• ایمالز جستجوگر کالا
  • |

    «شرق» از ضررهای مالی کسب‌و‌کارها و موج بی‌کاری‌‌ به دلیل برنامه قطعی برق گزارش می‌دهد

    خطر اخراج کارگران

    یکی کارگاه خیاطی دارد، دیگری مدیر یک فروشگاه لوسترفروشی است، یکی مهندس ناظر ساختمان است و دیگری در کارگاه کوچک جواهرسازی کار می‌کند؛ قطع برق به همه ضرر وارد کرده است. آنها و تعداد زیادی از کارفرمایان می‌گویند ‌هر یک ساعتی که برق قطع می‌شود، ضرر مالی جبران‌ناپذیری برایشان به همراه دارد. آنها که در بخش‌های مختلف مشغول به کارند، اغلب کارفرمایانی هستند که توضیح می‌دهند با ادامه روند قطع برق، برای جلوگیری از زیان بیشتر شاید مجبور به تعدیل یا حذف برخی از کارگران خود شوند. همچنین کارشناسان حوزه کارگری به «شرق» توضیح می‌دهند‌ ضرر نخست این قطعی‌ها برای واحدهای تولیدی و صنعتی است که بر اقتصاد کلان تأثیر منفی خود را نشان خواهد داد.

    خطر اخراج کارگران
    نسترن فرخه خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

    نسترن فرخه : یکی کارگاه خیاطی دارد، دیگری مدیر یک فروشگاه لوسترفروشی است، یکی مهندس ناظر ساختمان است و دیگری در کارگاه کوچک جواهرسازی کار می‌کند؛ قطع برق به همه ضرر وارد کرده است. آنها و تعداد زیادی از کارفرمایان می‌گویند ‌هر یک ساعتی که برق قطع می‌شود، ضرر مالی جبران‌ناپذیری برایشان به همراه دارد. آنها که در بخش‌های مختلف مشغول به کارند، اغلب کارفرمایانی هستند که توضیح می‌دهند با ادامه روند قطع برق، برای جلوگیری از زیان بیشتر شاید مجبور به تعدیل یا حذف برخی از کارگران خود شوند. همچنین کارشناسان حوزه کارگری به «شرق» توضیح می‌دهند‌ ضرر نخست این قطعی‌ها برای واحدهای تولیدی و صنعتی است که بر اقتصاد کلان تأثیر منفی خود را نشان خواهد داد.

     

    قطع برق کارهای تولیدی را هم تحت تأثیر قرار داده و این موضوع بیشتر شامل مشاغل کوچک شده است. مثل «معصومه» که صاحب یک کارگاه خیاطی است و از فشار مالی و کاری این روزهای خود می‌گوید که به دلیل قطع برق تحمل می‌کند. او توضیح می‌دهد: «دو ساعت در روز برق کارگاه ما قطع می‌شود. در این مدت اتو، چرخ‌ها و همه دستگاه‌ها از کار می‌افتد و عملا هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. حالا در نظر بگیرید ‌ما کلا روزی هشت ساعت کار می‌کنیم که دو ساعت آن را باید بیکار بنشینیم تا برق وصل شود. بنابراین با هر دو ساعت قطع برق حدود پنج میلیون ضرر می‌کنیم. از طرفی هر بار که برق قطع می‌شود، اتو کارگاه خاموش می‌شود و باید 40 دقیقه بعد از وصل‌شدن برق صبر کنیم تا حرارت اتو به میزانی که بتوانیم از آن استفاده کنیم برسد. ‌با این حساب عملا ما سه ساعت از کار کارگاه عقب می‌مانیم؛

     

    چون همه کار ما با همین اتو انجام می‌شود. در حال حاضر، پنج نیروی فعال در کارگاه دارم که با هر قطع برق، از حقوقی که باید به آنها بدهم کم می‌شود و اگر همین‌طور پیش رود، باید از جیب خودم حقوق آنها را پرداخت کنم». در ابعاد دیگر این ماجرا، مهندسان ساختمان‌ساز هم به دلیل قطعی برق‌ با چالش‌های بسیاری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. مسعود، مهندس ناظر پروژه‌ای در مرکز شهر، از مشکل خود در این روزها می‌گوید: «پروژه‌ای در دست داریم که تقریبا روزهای پایانی آن است و هر‌چه زودتر باید کار را تمام کنیم. با‌این‌حال هر روزی که برق می‌رود، در آن زمان کل کار ما متوقف می‌شود؛ چون علاوه بر برق مجموعه، به دلیل آنکه آب با پمپ کار می‌کند، آن هم قطع می‌شود. مثلا روز قبل‌ وقتی برق قطع شد، دستگاه برق سنگ از کار افتاد و دیگر حتی آب نبود تا کار سیمان‌کشی را انجام دهیم. با این حساب، شش کارگر ما‌ در زمان قطع برق چاره‌ای نداشتند تا در سایه بنشینند و منتظر وصل‌شدن برق بمانند. همه اینها برای ما ضرر است؛

     

