ایران در گردباد تاریخی سرنوشتساز
ضرورت آتشبس و صلح
واکنش روشنفکران، مترجمان و نویسندگان به تجاوز اسرائیل علیه ایران همچنان ادامه دارد. این نویسندگان با تأکید بر انتقادات خود از وضعیت سیاسی و اجتماعی، تجاوز اسرائیل با هدف تخریب زیرساختهای ایران را محکوم کردند و تأکید داشتند که راه دموکراسی و آزادی هرگز از جنگ نمیگذرد.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: واکنش روشنفکران، مترجمان و نویسندگان به تجاوز اسرائیل علیه ایران همچنان ادامه دارد. این نویسندگان با تأکید بر انتقادات خود از وضعیت سیاسی و اجتماعی، تجاوز اسرائیل با هدف تخریب زیرساختهای ایران را محکوم کردند و تأکید داشتند که راه دموکراسی و آزادی هرگز از جنگ نمیگذرد.
استعمار اسرائیل
مراد فرهادپور، متفکر و مترجم مطرح ایرانی در واکنش به تجاوز نظامی اسرائیل به ایران موضعگیری خود را در سایت «تز یازدهم» اعلام کرد. او در بند نخست یادداشت/بیانیۀ خود نوشت: «همه جهان باید تجاوز نظامی بیدلیل اسرائیل به ایران را محکوم و از حق ایران برای دفاع از خود حمایت کنند. اسرائیل بهواقع غدهای سرطانی و حکومتی سراپا استعماری است که بعد از جنگ جهانی دوم توسط قدرتهای غربی ساخته شد، آن هم نه به خاطر احساس گناه از کشتار شش میلیون یهودی که این قدرتها هرگز عملی علیه آن انجام ندادهاند بلکه برای بازگذاشتن راه دخالت و جنگافروزی در منطقه حساس و نفتخیز خاورمیانه. اکنون این سگ هار که مهارش از دست اربابانش نیز خارج شده است میخواهد کل منطقه را به آتش کشد. اسرائیل ایمنی خود را در ناامنی و بحرانیبودن وضع بقیه کشورها میجوید و میخواهد همه دولتها را بسان سوریه ضعیف و ناتوان سازد تا بتواند هر جا و هر وقت هر کاری دلش خواست بکند و نگران پیامدهای آن هم نباشد. این هدفی است که تا به امروز دولتهای اروپایی و آمریکا از آن حمایت کردهاند. هفتاد سال اشغالگری و دامنزدن به دهها جنگ و دستیازیدن به انواع ترورهای دولتی فقط بخشی از کارنامه این دولت استعماری است که اکنون دو سال است در برابر چشم دولتهای اختهشده دست به نسلکشی زده و نزدیک به صد هزار فلسطینی را در غزه به بهانه کشتار هفت اکتبر قتلعام کرده و تمامی باریکه غزه را به ویرانی مطلق کشانده و این خود تصویر روشنی است از نظام جدید خاورمیانهای که اسرائیل از آن دم میزند. پس از اینهمه اشغالگری، تبعیض و ستم نژادپرستانه در فلسطین و کل خاورمیانه فرودآمدن موشکهای ایران در تلآویو و حیفا دل بسیاری را شاد کرده است زیرا به یهودیان و مردمان ساکن اسرائیل نشان میدهد که نمیتوانند همسایگان خود را به آتش ویرانی کشند و خود همچنان که در مورد غزه دیدیم با شادی به نظاره نشینند و شراب نوشند. البته تردیدی نیست که باید همچون همیشه حساب مردمان، چه یهودی چه عرب را از حساب دولتها و سران جنگافروزشان جدا کرد. اسرائیل را نمیتوان و نباید نابود کرد و در این مورد معنایی ندارد جز خواست کشتار ده میلیون یهودی و تکرار هولوکاست. آنچه ضروری است خواست تغییر ماهیت رژیم اسرائیل است به نحوی که مسلمان و یهودی و مسیحی و مردمان غیردیندار بتوانند در کنار هم در صلح و آرامش زندگی کنند. این با خود فلسطینیها و یهودیان ساکن فلسطین است که راهحل دو دولت یا چیزی جز آن را انتخاب کنند. بیشک رسیدن به کشوری که فلسطینی و یهودی در آن زندگی کنند هدف بهغایت دور و دشواری است اما نباید از یاد برد که در یک جهان خیالی