|

امید اجتماعی

کلید تاب‌آوری در برابر تجاوز ناجوانمردانه دشمن

انسان به امید زنده است و به عنوان موجودی هستی‌شناس، در بستر امید است که حیات معنا می‌یابد و در برابر چالش‌های وجودی و تاریخی مقاوم می‌شود. در شرایط کنونی که تجاوز ناجوانمردانه دشمن، کشورمان را در موقعیت حساس و بحرانی قرار داده است، امید اجتماعی نه تنها به‌عنوان یک مفهوم نظری، بلکه به مثابه یک ضرورت عملی، نقش محوری در تقویت تاب‌آوری جامعه ایفا می‌کند.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

انسان به امید زنده است و به عنوان موجودی هستی‌شناس، در بستر امید است که حیات معنا می‌یابد و در برابر چالش‌های وجودی و تاریخی مقاوم می‌شود. در شرایط کنونی که تجاوز ناجوانمردانه دشمن، کشورمان را در موقعیت حساس و بحرانی قرار داده است، امید اجتماعی نه تنها به‌عنوان یک مفهوم نظری، بلکه به مثابه یک ضرورت عملی، نقش محوری در تقویت تاب‌آوری جامعه ایفا می‌کند. ایران عزیزمان، با پیشینه‌ای غنی از مقاومت و همبستگی، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند احیا و تقویت این امید جمعی است تا بتواند در برابر تهدیدات، استوار و پایدار بماند. ما در عصر شتابندگی تاریخ زندگی می‌کنیم؛ دوره‌ای که انقلاب ارتباطات، مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و اطلاعاتی را دگرگون کرده و گرایش به گفت‌وگو و مشارکت اجتماعی را با شتابی بی‌سابقه گسترش داده است. در این بستر، امید اجتماعی نه به عنوان یک احساس زودگذر، بلکه به مثابه یک ساختار ذهنی و جمعی، در بستر گفت‌وگوهای سازنده، مشارکت فعال شهروندان و وجود جامعه‌ای بانشاط و پویا شکل می‌گیرد. امید اجتماعی، به عنوان انگاره‌ها و انتظارات جمعی نسبت به حال و آینده، مبنای ارتقای ظرفیت‌های آرزومندی جامعه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. بدیهی است، جامعه‌ای که حس کند فاقد قابلیت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است، نمی‌تواند امیدواری را در خود پرورش دهد. بنابراین پایه‌های امید اجتماعی نه تنها عامل تغییرات مثبت در جامعه، بلکه ضامن تداوم و بقای آن نیز هستند. در این راستا، تقویت نهادهای مدنی، گسترش گفت‌وگوهای آزاد و عادلانه و افزایش اعتماد میان افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها، به عنوان مؤلفه‌های کلیدی امید اجتماعی، باید در اولویت قرار بگیرند. در شرایطی که جامعه با چالش‌های مختلفی مواجه است، امید اجتماعی به عنوان یک واقعیت راهبردی، نه توهم، می‌تواند جامعه را از گسستگی نجات داده و به سوی همبستگی و پیشرفت سوق دهد. در این مسیر، رسانه‌ها، مصلحان اجتماعی و همه کسانی که اعتباری نزد مردم و حاکمیت دارند، مسئولیت سنگینی بر عهده دارند؛ احیای امید از طریق گفت‌وگو، مشارکت و آشتی ملی. در شاخص‌های امید اجتماعی، باید اعتماد میان افراد، اجتماع و سازمان‌های مختلف افزایش یابد؛ چراکه پایین‌رفتن سطح امید اجتماعی، منجر به پایین‌آمدن اعتماد می‌شود و جامعه‌ای که در آن فرد فقط خود را محور ببیند، نمی‌تواند جامعه‌ای امیدوار باشد. امید اجتماعی یک نیاز فوری در شرایط بحرانی کنونی و نیز یک فضیلت راهبردی برای ساختن آینده‌ای بهتر برای ایران است. با تقویت این امید، جامعه ما می‌تواند نه تنها در برابر تهدیدات خارجی مقاوم باشد، بلکه به عنوان یک الگوی موفق در عبور از بحران‌ها، در جهان معاصر بدرخشد. امید اجتماعی توهم نیست؛ بلکه یک واقعیت است. تقویت جامعه مدنی، نقطه اتکای امید اجتماعی است. کاهش توان تولید ثروت، رشد فقر و نابرابری و حاشیه‌نشینی، جامعه را به سمت گسستگی سوق می‌دهد. امروز در برابر دیدگاه‌های گسسته‌ساز که متأسفانه ذهن کسر بزرگی از مردم، به‌ویژه جوانان و نوباوگان را درگیر خود کرده، باید همبستگی اجتماعی به‌عنوان یک مسئله بنیادی جامعه تقویت شود. انسدادگری از چالش‌های فراروی امیدآفرینی است. با انسدادگری، تغییرات مثبت در جامعه رخ نخواهد داد. یکه‌تازی تندروها و برخوردهای جزمی، جوانان را از امید و گفت‌وگو دور می‌کند و شرایط مطلوب را برای زیست نیروهای بیرونی فراهم می‌کند که مغرضانه منویاتشان را پیش ببرند. رسانه‌ها در چنین وضعیت شکننده‌ای، نقش حساس و مهم‌تری دارند. رسانه‌ها تقویت‌کننده نهادهای مدنی و پل ارتباطی بین حکومت و مردم‌اند که می‌توانند صدای خاموش را به گوش حاکمیت برسانند.

