|

یک مهاجر پذیرفته‌شده و آرمانی

فیلم‌های ابرقهرمانی وارد دوره‌ای تازه شده‌اند؛ دیگر صرفا به نجات دنیا بسنده نمی‌کنند، بلکه به ابزاری برای تفسیر، اخلاق‌ورزی و روان‌درمانی جامعه بدل شده‌اند. در این میان، موجودی از سیاره کریپتون بار دیگر به قلب یک مناقشه واقعی گام گذاشته است: بحث‌هایی درباره مرزها، نژاد و اینکه چه کسی «حق دارد» بخشی از یک ملت باشد.

یک مهاجر پذیرفته‌شده و آرمانی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

فیلم‌های ابرقهرمانی وارد دوره‌ای تازه شده‌اند؛ دیگر صرفا به نجات دنیا بسنده نمی‌کنند، بلکه به ابزاری برای تفسیر، اخلاق‌ورزی و روان‌درمانی جامعه بدل شده‌اند. در این میان، موجودی از سیاره کریپتون بار دیگر به قلب یک مناقشه واقعی گام گذاشته است: بحث‌هایی درباره مرزها، نژاد و اینکه چه کسی «حق دارد» بخشی از یک ملت باشد. این همان چیزی است که این روزها درباره فیلم سوپرمن مطرح می‌شود و هر روز سخنان یکی از اهالی فرهنگ و سینما واکنش‌برانگیز می‌شود. یک روز گفته‌های سوزان ساراندون، برنده اسکار و زمانی دیگر اظهارات اخیر جیمز گان، کارگردان و رئیس جدید استودیو دی‌سی! ساراندون درباره فیلم سوپرمن که به‌تازگی فروش ۴۰۰ میلیون دلاری را پشت سر گذاشته، گفته است: «این فیلم را دوست داشتم. «سوپرمن» مانع استعمار کلی بومیان توسط یک ارتش بی‌رحم می‌شود، بنابراین فقط باید استعمارگر باشید که این فیلم شما را ناراحت کند». اما جیمز گان در گفت‌وگویی با «ساندی‌تایمز» گفت که سوپرمن «داستان آمریکاست؛ مهاجری که از سرزمینی دیگر آمده و در این کشور ساکن شده». همین جمله صریح بیش از خودِ مفهوم مهاجرت، آتش خشم محافظه‌کاران را شعله‌ور کرد.

یک شخصیت سیاسی

گاردین گزارشی از این واکنش‌ها همراه با تحلیل ارائه داده است. در این گزارش به سخنان «دین کین»، بازیگر سابق نقش سوپرمن در تلویزیون، اشاره شده که گان را به سیاسی‌کردن شخصیت سوپرمن متهم کرد؛ اتهامی عجیب، چرا‌که این ابرقهرمان از دهه ۱۹۴۰ در حال مبارزه با فاشیسم بوده است. در فاکس‌نیوز هم حملاتی علیه این ایده به راه افتاد که چرا شخصیتی «غیرزمینی» باید واقعا غیرزمینی تصویر شود! از «شست‌وشوی مغزی لیبرال» گفته شد و از «سیاست هویتی در لباس شنل» انتقاد.

اما منتقد گاردین معتقد است بازیگر جدید نقش سوپرمن، «دیوید کورن‌سوت»، ظاهرش بیشتر شبیه مدل تبلیغاتی خوراکی صبحانه است تا تهدیدی برای ارزش‌های آمریکایی. جری سیگل و جو شوستر، دو پدیدآور یهودی‌تبار سوپرمن، در دوره‌ای سرشار از یهودستیزی، این شخصیت را خلق کردند. اما به ‌جای آنکه بر «دیگری‌بودن» او تأکید کنند، تصمیم گرفتند او را با نامی آنگلوساکسون (کلارک کنت)، کودکی در یک خانواده مزرعه‌دار آمریکایی و چهره‌ای مطابق الگوی مرد آمریکاییِ سفید معرفی کنند. سوپرمن نه نماد مبارزه برای تعلق‌داشتن، بلکه نماینده‌ فانتزی تعلق کامل بود؛ مهاجری آرمانی که بی‌هیچ چالشی، جذب جامعه‌ای شد که دیگران را پس می‌زد. حق انتخاب داشت که برای جامعه بجنگد یا نه؛ ‌امتیازی که بسیاری از مهاجران واقعی از آن بی‌بهره‌اند.

این روایت «مهاجر خوب» هنوز هم در سیاست‌های مهاجرتی آمریکا تکرار می‌شود؛ مهاجری آرام، مطیع، قابل جذب و ترجیحا سفیدپوست. همان ذهنیتی که باعث می‌شود سیاست‌مداران از کشاورزان سفید آفریقای جنوبی به‌عنوان قربانیان تبعیض نژادی دفاع کنند، اما هم‌زمان مهاجران آمریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا را تهدید ببینند.

همیشه این پرسش که «چه کسی سزاوار ماندن است؟» با نژاد، ظاهر و پیش‌داوری‌های خطرناک گره خورده است. تام هومن، مسئول پیشین مرزبانی در دولت ترامپ، گفته بود ظاهر فیزیکی می‌تواند دلیل بازداشت یک فرد باشد؛ گرچه بعدا گفت این نباید تنها دلیل باشد. اما در عمل، ماجراهایی مانند بازداشت خوان کارلوس لوپز-گومز، شهروند آمریکایی متولد جورجیا در فلوریدا، یا توقف الزون لموس، برق‌کار نیویورکی که صرفا «شبیه کسی» بود، این تبعیض ساختاری را تأیید می‌کنند.

سوپرمن؛ یک مهاجر آرمانی‌

از نظر منتقد گاردین، سوپرمن مهاجری است که باعث آسودگی خیال مردم می‌شود. او هیچ‌گاه صرفا یک شخصیت در کتاب‌های کمیک نبوده است. او استعاره‌ای زنده و گواهی همیشگی بر نوع خاصی از «دیگری» است که کشورهای ثروتمند همیشه ترجیح داده‌اند: آنهایی که هم‌رنگ جماعت می‌شوند، به‌راحتی جذب می‌شوند و به‌ندرت ساختارهای قدرت را که خواهان سکوت آنها هستند، به چالش می‌کشند. کافی است نگاهی بیندازید به میم منتشرشده از سوی کاخ سفید در تاریخ ۱۰ جولای ۲۰۲۵؛ تصویری از ترامپ در لباس سوپرمن با شعار «حقیقت، عدالت، راه آمریکایی‌». این تصویر نمونه بارزی است از چگونگی مصادره و تغییر کارکرد نمادهای فرهنگی برای تطابق با تصویری محدود، خودستایانه و خاص‌پسند از آمریکا. این همان ترفند قدیمی سوپرمن است. جنگ فرهنگی در آمریکا همچنان ادامه دارد. هنوز می‌تواند یک سلبریتی را به مقام ریاست‌جمهوری برساند. هنوز می‌تواند یک ابتکار تنوع درون‌سازمانی را به بحران ملی تبدیل کند. و می‌تواند یک بحث جدی درباره مهاجرت را به تصویری صیقلی، آمریکایی‌نما و بدون حاشیه نسبت دهد. این جنگ فرهنگی، تحریف می‌کند و همچنان با قدرت بی‌وقفه ادامه دارد.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.