یادداشتی بر «شوهری برای ملکه» نوشته الهام حیدری
بازگشت به امر تجویزی
بیاعتمادی عمومی جهانی به علم در سالهای اخیر بیش از همه چهره خود را در دوران همهگیری کرونا به نمایش گذاشت. این پرسش که آیا این بیماری محصول خود علم یعنی ساخته آزمایشگاههای پیشرفته بود یا نه، همچنان جای بحث جدی دارد، اما مقاومتی جهانی در برابر درمانهای پیشنهادی شرکتهای بزرگ داروسازی هم به چشم میخورد که روی نکته تأملبرانگیزی انگشت میگذاشت.


فرهاد اکبرزاده: بیاعتمادی عمومی جهانی به علم در سالهای اخیر بیش از همه چهره خود را در دوران همهگیری کرونا به نمایش گذاشت. این پرسش که آیا این بیماری محصول خود علم یعنی ساخته آزمایشگاههای پیشرفته بود یا نه، همچنان جای بحث جدی دارد، اما مقاومتی جهانی در برابر درمانهای پیشنهادی شرکتهای بزرگ داروسازی هم به چشم میخورد که روی نکته تأملبرانگیزی انگشت میگذاشت.
اینکه فضای پیشرفت علمی، که داعیهداران سرمایهداری آن را محصول گشایش و بازگذاشتن دست شرکتها برای توسعه علمی و فناوری میدانستند، توان لازم را برای مهار سودجویی و طمعِ گرداندگان این شرکتها، حتی به بهای مرگ میلیونها نفر در سراسر جهان ندارد. و همانطور که جمیز سی اسکات در کتاب «آسیبهای تمدن»1 اشاره میکند، یکسوم از موارد بستری در کشورهای پیشرفته محصول خود همین نظام درمان یا به تعبیری درمانزاد2 هستند. در سایه همین بیاعتمادی به حقانیت، خیرخواهانه یا دستکم مؤثربودن علم بود که موجی از درمانهای سنتی و بازگشت به طبهای باستانی و تجویزها، دعاها و رژیمهای گیاهی و... بیرون خزیدند که پیام کلیشان اشارهای بود به بیگانگی انسان امروز از طبیعت و ضرورتها و ظرافتهای مغفولماندهاش در هجوم مدرنیته به غذا و درمان، آموزش و سبک زندگی.
شاید پرسیده شود تمام اینها چه ربطی به داستان تاریخی الهام حیدری دارد که درباره ملکه سبا و وصلتش با سلیمان نبی نوشته؟ داستان تاریخی که آغشتگی زیادی به جن و پری و حیوانات سخنگو و تصاویری از جنس بهشتهای موعود کتابهای مقدس و تخیل باستانی دارد، اما احتمالا پرسش اساسیتر این است که این داستان چرا باید حالا بازنوشته شود یا در قاب کلیتر، «هدف داستان تاریخی چیست؟». آیا هدف رمان تاریخی، تاریخیکردن ادبیات داستانی است یا به تاریخ بدلکردن ادبیات داستانی.3 به عبارت دیگر، آیا قرار است مسئلهای تاریخی موضوع کار باشد یا نفسِ بازنمایی تاریخ محل چونوچراست. بدیهی است که در هر دو حالت کار نوشتن در این زمینه مستلزم بررسی و تحقیق درباره جزئیات زیادی است و چندان شبیه نوشتن از ملال سکونت در شهرها، آنطور که مثلا در داستانهای آپارتمانی میتوان دید، نیست. اما گذشته از این حساسیت و کاری که میبرد، میتوان به مختصات کلی این نوع داستاننویسی و نفسِ چرایی بازگشتش اندیشید.
داستان کلی همانی است که در متون کهن و قرآن به آن اشاره شده، تقریبا همان مختصات را هم دارد اما انگار روی چهرهها و فیگورها و جزئیات کار زیادی شده و تشخص و نزدیکی بیشتر با خواننده یافتهاند. این کار تشکیل شده از رنج مطالعه جغرافیایی و تاریخی و بررسی منابع برای یافتن جزئیات ریز و بازتعریف آن در نوعی پیرنگ داستانی که کشش نسبتا خوبی هم دارد. اما مشکل این دست روایتگریها این است که شما داستان کلی را میدانید و شنیدهاید و میدانید که در نهایت الف به ب خواهد رسید و کار نویسنده در این میان این است که شما را در جزئیات گم کند. چه این کار را با خلق تصاویر انجام دهد، چه با طرح و توطئههای موضعی و چه با ایجاد نوعی تور تاریخی و جغرافیایی و سیرابکردن حس کنجکاوی.
