همبستگی ملی، پاسخ تجاوز اسرائیل
در پی تجاوز نظامی اسرائیل به خاک ایران، صاحبنظران علوم سیاسی و اجتماعی و روشنفکران و نویسندگان واکنشهایی علیه این اقدام داشتهاند. فرخ نگهدار در یادداشتی با عنوان «همبستگی ملی، پاسخ تجاوز جنگطلبانه اسرائیل» نتانیاهو را «سرکرده ستمگرترین رژیم قرن حاضر» خواند که «اکنون جنگی جنونآمیز را علیه میهن ما آغاز کرده است» و نوشت: «در نخستین ساعات بالاترین ردههای فرماندهان نیروهای مسلح، شماری از نخبگان هستهای و عدهای دیگر هدف قرار گرفته و جان باختهاند. حملات نظامی و جنایات هولناک اسرائیل در غزه و لبنان و سوریه، اکنون در تهران و دیگر جاهای کشور تکرار شده است».


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: در پی تجاوز نظامی اسرائیل به خاک ایران، صاحبنظران علوم سیاسی و اجتماعی و روشنفکران و نویسندگان واکنشهایی علیه این اقدام داشتهاند. فرخ نگهدار در یادداشتی با عنوان «همبستگی ملی، پاسخ تجاوز جنگطلبانه اسرائیل» نتانیاهو را «سرکرده ستمگرترین رژیم قرن حاضر» خواند که «اکنون جنگی جنونآمیز را علیه میهن ما آغاز کرده است» و نوشت: «در نخستین ساعات بالاترین ردههای فرماندهان نیروهای مسلح، شماری از نخبگان هستهای و عدهای دیگر هدف قرار گرفته و جان باختهاند. حملات نظامی و جنایات هولناک اسرائیل در غزه و لبنان و سوریه، اکنون در تهران و دیگر جاهای کشور تکرار شده است». نگهدار ضمن ابراز انزجار از این حملات و محکومیت تجاوز خیرهسرانه اسرائیل و همدردی با قربانیان، مینویسد: «در این لحظات تاریخساز وظیفه خود میدانم آنچه به صلاح کشور است را با هممیهنانم در میان بگذارم».
او اشاره میکند که «موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا، لغو تحریمها و تعامل اقتصادی میان دو کشور همچنان از عمدهترین نیازهای سیاست خارجی کشور است» و تأکید دارد که کنشگری همگان ازجمله منتقدان نیز در چشماندازهای پیشرو باید به ابراز انزجار از تجاوز اسرائیل به کشور و محکومیت جنایات نتانیاهو محدود نشود و با تلاش برای تقویت همبستگی ملی همراه شود. «این تلاشها زمانی سودمند است که به گفتوگوی ملی دامن زند و برای بهروزسازی نظام حاکم و تطبیق آن با نیازهای بنیادین دفاعی، اقتصادی و سیاسی کشور، سمتگیری کند».
قلمِ خاموش، خیانت به وجدان است
عظیم طهماسبی، نویسنده و مترجم ادبیات عرب، در گفتوگو با «ایبنا»، تجاوز نظامی اسرائیل به خاک ایران را نتیجه کلانروایتهای تاریخی غرب دانست و تأکید کرد که سکوت اهل قلم در برابر چنین اقداماتی، خیانت به وجدان و استقلال ملی است. «متأسفانه ابتدا حمله در سطح روایتها اتفاق افتاده؛ کلانروایتی به اسم اینکه ما حقیم. این روایت از سده نوزدهم و قبلتر هم وجود داشته از سوی کشورهایی مثل انگلیس، فرانسه و بعد اواسط سده بیستم، آمریکا بهعنوان یک امپریالیسم این روایت را تقویت کرد. اینها در واقع تکلیف کار جهان را با اراده و ذهنیت خودشان معنا میکردند و خودشان را صاحب حق میدانستند و همچنان این ذهنیت در آمریکا و تا حدی در کشورهای اروپای غربی، مثل فرانسه و آلمان و انگلیس وجود دارد؛ اینکه ما برحقیم یا با ما یا علیه ما؛ همان شعاری که جورج بوش زمان سقوط برجهای دوقلو در نیویورک به زبان آورد، همچنان ادامه دارد».
طهماسبی با تأکید بر مبنای استعماری رژیم صهیونیستی گفت: «هیچ انسان عاقل، باشرافت و آزادهای نمیتواند با رژیمی مثل اسرائیل تعامل داشته باشد؛ چراکه این ساختار اساسا ساختار غلطی است. ساختاری که بر مبنای استعمار، بر مبنای حذف دیگری، بر مبنای تبعیض نژادی، بر مبنای نسلکشی، بر مبنای فرازیادهخواهی و بر مبنای پایبندنبودن به قوانین بینالمللی استوار شده است».
