ساختمان شیشهای و فرجام مبهم
ساختمان شیشهای صداوسیما، نماد معماری مدرن ایران و قلب صداوسیما، تابستان ۱۴۰۴ در آتش جنگ 12روزه سوخت. این رویداد نهتنها یک بنای شاخص را ویران کرد، بلکه پرسشهای عمیقی را درباره سرنوشت میراث معماری معاصر ایران برجسته کرد؛ اینکه چگونه میتوان ارزشهای تاریخی، معماری و اجتماعی بنایی را که بهتازگی تخریب شده، بازشناخت؟ میان ثبت ملی به عنوان «سند جنایت» و بازطراحی بینالمللی، کدام مسیر حافظ حافظه جمعی و هویت مکانی است؟ و اینکه تجربههای جهانی مانند بازسازی ورشو چه درسهایی برای التیام زخمهای شهری ایران دارد؟


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شفق متولی-پژوهشگر معماری معاصر: ساختمان شیشهای صداوسیما، نماد معماری مدرن ایران و قلب صداوسیما، تابستان ۱۴۰۴ در آتش جنگ 12روزه سوخت. این رویداد نهتنها یک بنای شاخص را ویران کرد، بلکه پرسشهای عمیقی را درباره سرنوشت میراث معماری معاصر ایران برجسته کرد؛ اینکه چگونه میتوان ارزشهای تاریخی، معماری و اجتماعی بنایی را که بهتازگی تخریب شده، بازشناخت؟ میان ثبت ملی به عنوان «سند جنایت» و بازطراحی بینالمللی، کدام مسیر حافظ حافظه جمعی و هویت مکانی است؟ و اینکه تجربههای جهانی مانند بازسازی ورشو چه درسهایی برای التیام زخمهای شهری ایران دارد؟ این نوشتار ارزشهای چندلایه ساختمان شیشهای و بررسی تناقضهای سیاستگذاری اخیر را که در سخنان وزیر میراث فرهنگی و وزیر راه و شهرسازی متبلور شده است، واکاوی میکند؛ بهویژه با تأکید خبر برگزاری مسابقه بینالمللی بازمعماری و بازطراحی این ساختمان توسط وزیر راه و شهرسازی که با انتقادهای کارشناسی مواجه شده است.
ساختمان شیشهای صداوسیما در 26 خرداد سال 1404 خورشیدی در جنگ 12روزه مورد حمله قرار گرفت و در آتش سوخت. طراحی این بنا در سال 1346 توسط مهندسین مشاور عبدالعزیز فرمانفرماییان (عبدالعزیز فرمانفرماییان، جوزف زوکر و همکارانشان) انجام شد. ساخت آن در سال 1354 آغاز شد و در اوایل دهه 60 به بهرهبرداری رسید. این ساختمان که در جامجم صداوسیما واقع در خیابان ولیعصر تهران قرار داشت، محل استقرار دفتر رئیس سازمان و قائممقام او بود. همچنین معاونت سیاسی صداوسیما و تمام استودیوهای خبر رادیو و تلویزیون نیز در ساختمان شیشهای و تحریریههای خبر نیز در همین ساختمان قرار داشتند. به عبارتی میتوان گفت ساختمان شیشهای، مرکز مدیریت سیاسی و خبری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بود و همه بخشهای خبری تمام شبکهها از این ساختمان هدایت میشدند.
