پیمان استراتژیک با همسایه شمالی؛
تثبیت هژمونی ایران در خزر
تحولات چند سال اخیر در حوزه ژئوپلیتیک دریای خزر، این پهنه حیاتی و پیچیده میان پنج کشور، آن را از یک مرز دریایی منفعل به صحنهای برای رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرده است. در این میان، جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از طولانیترین مرز جنوبی این دریا، در موقعیتی قرار دارد که میتواند نقش محوری و تعیینکنندهای در ساختار امنیتی آینده خزر ایفا کند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
هانی رستگاران-روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی: تحولات چند سال اخیر در حوزه ژئوپلیتیک دریای خزر، این پهنه حیاتی و پیچیده میان پنج کشور، آن را از یک مرز دریایی منفعل به صحنهای برای رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرده است. در این میان، جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از طولانیترین مرز جنوبی این دریا، در موقعیتی قرار دارد که میتواند نقش محوری و تعیینکنندهای در ساختار امنیتی آینده خزر ایفا کند. در سالهای گذشته، ایران همواره بر اصل عدم مداخله بازیگران خارجی در خزر تأکید کرده است. اما اکنون، با شدتگرفتن تنشهای جهانی و تلاش برخی کشورها برای تعریف نظمهای امنیتی جدید در این پهنه، تهران دیگر نمیتواند تنها به مواضع اعلامی اکتفا کند، بلکه نیازمند آن است که در چارچوب یک پیمان راهبردی و عملیاتی با قدرتهایی همسو، بهویژه روسیه، جایگاه خود را تثبیت کرده و به سطحی فعال در مدیریت امنیت خزر ارتقا یابد. در همین راستا، شکلگیری تدریجی یک پیمان استراتژیک دوجانبه ایران و روسیه که برخی نشانههای آن در سفرهای اخیر مقامات دو کشور دیده میشود، گامی در جهت نظمسازی مشترک در خزر تلقی میشود. این پیمان در صورت اجرائیشدن میتواند بنیانهای حضور مؤثر و همافزا در زمینههای اطلاعاتی، دفاعی، دریایی و سیاسی را برای دو کشور فراهم کند. از سوی دیگر، دیدار علی لاریجانی، مشاور مقام معظم رهبری با ولادیمیر پوتین را باید در همین چارچوب تحلیل کرد. این دیدار، فراتر از نمادهای دیپلماتیک، حامل پیام صریح جمهوری اسلامی ایران برای ورود به مرحلهای جدید از همکاریهای راهبردی با روسیه است. انتخاب لاریجانی بهعنوان حامل این پیام، نشان از آن دارد که موضوع فراتر از سطوح اجرائی یا فنی است و تصمیمسازیها در بالاترین سطوح نظام انجام شدهاند. یکی از محورهای کلیدی این تعامل، امنیت پایدار در خزر و ایجاد چارچوبهای مشترک بازدارنده در برابر تهدیدات دریایی و فرامنطقهای بوده است. دریای خزر امروز بیش از هر زمان دیگر، اهمیت ژئواستراتژیک یافته است. این پهنه نهتنها منبع عظیم نفت و گاز، بلکه گذرگاهی برای کریدورهای حیاتی تجاری و انرژی میان شمال و جنوب، و شرق و غرب است. حضور فعال ایران در این فضا، به معنای دسترسی به ابزارهای واقعی برای نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه است. هرگونه غفلت یا انفعال در این حوزه، منجر به واگذاری ابتکار عمل به رقبا و تهدید منافع بلندمدت کشور خواهد شد. بر همین اساس، مفهوم هژمونی ایران در خزر باید بهعنوان راهبرد کلان در دستور کار نهادهای سیاسی، نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی قرار گیرد. این هژمونی نه به معنای سلطه، بلکه به معنای نقشآفرینی فعال، تثبیت امنیت پایدار، حفظ تمامیت ارضی، مشارکت در مدیریت منابع مشترک و جلوگیری از نفوذ قدرتهای بیگانه است. برای تحقق این هدف، سه بُعد باید همزمان مورد توجه قرار گیرد:
1. امنیت سخت (نظامی و اطلاعاتی): ایران باید حضور دریایی خود را در خزر با استفاده از فناوریهای نوین پایش، سامانههای دفاع ساحلی و رزمایشهای مشترک با کشورهای همسو تقویت کند. مشارکت اطلاعاتی با روسیه و سایر شرکا میتواند ضریب بازدارندگی کشور را افزایش دهد.
2. امنیت نرم (حقوقی و دیپلماتیک): حضور مؤثر در مذاکرات چندجانبه مربوط به رژیم حقوقی خزر، پیگیری سهم واقعی ایران از منابع و تقویت رایزنی با کشورهای ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان، بخشی از این بعد است. ایران باید نشان دهد که نهتنها قدرتی نظامی، بلکه بازیگری حقوقی و سیاسی است.
3. توان اقتصادی و زیرساختی: توسعه بنادر شمالی، تقویت کریدور شمال–جنوب، ایجاد مناطق آزاد دریایی و صنعتی در سواحل خزر و پیوند آنها با محور ترانزیتی چین تا اروپا، زمینهساز نفوذ ژئواکونومیک پایدار ایران خواهد بود.
افزون بر این، حضور فرهنگی ایران در منطقه خزر نیز نباید مغفول بماند. اشتراکات زبانی، مذهبی و تاریخی با برخی ملتهای ساحلی، ظرفیتهایی برای دیپلماسی عمومی و تحکیم روابط انسانی ایجاد کرده که باید بهصورت راهبردی مورد استفاده قرار گیرد.
در مجموع، ایران در حال عبور از موضع تدافعی در دریای خزر به مرحلهای از حضور تنظیمگرانه و راهبردی است. اگر این روند با انسجام در سیاستگذاری داخلی، هماهنگی نهادهای تصمیمساز و تعریف دقیق منافع ملی همراه شود، خزر نهتنها به تهدیدی مهارپذیر، بلکه به فرصتی برای تثبیت موقعیت منطقهای ایران بدل خواهد شد. این مسیر، همراستا با اهداف کلان جمهوری اسلامی و در امتداد رهنمودهای رهبر انقلاب در زمینه صیانت از مرزهای ملی، تقویت اقتدار دفاعی و جلوگیری از مداخله قدرتهای فرامنطقهای در حریم پیرامونی ایران است. اکنون، فرصت تاریخی فراهم شده است تا ایران جایگاه خود را نهفقط بهعنوان یک کشور ساحلی، بلکه بهعنوان لنگر ثبات دریای خزر تثبیت کند.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.