|

پلی میان زبان و تصویر

نگاهی به نمایشگاه نازگل نیّری در گالری دیدار

نمایشگاه «دیدار با نازگل نیّری» که در گالری دیدار تهران برپا شده، به‌عنوان یکی از نخستین تجربه‌های «تمرین‌های کیوریتوریال» این مجموعه، فضایی چندوجهی را برای ارائه آثار این هنرمند فراهم آورده است.

پلی میان زبان و تصویر

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

نیکی  شادلو

 

نمایشگاه «دیدار با نازگل نیّری» که در گالری دیدار تهران برپا شده، به‌عنوان یکی از نخستین تجربه‌های «تمرین‌های کیوریتوریال» این مجموعه، فضایی چندوجهی را برای ارائه آثار این هنرمند فراهم آورده است. هدف تمرین‌های کیوریتوریال ایجاد فرصتی برای به اشتراک گذاشتن تجربیات هنری و بازخوانی آثار هنرمندان جوان است. در این نمایشگاه، نازگل نیّری 16 بوم در ابعاد مختلف، پنج حجم مکعبی بوم‌کشی و نقاشی‌شده و یک دفترچه کولاژ را عرضه می‌کند؛ دفترچه‌ای که شامل برگه‌های کاغذ رنگی به‌ همراه چند سروده از خود اوست.

نگاه بصری نازگل در آثارش، گویی امتدادی‌ است بر سنت‌های نقاشی انتزاعی مدرن و به‌ویژه اکسپرسیونیسم انتزاعی. گستره‌های پهن و یکپارچه رنگ در تابلوهای او، یادآور مکتب «رنگ‌پهنه» (color field) است؛ جنبشی انتزاعی که در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ میلادی در نیویورک، به مرور شکل گرفت و با اشباع سطح بوم توسط رنگ‌های تخت و یکنواخت و رهایی تدریجی رنگ از هرگونه ارجاع عینی شناخته می‌شود. در این رویکرد، رنگ خود سوژه اصلی اثر تلقی می‌شود و نازگل با توده‌های گسترده و یکدستِ رنگ، حالتی از تعلیق و سکون را بازنمایی می‌کند که شاخصه مکتب رنگ‌پهنه است.

شاید بتوان گفت که ارتباط آثار نازگل با این نوع نقاشی انتزاعی در جایی میان تجربه‌گرایی یا تمرین او در این سبک و اقتباسش از آن پدیدار می‌شود. بوم‌های او در نگاه نخست با پهنه‌هایی وسیع از رنگ‌های خالص و درخشان شکل می‌گیرند؛ گستره‌هایی افقی یا عمودی در طیف‌های صورتی، زرد، آبی، سبز، بنفش و لاجوردی که همچون افقی انتزاعی یا فضایی بی‌کرانه، زمینه اصلی نقاشی را می‌سازند. در دل این پهنه‌های رنگی، اشکال هندسی، قوس‌ها و فرم‌هایی سیال همچون لکه‌های رنگ، در حالتی معلق بر سطح بوم شناورند و حال‌وهوایی از تعلیق و مکث ایجاد می‌کنند. هر رنگ و هر جزئی که بر پارچه بوم نقش بسته است، به‌گونه‌ای برگزیده شده تا عنوان هر اثر را ــ تا جایی که در حدود این شکل از انتزاع ممکن است ــ بازنمایی کند. نام آثار، که اغلب از اشعار فریدون مشیری برگرفته شده‌اند، همچون پلی میان زبان و تصویر عمل کرده و خوانش شاعرانه نقاشی‌ها را تقویت می‌کنند. ترکیب رنگ روغن با بافت مخملی پاستل، سطحی دوگانه پدید می‌آورد؛ هم اشباع و مادی، هم گذرا و ناپایدار.

در احجام مکعبی پنج‌وجهی، هم‌زمان با رهایی از محدودیت‌های سطح دوبعدی کلاسیک و گذر به حجمی چندسطحی، حضور اشکال هندسی کاهش می‌یابد و لکه‌هایی بی‌شکل‌تر و رهاتر، با رنگ‌هایی اشباع و سرشار از هیجان، بر سطح بوم قد می‌افرازند. در این جلوه‌های بی‌پروا، پیوندی معنادار میان فرم و عنوان اثر برقرار می‌شود؛ گویی واژه‌ها در هیئت رنگ حلول کرده‌اند و هر تابلو-حجم به سطر یا مصرعی نقاشانه بدل می‌شود. همان‌گونه که کاندینسکی از هم‌نوازی رنگ و صدا سخن می‌گفت، در اینجا نیز رنگ و واژه با موسیقی درونی خویش هم‌آوا می‌شوند: در یکی «آسمان از لاجورد صبحدم لبریز» است، در دیگری خصلتی «شرور» رخ می‌نماید، آن‌سو شوری از «سرودن یک شعر تازه» جاری است و حجمی دیگر، آسمان را به مخاطب «هدیه» می‌دهد.