در اول تیر سال 1404 خورشیدی، در شرایطی که هنوز جنگ ادامه داشت، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اعلام کرد: «در نامهای رسمی، پیشنهاد ثبت این ساختمان به عنوان اثری ملی در فهرست میراث کشور ارائه شد تا در حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان سندی از جنایات فرهنگی و جنگ روانی دشمن ماندگار شود. همزمان، مکاتبات رسمی با یونسکو و نهادهای ذیربط بینالمللی نیز صورت گرفته است تا بدعت مخرب هدف قراردادن اماکن فرهنگی از سوی متجاوزان، مورد پیگرد جهانی قرار گیرد». در 22 تیرماه وزیر راه و شهرسازی ضمن بازدید از ساختمان شیشهای اعلام کرد: «بازطراحی و بازمعماری ساختمان صداوسیما را به مسابقه بینالمللی خواهیم گذاشت». میراث معماری مدرن، بهویژه در ایران، با چالشهای متعددی برای حفاظت مواجه است که بخش عمده آن به عدم شناخت این ابنیه و تدویننشدن چارچوب مبانی نظری و حفاظتی مربوط به خودشان بازمیگردد. ارزشگذاری این ابنیه نیازمند آن است که فارغ از موضوع قدمت، در سه بخش معماری (شامل ارزشهای شاخص سبکی و زیباشناختی، شناسنامهداربودن بنا اعم از نام معمار، طراح، سازندگان و...، نوآوری فنی و سازهای و تحولات شاخص معماری مبتنی بر کاربریهای نوین)، شهری (شامل قرارگیری در سایت ارزشمند، قرارداشتن در بدنه خیابانها و میادین آغازین، نشانههای شهری، یکپارچگی، تکدانگی) و رویدادی (شخصیتمحور و مکانمحور، تداوم فعالیت یا ایجاد خاطره جمعی) انجام شود. اگر بنای ساختمان شیشهای صداوسیما را با معیارهای مطرحشده بسنجیم، خواهیم دید به لحاظ ارزشگذاری، تمامی زیرمعیارهای اجتماعی و معماری و یکی از زیرمعیارهای بخش شهری به آن تعلق میگیرد.
جا دارد پیش از جمعبندی، مروری کوچک بر تجربه کشور لهستان در میدان سرخ شهر ورشو داشته باشیم. این مرمت شهری یک پروژه عظیم و نمادین برای بازگرداندن هویت و شکوه و التیام و امیدبخشی به مردم کشور لهستان انجام شد. این بازسازی عینبهعین که گفته میشود در آن از آوار موجود نیز استفاده شده است، در سال 1948 به اتمام رسید و در حال حاضر علاوه بر اینکه به عنوان یکی از پروژههای حائز ارزش مرمت شهری مورد بررسی قرار میگیرد، یکی از مکانهای مهم گردشگری این کشور شده است.
مهمترین موضوع «ساختمان شیشهای» یا پروژههایی از این دست، در هر مقیاسی، در ابتداییترین گام موضوع شناخت، تصمیمگیری بدون شتاب و تعهد به طرح کارشناسانه است. به فاصله 22 روز دو وزیر از نهاد دولت، دو برنامه متفاوت را برای یک بنای مهم ملی ارائه میدهند؛ در شرایطی که همگرایی در این مورد میتواند منجر به یک اتفاق رو به جلو و مهم در امر بازآفرینی شود. اگر موضوع ثبت بنای صداوسیما (که پیشتر از این اتفاق اعلام شده بود به دلیل عدم همکاری اقدام به ثبت بنا منتفی شده است) با جدیت بیشتری پیگیری شود و به سر انجام برسد، براساس قوانین بینالمللی بناهای ثبتشده، ساخت آن بر مبنای نقشههای موجودش الزامی است. اگرچه این امکان را نیز باید در نظر گرفت که با توجه به تغییرات احتمالی ساختار اطلاعرسانی و... شاید پلان بنا نیازمند بهروزرسانی به لحاظ تخصیص فضای کار و... باشد. دیگر اینکه برای آینده، چه در صلح و چه در جنگ، بهجای ثبت این بنا، محوطه و ابنیه حائز ارزش آن نیز ثبت شود. از یاد نبریم که ساختمان طراحیشده توسط جهانگیر درویش که به ساختمان 13طبقه شناخته میشود نیز در همین مجموعه قرار دارد و از بناهای حائز ارزش میراث معماری مدرن است. یکی از مهمترین امتیازهای ثبت یک محوطه بهجای بنا، افزایش حریم و بهنوعی ایجاد یک فضای امن گستردهتر است. امید آن داریم که سرانجام مناسب این بنا و محوطه جامجم، تجربه مناسب و قابل دفاعی در حوزه مرمت و حفاظت از میراث معماری مدرن شود.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.