مسئولان عموما مردم را به تحمل، مقاومت و صبر در برابر مشکلات و کاستی‌ها دعوت می‌کنند. تا حالا هم شهروندان نجیب کشورمان، همه رنج‌ها و دردها را تحمل کرده و دم برنیاورده‌اند؛ اما آنها وقتی می‌بینند وضع زندگی و خانواده و فرزندان مدیران و مسئولان، طور دیگری است و این دعوت به مقاومت، فقط قشر متوسط جامعه را نشانه رفته، ناراحت می‌شوند. آنچه برای امیدآفرینی در مردم لازم است، الزاما پول‌پاشی و افزایش حقوق و یارانه و اینها نیست. چاره آن است که کار مردم را به مردم واگذارند. پرهیز از تنگ‌نظری‌های حذفی، فضای اعتماد و امید را زنده می‌کند. همه به یاد داریم که اتفاق دوم خرداد 76، چگونه همه ایران را امیدوار، شاد و مصمم و پایه‌های نظام جمهوری اسلامی را در جهان مستحکم کرد. در شرایط حساس کنونی که ایران عزیزمان بیش از هر زمان دیگری به اتحاد و امید نیاز دارد، مصلحان اجتماعی و همه کسانی که اعتباری نزد مقامات و مردم دارند، مسئولیت تاریخی و اخلاقی سنگینی بر عهده دارند. آنان باید با شجاعت و بصیرت، گام‌های مؤثری بردارند و نگذارند که انسدادگری و امیدزدایی، جامعه را به سوی خسارت‌های جبران‌ناپذیر سوق دهد. این لحظه، زمان اقدام است؛ زمانی برای احیای امید و تقویت همبستگی ملی.

بهادادن به نهادهای مدنی، به عنوان ستون‌های اصلی جامعه پویا و دوری از شعارزدگی و تبلیغات‌زدگی در سیاست‌گذاری‌های داخلی و خارجی، الزامات اصلی امیدآفرینی در عصر شتابندگی تاریخ هستند. این اقدامات، نه‌تنها به تقویت ظرفیت‌های آرزومندی جامعه می‌انجامد، بلکه زمینه‌ساز آشتی ملی است؛ آشتی‌ای که همه ایرانیان را در زیر پرچم اتحاد و پیشرفت گرد هم می‌آورد. آشتی ملی به معنای آشتی با مردم، نهادهای مدنی و همه نیروهای دلسوز کشور است. این آشتی، با مشارکت فعال همه شهروندان و اعتماد متقابل میان حکومت و مردم، می‌تواند ایران را به سوی آینده‌ای روشن و پرامید هدایت کند. با تقویت گفت‌وگوهای سازنده، احترام به تنوع دیدگاه‌ها و تمرکز بر منافع ملی، می‌توانیم نه تنها چالش‌های کنونی را پشت سر بگذاریم، بلکه ایران را به الگوی موفق همبستگی و پیشرفت در منطقه و جهان تبدیل کنیم. امروز فرصت طلایی برای احیای امید و تقویت جامعه مدنی است. با گام‌های استوار و نگاهی به آینده، می‌توانیم ایران را به سرزمینی تبدیل کنیم که در آن، امید، عدالت و پیشرفت، ارکان اصلی زندگی اجتماعی باشند. این راه، اگرچه دشوار است، اما با عزم راسخ و اتحاد همه ایرانیان، قطعا ممکن و دست‌یافتنی است. همان‌گونه که تاریخ نشان داده، ایرانیان در سخت‌ترین شرایط نیز توانسته‌اند با امید و اتحاد، از بحران‌ها عبور کنند. امروز نیز با تکیه بر همین روحیه و با مشارکت همه دلسوزان کشور، می‌توانیم فصل نوینی از پیشرفت و شکوفایی را برای ایران عزیزمان رقم بزنیم.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.