تازههای «نریمان»
از غربت تا توهم
«مهـمــانـی در نیوپورت» داستانی از حُسنا سالاری، روایت دیگری از غربت و دلبستگی و تنهایی است. جشن استقلال آمریکا بهانهای برای دورهمی چند خانواده از مهاجرین ایرانی در خانهای تابستانی در نیوپورت میشود. در همان شب نخست یکی از میزبانان میمیرد و مرگ او برای آوا، دختر نوجوانی از مهمانان، چیستانی از رازهای نگفته و کشمکشهای خانوادگی میسازد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
«مهـمــانـی در نیوپورت» داستانی از حُسنا سالاری، روایت دیگری از غربت و دلبستگی و تنهایی است. جشن استقلال آمریکا بهانهای برای دورهمی چند خانواده از مهاجرین ایرانی در خانهای تابستانی در نیوپورت میشود. در همان شب نخست یکی از میزبانان میمیرد و مرگ او برای آوا، دختر نوجوانی از مهمانان، چیستانی از رازهای نگفته و کشمکشهای خانوادگی میسازد.
آوا کارآگاهی که نگاهش برساخته از شرلوک هولمز، خانم مارپل و هری پاتر است، در داستانی که بر تن ادبیات کلاسیک فارسی میپوید، چشم و گوش خواننده میشود. نویسنده با روایتی پرکشش، خواننده را تا پایان با خود میبرد و همراه هر شخصیت داستان همدلی و دودلی خواننده را برمیانگیزاند. داستانی از پیوند مهاجر و میهن، دلبستگی و تنهایی، غربت و بازگشت. پنهان در لایه جنایی داستان، هر شخصیت کتاب و خواستهها و آرزوهایش، راوی نسل خود و دوران خود و داستان مهاجرت است؛ داستانی که هر روز بیشتر میبینیم و میشنویم و میخوانیم. در بخشی از کتاب میخوانیم: «نیوپورت از دل آب زبانه زده و روی اقیانوس خوابیده است. خانۀ سدۀ نوزدهمی سیامکیها آن سوی بندر، رو به شرق بود. از روبهروی کاخهای گسترده و باغهای پهناور دوران زرکاری آمریکا میگذشتند و آوا خانۀ مرمر، کنج شاهان، نارونها و کاخی بر روی دریا را یک به یک شمرد. همه مانده از روزگاری بودند که خاندانهای سرمایهسالار آمریکا در کاخهای نیوپورتی زندگیشان جشنی پیوسته بود. سرانجام از دروازههای پولادی و راه سنگی میان باغ سیامکیها گذشتند و به روبهروی خانهشان رسیدند».
سیاهمشقهای سیاسی
مجموعهداستان «به مادرم بگویید، دیگر پسر ندارد» نوشته مجتبا نریمان، از دیگر آثار داستانی است که چندی پیش در انتشارات نریمان منتشر شده است. این مجموعهداستان شامل بیستوسه داستان کوتاه است که برخی داستانها پیشتر در مجلاتی همچون «نوشتا»، «همشهری داستان»، «برگ هنر»، «سیاهمشق» و «کرگدن» به چاپ رسیده است. نویسنده در داستانهای کتاب بهویژه در داستانهای «سالن» و «نفرین»، از خاطرات و تجربههای شخصی خود در دوران کودکی و زندگی در جنوب کشور الهام گرفته و از تکیهکلامهای محلی و زبان محاوره جنوبی در برخی از دیالوگها استفاده کرده است. داستانهای دیگر این مجموعه نیز براساس یک رویداد تاریخی و گزارشی روزنامهای نوشته شدهاند. داستانها تم اجتماعی-سیاسی و طنز دارند و هر داستان با توجه به موضوع آن، به یکی از شخصیتهای سیاسی و ادبی ایران تقدیم شده است. نکته جالب توجه دیگر اینکه داستانهای این مجموعه زیر نظر صفدر تقیزاده ویرایش شده و در مقدمه به نقش تقیزاده و دیگر شخصیتها در شکلگیری این کتاب اشاره شده است.
توهم و باقی قضایا
«چهاردهسالگی بر برف» نوشته حسین آتشپرور، از دیگر آثار داستانی این نشر است که روایت سرگذشت شخصیتی به نام شهاب سمیعآذر است. شخصیتی خودشیفته که خود را بزرگترین شاعر و نویسنده ایرانی میداند. آتشپرور در این کتاب، شیوه دشواری را برای روایت داستانش انتخاب میکند که بازگشت به گذشته و روایت خردهداستانها و داستان در داستان است. اما این شیوه روایی بدون آنکه در رمان گسستی ایجاد کند، کشش خاصی به داستان میبخشد و تازگی شیوه روایت خواننده را به تعقیب داستان ترغیب میکند. در بخشی از داستان آمده است: «بهجز بیماری مزمن، مسری و لاعلاج پرحرفی، عاشقپیشگی، اغراق، خودبزرگبینی، نظربازی، دروغگویی، توهم اینکه بزرگترین شاعر و نویسنده ایران است، این اندیشه را در ذهن خانم ماهمنیر شهابی پرورش میداد که به فکر چارهای اصولی و منطقی [برای رهایی] از شر این پکیج بیماریهایی باشد که به قول هدایت: این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.