اما به گفته طهماسبی «متأسفانه اسرائیل از حمایت مطلق آمریکا و کشورهای اروپایی برخوردار است و پایبند هیچکدام از قوانین نیست؛ علاوه بر این، شرکتهای بزرگ آمریکایی و دولتمردان این کشور، تمامقد، همچنین ثروتمندان صهیونیستی در آمریکا و اروپا حمایتش میکنند؛ بنابراین دستش باز میشود. در نتیجه، اسرائیل به بازوی آمریکا و کشورهای اروپای غربی در منطقه تبدیل میشود. برای چی؟ برای اینکه دست بالا را در خاورمیانه داشته باشند و اجازه ندهند در منطقه یک نیروی تأثیرگذار که متعلق به منطقه است، شکل بگیرد». غرب میخواهد یک دست یا یک مشت آهنی داشته باشد تا هر موقع خواستند، همسو با منافع خودشان، برای موازنه قدرت از آن استفاده کنند.
طهماسبی همچنین با اشاره به رسالت اهل قلم گفت: «معتقدم اگر کسی آزاده باشد؛ یعنی اهل فرهنگ و دارای نگاه مستقل باشد، همچنین زیر هیچ پرچم چپ و راست نباشد و مستقل بتواند درباره وقایع، حوادث و مسائل حرف بزند و بیتفاوت نباشد، واکنش نشان میدهد. سکوت هم یک نوع سیاستورزی است؛ منتها سیاستورزی سلبی. مثلا میگویند من سیاسی نیستم؛ نمینویسم؛ اصلا کاری به این مسئله ندارم. این هم یک سیاستی است؛ در مقابل سیاست یک نفر داشتن استقلال است».
اما معتقد است وقتی دیدم کل نوار غزه در مسیر نسلکشی قرار گرفته، اگر سکوت کردم، به وجدان خودم، به استقلال خودم، به قلم خودم خیانت کردم. «والقلم و ما یسطرون؛ این قلم مقدس است. گاهی گفته میشود، به من ربطی ندارد یا من نمینویسم؛ اما این سؤال مطرح میشود که شما چطور درباره یک امر بدیهی و واضح و جنایت آشکار، واکنشی ندارید، اما درباره کوچکترین اتفاق و کمترین ستمی به خود، همهجا را پُر میکنید از دادخواهی؟ اهل قلم اگر مستقل باشند و آزادانه بخواهند بنویسند و داوری کنند، نمیتوانند سکوت کنند. و کسی که سکوت کرد و چیزی ننوشت، نشان میدهد آدم روراستی نیست؛ یا شعارِ دروغ میدهد یا پرده تزویر بر چهره دارد».
این پژوهشگر و مترجم با اشاره به ماهیت تروریستی اسرائیل اشاره کرد: «در قضیه غزه، پردهها افتاد. درباره ایران هم به همین شکل است. ترور در عرصه بینالمللی یک امر غیرقابل پذیرش است. اهل قلم باید درباره اقدامات تروریستی نظری داشته باشند؛ با این استدلال که این اقدام، یک اهانت به تمامیت ارضی و استقلال ملی ایران است. در واقع، باید یک نظری داشته باشیم و داوری کنیم».
طهماسبی به برخی ریشههای تاریخی در ایران درباره تبیین خطر رژیم صهیونیستی، ازجمله از سوی عبدالرحمان فرامرزی در زمان پهلوی اول اشاره و بیان کرد: «بسیار انسانهای آزاده و شریف، ازجمله عبدالرحمان فرامرزی، سال ۱۳۲۵ درباره تشکیل حاکمیت صهیونی اشغالگر و خطرات آن مقاله نوشت و از مهاجرت یهودیان از اروپا به فلسطین هشدار داد؛ همچنین بعد از تشکیل اسرائیل، در موقعیتهای مختلف نوشت؛ ازجمله علیه سیاستهای محمدرضا پهلوی. عبدالرحمان فرامرزی، یک مرد شریف بود. سناتور بود اما آزاده بود».
طهماسبی با تأکید بر صحبت درباره جنایت رژیم صهیونیستی از سوی اهل قلم، بیان کرد: «برخی نویسندهها متأسفانه به دلایل مختلفی سکوت میکنند، اما انسان آگاه و باشعور و مستقل سکوت نمیکند. وقتی به تمامیت ارضی تجاوز شده، محال است سکوت کنم. آشکارترین و علنیترین مسئله این است که چه ساختار غلط بینالمللیای است که فرانسه و آلمان همیشه دم از حقوق بشر میزنند، اما در شرایطی که ایران مشغول مذاکره است، میگویند حمله اسرائیل برای دفاع از خودش بوده!».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.