پیش‌تر گفته شد که در کنار این مجموعه، دفترچه‌ای شامل کاغذهای رنگی و سروده‌های شخصی هنرمند نیز ارائه می‌شود؛ دفترچه‌ای که کلاژهایش به کات‌اوت‌های (Cut-outs) ماتیس ارجاع دارد و بیش از آنکه صرفاً یک اثر جانبی باشد، کارکردی شبیه به کارگاه یا آزمایشگاه می‌یابد: جایی که باری دیگر رنگ و کلمه در هم تنیده می‌شوند و ایده‌ها در ساده‌ترین شکل خود مجال بروز می‌یابند. همان‌طورکه پیش‌ از این نیز اشاره شد، این تجربه‌ یا تمرین هنری نازگل، مانند رویکرد کاندینسکی، پیوند میان رنگ و شعر را بازآفرینی می‌کند. همان‌گونه که کتاب Klänge کاندینسکی فضایی برای هم‌نوازی شعر و تصویر بود، دفترچه نقاشی نازگل نیز در نوع خود، محیطی است برای آزمایش هم‌زمان با خلق اثر؛ او عناوین آثارش را شاعرانه می‌نویسد و در دفترچه دست‌نوشته‌هایی از اشعار شخصی خود دارد، گویی رنگ و کلمه در این دفترچه همانند سازهایی هستند که قرار است بتوانند ذهن و احساس مخاطب را به حرکت در‌آورند و مسیر رسیدن به فرم‌های نهایی روی بوم را آشکار ‌کنند.

از دیگر ویژگی‌هایی که در آثار نازگل دیده می‌شود و یادآور نقاشی انتزاعی اکسپرسیونیستی است، ارجاع‌های او به آثار هلن فرانکن‌تالر و خوان میرو است. در برخی تابلوها، لایه‌گذاری‌های رنگ روغن و پاستل با ایجاد شفافیت و گذار تدریجی میان رنگ‌ها، کیفیتی نزدیک به تکنیک soak-stain فرانکن‌تالر پدید می‌آورد؛ در عین حال که رنگ‌ها تخت و پرانرژی باقی می‌مانند، بافت‌ها نیز ظریف و ملموس هستند. شکل‌های ساده و ارگانیک، لکه‌ها، خطوط منحنی و ریتم آزاد فرم‌ها، فضای بصری آثار را به شیوه بیومورفیک میرو تقسیم می‌کنند، بدون آنکه به ارجاعی عینی متکی باشند. این تعامل میان فرم و رنگ، تعلیق و ریتم بصری را تقویت می‌کند و پیوند میان رنگ و شکل را در سطحی انتزاعی بازنمایی می‌کند، به‌گونه‌ای که امکان تجربه رنگ‌آمیزی آزاد و ساختاردهی فرم‌ها را در بوم فراهم می‌آورد.

حال‌وهوای آثار نازگل نیّری در بستری شکل می‌گیرد که هر یک معنایی مستقل و در عین حال درهم‌تنیده تولید می‌کنند و از این رهگذر، تجربه‌ای چندلایه و گاه تعلیقی در خوانش اثر شکل می‌گیرد. انتخاب عناوین که عمدتا از اشعار فریدون مشیری برگرفته شده‌اند، لایه‌ای زبانی به این تجربه می‌افزاید و امکان خوانش دوگانه ـ بصری و کلامی ـ را فراهم می‌آورد. در این میان، رابطه واژه و رنگ نه به‌مثابه تزئین متقابل بلکه همچون دو نظام نشانه‌ای موازی عمل می‌کند که هر یک معنایی مستقل و در عین حال درهم‌تنیده تولید می‌کنند. بدین‌ترتیب، بستر ادراکی آثار از سطح تصویری به سطحی نشانه‌شناختی و گفت‌وگومند انتقال می‌یابد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.