسان‌تری خواهد داشت و مشارکت اجتماعی و اقتصادی‌اش نیز افزایش می‌یابد. این همان چیزی است که جامعه‌ای برابر و پویا به آن نیاز دارد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که از دیوارهای نامرئی قضاوت‌های فرهنگی و بوروکراسی اداری عبور کنیم. موتورسواری برای بانوان نه‌تنها یک وسیله نقلیه، بلکه نمادی از حق انتخاب، استقلال و حضور برابر  در جامعه است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.