|

فضیلتی به نام وطن‌دوستی

‌این روزها که میهن‌مان آماج تهاجم نامشروع بود، هم‌زمان گروه‌هایی که تریبون و قدرت رسانه‌ای داشتند ریاکارانه با حذف میهن و وطن و با تفسیری ضد میهنی و ضد انسجام ملی، جنگ را به نزاع بین دو حاکمیت تنزل می‌دادند تا با تضعیف حاکمیت طرفی ببندند.

فضیلتی به نام وطن‌دوستی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

وحید  قاسمی‌عهد  -  استاد دانشگاه و وکیل دادگستری

 

 

‌این روزها که میهن‌مان آماج تهاجم نامشروع بود، هم‌زمان گروه‌هایی که تریبون و قدرت رسانه‌ای داشتند ریاکارانه با حذف میهن و وطن و با تفسیری ضد میهنی و ضد انسجام ملی، جنگ را به نزاع بین دو حاکمیت تنزل می‌دادند تا با تضعیف حاکمیت طرفی ببندند. گروهی دیگری نیز مدت‌ها بود که با برافراشتن پرچم امت، مرزهای سیاسی و جغرافیایی و‌ ماهیتی به نام وطن را در اذهان، کم‌رنگ و محو کرده بودند.

فارغ از این تناقضات تحلیلی و انتزاعی که ذهن هر هم‌وطن با آن درگیر بود، در عالم واقع وطنی بود که ناجوانمردانه مورد هجوم قرار گرفته، مردمانش به اضطراب مبتلا شده بودند و خاکش به خون فرزندانش گلگون شده بود. پس بیراه نبود هر ایرانی در نهان‌خانه دل و ضمیر خود این پرسش بنیادین را از خویشتن بپرسد که آیا وطن‌دوستی امر اخلاقی یا فضیلت اخلاقی است؟ یا آن‌گونه که برخی ادعا می‌کنند، احساسی ارتجاعی و غیر‌عقلانی است که ریشه در تعصب دارد؟برای پاسخ، نخست باید روشن کنیم که منظورمان از وطن‌دوستی چیست؟ همان‌طورکه فلاسفه سنت ارسطویی گفته‌اند، وطن‌دوستی شکلی خاص از وفاداری اخلاقی است؛ نه وفاداری کور، احساس تعهد و تعلقی آگاهانه به جامعه‌ای خاص است که فرد در آن پرورش یافته، هویت اخلاقی‌اش را شناخته و در قالب نهادها و سنت‌های آن، زندگی کرده است. زیرا انسان، پس از درک اینکه جامعه چگونه در شکل‌گیری شخصیت، ارزش‌ها و مسئولیت‌هایش نقش داشته، به آن جامعه «احساس تعهد» پیدا می‌کند. اما برای پرداختن به پرسش‌های بالا، با جهانی از ابهام روبه‌رو هستیم:‌ در یک سوی، جهان اخلاق، سنت پرطمطراق کانتی قرار دارد؛ سنتی که سنگ بنای آن بر عقلانیت بی‌طرف، جهان‌شمولی و استقلال سوژه اخلاقی استوار است و علی‌الاصول با این احساس و دغدغه بیگانه به نظر می‌رسد.

در این سنت، داوری اخلاق فارغ از هر نوع تعلق یا وابستگی تحقق می‌یابد؛ سوژه اخلاق کانتی، اخلاقی‌بودن وطن‌دوستی را نه به‌‌عنوان یک شهروند یا فرزند وطن، بلکه به‌مثابه یک انسان عاقل و بی‌طرف امور را درک و تفسیر می‌کند. از این نظرگاه، وفاداری خاص به ملت، می‌تواند امری جانب‌دارانه و در تعارض با اخلاق جهانی تلقی شود؛ در سوی دیگر، سنت فضیلت‌گرای ارسطویی با پاسخی متفاوت قرار دارد. در این دیدگاه، انسان موجودی است اجتماعی، که اخلاق و فضیلت را نه در انتزاع، بلکه در زندگی واقعی اجتماعی و روایت‌های تاریخی می‌آموزد. اخلاق، در این سنت، در بطن زندگی مشترک و از طریق نهادهایی مانند خانواده، جامعه و میهن شکوفا می‌شود. شاید تصویر این نزاع را فیلسوف معاصر مک اینتایر در مقاله خود با عنوان «آیا وطن‌دوستی فضیلت است؟» به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده، او با انتقاد از سنت کانتی بر این باور است که «فضیلت» (مانند صداقت، شجاعت، عدالت یا وفاداری) چیزی نیست که انسان صرفا با تفکر درونی و انتزاعی به‌ دست آورد، بلکه باید در جریان زندگی واقعی و در رابطه با دیگران آن را بیاموزد، تمرین کند و در خود پرورش دهد. او استدلال می‌کند که اخلاق، بی‌ریشه و بدون زمینه اجتماعی، دوام نمی‌آورد. انسان تنها آن‌گاه می‌تواند به مرتبه فضیلت‌مندی برسد که در زمینه یک جامعه معین رشد یافته باشد؛ جامعه‌ای که او را پرورش داده، مسئولیت‌های اخلاقی را به او آموخته و نسبت به او حقی یافته است. وفاداری به وطن، پاسخی اخلاقی و آگاهانه به این پیوندهای عمیق هویتی و تاریخی است. اگر انسان از جامعه خود گسسته شود و پیوندهای معنابخش خویش را از دست دهد، حتی در جایگاه یک عامل اخلاقی نیز ثبات و انسجام خود را از دست می‌دهد.

در باور او، وطن‌دوستی جزء فضیلت‌هایی است که به وفاداری مربوط می‌شود، مثل وفاداری به همسر، خانواده یا دوستان. این نوع فضیلت‌ها از عشق و تعهد به چیزهایی می‌آیند که برای انسان مهم‌ است و با آنها زندگی کرده‌ است. وطن‌دوستی هم همین‌طور است؛ فرد به کشور خود وفادار است، چون بخشی از داستان زندگی‌ او است، وطن‌دوستی فضیلتی است که ما را به ریشه‌های‌مان وصل می‌کند، به ما هویت و قدرت می‌دهد و می‌تواند ما را به انسان‌های بهتری تبدیل کند. البته، باید دو زنهار و هشدار مهم داد: نخست اینکه بین وطن‌دوستی و شوونیسم (وطن‌دوستی افراطی یا ناسیونالیسم افراطی) تفاوت است؛ وطن‌دوستی، اگر به مرزهای افراط نزدیک شود، از فضیلت به رذیلت سقوط می‌کند. شوونیسم، تقلید کور و دشمن‌محور از وطن‌دوستی است؛ آنجا که «عشق به ما» به «نفرت از دیگران» تبدیل می‌شود. دوم اینکه ما به وطن‌مان وفاداریم، نه به خاطر دولت فعلی یا ساختار قدرت آن، بلکه وفاداری ما به خاطر آن پروژه هویتی و اخلاقی است که ملت ما را ساخته است. وطن‌دوستی راستین، آگاه، سنجیده و برآمده از عدالت است. بر این پایه، این فضیلت به ما اجازه می‌دهد که حاکمان کشورمان را نقد کنیم و در برابر کژروی‌ها مقاومت و انتقاد کنیم.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.