«- عفونت؟ عفونت دیگر چیست؟ - شیاطین فرصتطلبی هستند که از محل زخمها وارد بدن میشوند و باعث تب و درد و در نهایت مرگ میشوند. اینجا نوشته است که شمشیر و خنجرها، کثیفیهایی دارند که مثل موجودات زنده وقتی وارد خون ما شوند، رشد میکنند و تبدیل به موجودی کشنده میشوند» (ص 21).
باری، هزارو یک شبِ الهام حیدری کشش و توان روشن نگهداشتن چراغ روایت را دارد و اتفاقا با اینکه میدانید چه میشود و چه خواهد شد، همچنان میخوانید و شما را با خود میبرد. «بلقیس روی زمین چهارزانو نشسته بود و ادامه رنگین دامن حریرش دور پاهایش روی زمین به شیوهای پخش شده بودند که انگار چند طراح و مشاطهگر آن را با دقت و وسواس به دورش تزیین کردهاند. گیسوانش موجموج بر سر گردنش ریخته بود و پرتو آفتاب که از لای درختان بلند و کهنسال بر این تصویر میتابید، طوری تنظیم شده بود که گویی صورتگری چینی ساعتها با دقت این هارمونی رنگ و نور را برای نقاشیاش آراسته است» (ص 19).
پیرنگ کلی کار هم ساده است. انتخاب اصلح یا آنطور که مثلا در فارابی مفهومپردازی میشود، ایجاد نظام احسن. و همانطور که در نام این داستان میتوان دید، موضوع درباره همسری برای ملکه است. پس هرچه گفته میشود، در راستای ترسیم شایستگی است و اینکه چه کسی صلاحیت آن را دارد؟ بلقیس در این داستان زنی قدرتمند، کنجکاو، عاقل، مدیر و مسلما زیبا تصویر شده که دال مرکزی ارزش است؛ کسی که منشأ ارزش است و تمام صفات نیکو به او بازمیگردند و بدیها و زشتیها از او مبریاند. او شایسته فرمانروایی و تصمیمگیری است و اگر او از همه شایستهتر است، مسئله این است که چگونه میتوان جفتی همشأن برایش یافت. و جالب اینکه این آشتی و وصلت به شکل عجیب و آیرونیکی شبیه وصلت دو سرزمین یمن و فلسطین درآمده است.
سیاست کلی اثر سیاستِ فری تِل است. سیاست فری تِل مادرانه است؛ سیاست خواباندن، سرگرمکردن و مراقبت. اما سیاست واقعی یا همان بخشبندی امر محسوس، همان چیزی است که به معنای دقیق کلمه در جهان داستان غایب است، چراکه سیاست اساسا یعنی ادغام «همه یا مردم» در قدرت و ما در این داستان چیزی نمیبینیم، جز بازی تاج و تخت. «لطف خداداد» همه معادلات را در خود حل کرده و قدرت داشتن و هرگونه صلاحیتی با نوعی منطقِ حاکم بر حرمسرا خلاصه شده در اتصال به خدایان. به عبارتی نوشتهشدن یا دقیقتر بازنویسی چنین روایتی دردنشان خستگی و چهبسا ناامیدی از سیاست و نهادهای سیاسی، بهمثابه سازوکارهایی برای چانهزنی بر سر صلاحیتها و نویدهای رهاییبخش علم در قرن بیستم است. «شوهری برای ملکه» و بوطیقای حاکم بر آن نشانی از بازگشت به امر تجویزی در برابر امر تجربی است؛ نشانی از بحرانهای پیشروی تجربه در جهانی عاری از سیاست و آزمونگری. جهانی در سیطره مدیریت جمعیتها در مقابل دموکراسی بهمثابه تجلی قدرت همه یا به عبارتی حکمرانی بیصلاحیتها.
1. این کتاب بهزودی به ترجمه همین قلم به همت انتشارات نشر نو منتشر میشود.
2. Iatrogenic
3. Fiction