در ستایش وطنپرستی
این روزها بسیاری از چهرهها در شبکههای اجتماعی در ستایش وطنپرستی مینویسند؛ البته در این نوشتهها نسبت به عملکرد تندروهای سیاسی نگرانیهای زیادی دیده میشود.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
این روزها بسیاری از چهرهها در شبکههای اجتماعی در ستایش وطنپرستی مینویسند؛ البته در این نوشتهها نسبت به عملکرد تندروهای سیاسی نگرانیهای زیادی دیده میشود.
پرچم ایران
ماهور احمدی، دختر شاعر و نویسنده بزرگ ایران، درباره وطنپرستی دو کارگری که جسد پدرش را میشستهاند، نوشت. او نوشت: «پدرم در ظهر گرم ۲۰ تیر در خانه از این جهان رفت. پیکرش به بهشت زهرا رفت تا ۲۲ تیر به خاک سپرده شود. عاشق ایران بود و متنفر از ترمه، پس روی تابوتش پرچم ایران را کشیدم که عاشقش بود. صبح ۲۲ تیر با نوال، کاوه، پانیذ و داییام به بهشت زهرا رفتم تا برای آخرین بار پدرم شسته شود و از آنجا به بهشت فاطمه در مرادآباد برود و در قلب این خاک کاشته شود. روال کسانی که جایی دیگر به خاک سپرده شوند با دیگرانی که در بهشت زهرا به خاک سپرده میشوند متفاوت است. در این فاصله که تابوت آماده میشد، پرچم ایران را با نوال باز کردیم و روی نیمکتی گذاشتیم.
پدرم را آوردند. مردی ناشنوا، با موهای کمپشت و حنایی، با لباسی سبز و چکمههای بلند سفید پدرم را آورد. انگار از فیلمهای بونوئل بیرون آمده بود، با ایما و اشاره صحبت میکرد و نمیفهمیدم چه میگوید. دو همکارش آمدند و پدرم را در تابوت گذاشتند. برگشتم که پانیذ و داییام را پیدا کنم، دیدم دو مرد که شغلشان شستن عزیزان رفته ما بود، کنار نیمکت ایستادهاند و دو طرف پرچم را گرفتهاند. قبل از اینکه بپرسم چرا، یکیشان گفت: شما حواست نبود، باد پرچم را روی زمین انداخت. پرچم احترام دارد، نباید روی زمین باشد. ما نگهش میداریم تا کارتان تمام شود. تمام این روزها به صورت آن دو مرد وطنپرست فکر کردم. از صورتشان هیچ به یاد ندارم، مگر مهم است؟ آنها دو سرباز وطن هستند، سربازانی وطنپرست که عزیزان ما را برای آخرین بار میشویند. در این روزها به خیلیها فکر کردم که کجا هستند و با این جنگ چه میکنند.
خیلیها را برای همیشه حذف کردم، چراکه معنای وطن را نمیدانند. به آن دو نفر که فکر کردم دلم گرم شد که در دنیای مردگان، وطنپرستانی هستند که میدانند جای پرچم روی زمین نیست.
سینهزنی برای ایران
امروز فیلمی از محمود کریمی که در عزاداری منتشر شده که «ایران» اثر زندهیاد محمد نوری را تبدیل به نوحه کرده است. اتفاقی عجیب که بسیاری در شبکههای اجتماعی نسبت به آن واکنش نشان دادهاند. محسن حسام مظاهری، جامعهشناس حوزه دین، در این زمینه مطلبی با عنوان «در باب نسبت مناسک مذهبی و امر ملی» نوشته است و آن را نمونه خوبی از تغییر رویکرد دانسته و آرزو کرده این روند دنبالهدار باشد.
او نوشته است: «در طول تاریخ ایران اسلامی، نمونههای موفق امتزاج و همافزایی امر ملی و امر دینی (مذهبی) کم نبودهاند. مقاطعی که منافع ملی و منافع دینی تعاملی سازنده داشته و بهجای رقابت و تعارض، در نسبتی متعادل و متوازن قرار گرفتهاند. ماحصل این تعادل و توازن تقویت ملیت و نیز تثبیت نهاد دین بوده است. در مقابل مقاطعی نیز بودهاند که منافع این دو نهاد در تعارض با هم قرار گرفته یا نافی هم شدهاند که طبعا آسیب به هر دو وارد آمده است.
یکی از نقدهای وارد به روند توسعه شتابنده نهاد دین در دو دهه اخیر، بهویژه در گفتار رسمی و حکمرانی، غیبت امر ملی در شعارهای ایدئولوژیک (سیاسی و تقویت سویههای هویتی فرقهای) بوده است».
او در بخش دیگری از مطلب خود اشاره میکند: «جنگ 12روزه تلنگری است که اهمیت و حساسیت این موضوع را آشکار میکند. راه درست بازگرداندن مسیر سیاستگذاری مناسک به سمت جامعه و منافع آن است و این مهم میسر نمیشود مگر با احیا/تقویت جایگاه امر ملی و مفهوم «ایران». در مناسک مذهبی این موضوع حساسی است که متولیان، سیاستگذاران، تصمیمسازان و همه فعالان دینی باید آن را آویزه گوش کنند».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.