|

آقای پزشکیان، از عدالت خیریه‌ای فاصله بگیرید!

رئیس دولت در نشست «آیین بهره‌برداری هم‌زمان از طرح‌های توسعه عدالت آموزشی» با اشاره به بخشی از دشواری‌های سامانه آموزشی گفتند: «من-دولت پول که ندارم. مردم که می‌توانند. من کافی است که از مردم بخواهم که کمک کنند.

آقای پزشکیان، از عدالت خیریه‌ای فاصله بگیرید!

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

رئیس دولت در نشست «آیین بهره‌برداری هم‌زمان از طرح‌های توسعه عدالت آموزشی» با اشاره به بخشی از دشواری‌های سامانه آموزشی گفتند: «من-دولت پول که ندارم. مردم که می‌توانند. من کافی است که از مردم بخواهم که کمک کنند. ما هم کمک می‌کنیم. هیچ‌کس نمی‌خواهد بچه‌اش بد آموزش ببیند. هیچ‌کس نمی‌خواهد بچه‌اش ناتوان بشود. ما هستیم که نمی‌توانیم اینها را درست تربیت کنیم؛ این ماییم که بچه‌ها را به جایی هدایت می‌کنیم که در آینده نمی‌توانند شغل پیدا کنند، نمی‌توانند کاری بکنند، کاری ازشان برنمی‌آید!

آنها مقصر نیستند؛ ما مقصریم و ما باید این روند را تغییر دهیم با کمک شما مردم». همچنان که دیده می‌شود، رئیس دولت پس از اشاره به ضرورت مشارکت مردم در آموزش، همانند مدیران مدرسه در جلسه‌های اولیا و مربیان اندکی از آموزش گفتند و سپس به صحرای بی‌پولی و ناتوانی مالی ‌زدند و همراستا با سیاست‌های دو، سه دهه گذشته مشارکت خانواده‌ها و مردم را محدود به جیب آنان کرده و برای گرداندن حداقلی بزرگ‌ترین نهاد اجتماعی در دوران مدرن دست یاری به سوی جامعه دراز می‌کند. سال‌هاست که مشارکت لایه‌های گوناگون اجتماعی در آموزش فقط در تأمین بودجه خلاصه می‌شود؛ و حتی در مدرسه‌های خصوصی که از صفر تا صد هزینه‌ها از جیب مردم درمی‌آید، دولت چیرگی صدرصدی دارد و هم خر را برده و هم صاحب خرماها شده.

جناب آقای پزشکیان! دست‌اندرکاران سیاسی-آموزشی یا خوابند یا خود را به خواب زده‌اند. برادر من! اصل 30 قانون اساسی دسترسی به آموزش رایگان و کیفی را حق همه شهروندان و اجرای آن را وظیفه ذاتی دولت می‌داند؛ سال‌هاست که در کشورهایی که حتی این اصل پیشرو را نداشته‌اند، همین اصل در عمل دارد اجرا می‌شود. این چه افسانه‌‌ پرتکراری است که دولت پول ندارد؟ اگر دولت نمی‌تواند به وظیفه ذاتی خود، یعنی آموزش و درمان رایگان رسیدگی کند، پس این‌همه دم و دستگاه به چه کار می‌آید؟ پس این همه مالیات به کجا می‌رود؟

در دو، سه دهه گذشته همواره افسانه بی‌پولی دولت از سوی دست‌اندرکاران تکرار شده و شوربختانه جامعه و مردم نیز به خاطر آینده فرزندان خود گام به گام از این اصل پا پس کشیده و دولت‌ها را جسورتر و در برابر جامعه طلبکارتر کرده‌ است. فراوان شنیده‌ایم که دولت به‌ عنوان شر ضروری تحمل می‌شود تا انگشت‌شمار خیر عمومی، از آن میان آموزش و درمان، را پیگیری کند. آقای دکتر! شما در همه جا می‌گویید که به عدالت باورمند و متعهدید؛ اما عدالت مورد نظر شما «عدالت خیریه‌ای» است. می‌دانید چرا؟

چون هم‌زمان که شعار عدالت می‌دهید، بار اجرا و گسترش آن، که وظیفه ذاتی دولت‌هاست، را از دوش خود برمی‌دارید و بر گرده خم شده مردم و خیرین می‌گذارید. شما خود را با شعار پاسخ‌گویی، به رأی‌دهندگان ارائه کردید، درست است؟ خب به‌ عنوان یک شهروند می‌توانم پاسخ شما درباره «عدالت مورد نظرتان و همچنین برونداد 40، 50 جلسه‌ای پیگیری عدالت آموزشی که در آن شرکت کرده‌اید را بدانم؟ جناب دکتر! بخش مهم عدالت و گسترش آن وظیفه دولت است نه مردم؛ آن هم مردمی که در زیر فشار اقتصاد و تورم بریده‌اند. بد نیست نگاهی به همین کشورهای منطقه بیندازید و ببینید برای آموزش چه کرده و چه می‌کنند.

به خود بیایید! امروز دوران تحصیل شما نیست که عدالت آموزشی فقط در گسترش نیازهای سخت‌افزاری باشد. کمی از مشاوران خود و دیدگاه‌های آنان که اغلب هوادار برون‌سپاری آموزش‌اند، فاصله بگیرید و به واقعیت‌های موجود در جهان، کشور و آموزش‌ و‌ پرورش آن برگردید؛ به کمبود فزاینده بودجه، به معلمان گرفتار در گرداب اقتصاد، به صدها هزار کودک بازمانده از آموزش و میلیون‌ها نوآموز بازمانده از یادگیری، به ریشه اصلی ناکارآمدی ساختار مدرسه‌ای، به درون‌مایه‌هایی که دیگر جذابیتی برای نسل‌های کنونی ندارند و لجوجانه در بر پاشنه پیشین چرخانده می‌شود، به گریز ساختار آموزشی از شادی و سرخوشی در کلاس و مدرسه، به درک نسل اینترنت و شبکه اجتماعی و هوش مصنوعی که تنها خواسته‌شان زندگی‌ است، به وظایف ذاتی دولت، به اقتصاد تحریم‌زده‌ای که بیشترین فشار را بر ساختار آموزشی وارد کرده، به شعارهای بر زمین مانده خود، به دل شکسته و ناامید کسانی که به شما دلخوش کردند، به... . آقای پزشکیان! بیش از یک سال گذشت. با حلوا‌حلوا دهان شیرین نمی‌شود. این زمان و فرصت‌هاست  که به‌سرعت می‌گذرد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.