بهراحتی میشد با استفاده از ثروت عربهای حاشیه خلیجفارس به این هدف و بسی بیش از آن دست یافت. به امید روزی که تاریخ صحنه تحقق توانهای خلاق مردمان آزاد و برابر باشد نه عرصه تراژدیکمدیهای سیاه و خونبار». فرهادپور با انتقاد به برخی از کردارهای ساختار سیاسی و تشتت آرا درباره ساختن بمب اتمی نوشت، خطاب به همه سلطنتطلبان دستراستی و ملیگرایان فاشیستمشربی که در لسآنجلس و لندن به انتظار نشستهاند تا به یاری بمبهای اسرائیلی راه خود را پیدا کنند و عقدههایشان را تسکین دهند باید گفت نهفقط جنگ هرگز زمینه مناسبی جهت پیکار مردمی برای دموکراسی، آزادی و عدالت نبوده و نیست بلکه این بار روشن است که هدف تجاوز نظامی اسرائیل نه رهایی مردم ایران بلکه تبدیل ایران به سوریه است و نه تغییر رژیم. «درواقع درست برعکس میتوان با رجوع به تاریخ معاصر خودمان دید که چگونه جنگ آب به آسیاب استبداد میریزد و پیکار دموکراتیک را از پا میاندازد... همانگونه که تاریخ نیز نشان داده است پیکارگرانی که برای آزادی و برابری میجنگند برخلاف هنرمندان و جایزهبگیرانی که به قدرتهای حاکم در جهان دل بستهاند هرگز نباید وقت و انرژی خود را صرف انتخاب میان انواع گوناگون شر سازند. باید جرأت داشت و تمام حقیقت را بیان کرد».
ضرورت تأکید بر آتشبس و صلح
پرویز صداقت، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و مترجم در سایت «اقتصاد سیاسی» تأکید کرد که مردم ایران بار دیگر در بزنگاهی تاریخی قرار گرفتهاند که بیش از یک قرن بارها از سوی دولتهای استعماری، امپریالیستی و اینبار صهیونیستی تجربه کردهاند و هربار این مداخلات کشور را با شرایطی بحرانی و یا بحرانیتر مواجه ساخته است. صداقت معتقد است تجاوز نظامی اسرائیل به ایران همزمان با ترورهای هدفمند و گسترده و تخریب زیرساختارهای نظامی و غیرنظامی، باز هم ایران را در دل یکی دیگر از گردبادهای تاریخی سرنوشتساز قرار داده است و نوشت: «شاید مهمترین درس که باید بر آن تأکید کرد همانی است که از همان نخستین مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان در مقطع انقلاب مشروطه آموختیم. هیچ مبارزه دموکراتیک و آزادیخواهانه پایداری در ایران نمیتواند ضدامپریالیستی نباشد. هیچ مبارزهای برای عدالت و آزادی نمیتواند نظام سلطه ویرانگری را که در تمامی یک سده اخیر سدّ راه پیشرفتهای دموکراتیک و عدالتجویانه در نظامهای پیرامونی جهان بوده است نادیده بینگارد و بر طبل دفاع از مثلاً آزادی و حقوق بشر بکوبد. امپریالیسم و صهیونیسم حتی متحد تاکتیکی هیچ نیروی ترقیخواهی در خاورمیانه نمیتوانند باشند و هر نیرویی که به چنین دامی بیفتد در نهایت یا بدل به کارگزار امپریالیستها خواهد شد و یا گوشت قربانی دولتهای امپریالیستی و خردهامپریالیستی و استبدادی میشود». صداقت معتقد است مسیر تحولات خاورمیانه از دهه ۱۹۷۰ بر اثر دو تحول سرنوشتساز با موانع سهمگین جدیدی مواجه شد. «بهموازات تحکیم و توسعه نظم استعماری اسرائیل در منطقه، با انباشتهشدن صدها میلیارد دلار نزد کشورهای ارتجاعی-استبدادی منطقه شاهد رشد میلیتاریسم بودیم». صداقت تأکید میکند که «پیشبینی دقیق رویدادهای آتی با توجه به روند شتابان آن و توطئههای پنهان و خفاکارانه امپریالیستی امکانپذیر نیست، همین امر بهخوبی گویای مخاطرهآمیز بودن شرایط کنونی و ضرورت تأکید بر آتشبس و صلح است».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.