    چون هر یک ساعت وقفه در کار، علاوه بر هزینه مالی، زمان تحویل کل پروژه را به تعویق می‌اندازد». یکی از تأثیرات قطع برق بر روی کارهای آنلاین است. «ریحانه» صاحب یک فروشگاه آنلاین لوازم بهداشتی است که دفتر کارشان در مجموعه تجاری قرار دارد. او از شرایط کارش می‌گوید که در ساعت قطع برق، فعالیت‌شان به ‌طور کامل متوقف می‌شود و این موضوع برای آنها ضرر مالی درخور توجهی همراه دارد: «با اینکه در پاساژ برق اضطراری وجود دارد، اما تمام سیستم‌های کامپیوتری مجموعه از کار می‌افتد. برق اضطراری فقط برای راهروهای مجموعه کار می‌کند. بنابراین عملا در ساعت قطع برق، مغازه‌ها کار را تعطیل می‌کنند. حتی مغازه‌دارها نمی‌توانند کرکره‌های خود را پایین دهند و مجبورند در آن تاریکی در مغازه بمانند. از طرفی، ساعت‌های پر‌رفت‌و‌آمد ما 11 تا یک‌ و پنج تا هفت عصر است که درست در همین ساعت‌ها برق قطع می‌شود. در مغازه‌ها برقی وجود ندارد و اینترنت‌ها هم ضعیف است یا قطع می‌شود که در این صورت از دستگاه کارتخوان هم نمی‌توان استفاده کرد. همه اینها باعث می‌شود‌ فروش در این ساعت‌ها کم یا متوقف شود که وقتی در طول یک ماه ارزیابی کنیم، ضرر مالی درخور توجهی می‌شود. با این حساب، اولین انتخاب کارفرما کمتر‌کردن نیرو خواهد بود تا بتواند تا جای ممکن جلوی ضرر مالی را بگیرد».

     

    «حجت» جوان دیگری است که کارگاه و فروشگاه لوسترفروشی دارد. او هم مانند بسیاری از تولیدی‌ها پس از هر قطع برق با ضرر مالی مواجه می‌شود و می‌گوید: «شغل ما به شکلی است که باید همیشه لوسترها روشن و مجموعه پرنور باشد. با‌این‌حال وقتی برق قطع می‌شود دیگر هیچ جنسی به چشم نمی‌آید و واقعا در خرید مشتری تأثیر دارد. مخصوصا اگر نزدیک غروب‌ برق قطع شود که کل فروشگاه تاریک خواهد شد. در این صورت هیچ مشتری وارد فروشگاه نمی‌شود. در کارگاه هم شرایط همین است؛ با قطع برق بسیاری از دستگاه‌ها دیگر قابل استفاده نخواهد بود. با هر روز قطع برقی که تجربه می‌کنیم، من واقعا ضرر می‌کنم. نمی‌توانم رقم دقیقی بگویم، اما در میانگین کلی حتما خودش را نشان می‌دهد که عدد کمی نخواهد بود». تولیدی‌های کوچک در صف اولین متضررها در ساعت‌های قطع برق قرار دارند.

     

    «نگار»، کارگر یکی از کارگاه‌های ساخت جواهر و طلا، در مورد ساعت‌های قطع برق کارگاه توضیح می‌دهد: «روزانه برق کارگاه ما هم قطع می‌شود ولی با دستگاه برق اضطراری که بنزینی است، برق را وصل می‌کنیم. با‌این‌حال اگر یک روز این دستگاه بنزین نداشته باشد یا به هر دلیل کار نکند، تمام دستگاه‌های ما از کار می‌افتد؛ چون تمام کار ما به برق وصل است و بدون آن، همه باید در کارگاه بی‌کار بنشینیم تا دوباره برق وصل شود. الان حدود 20 نفر هستیم که روزی هشت ساعت در کارگاه کار می‌کنیم. روزهایی که دو ساعت برق قطع می‌شود، اگر دستگاه برق اضطراری کار نکند، مجبوریم دو ساعت بیشتر بمانیم تا کار را تحویل دهیم». برنامه قطع برق به دلیل مشکل ناترازی انرژی در کشور، علاوه بر اینکه زندگی روزمره مردم را دچار چالش کرده، مشکلاتی را برای کسب‌و‌کارهای مختلف به وجود آورده است که همه اینها در بهره‌وری کلی جامعه اثر خواهد داشت. ‌حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیش‌کسوتان جامعه کارگری، در گفت‌وگو با «شرق» به همین موضوع اشاره می‌کند‌: «قطع برق تأثیرات منفی بر روی کاهش بهره‌وری دارد که کارفرما دچار ضرر و زیان درخور توجه خواهد شد. محاسبات اقتصادی هم این را نشان می‌دهد که وقتی قطع برقی اتفاق می‌افتد، به میزان ساعات قطع برق شاهد کاهش تولید و اثرات تخریبی بر سودآوری واحدهای تولید هستیم. طبیعی است در این حوزه کارگرانی که برای پاداش ضمن تولید و سودآوری قرارداد دارند هم متضرر خواهند شد. بنابراین در بحث قطعی برق، کارگر و کارفرما همه زیان می‌بینند. بیشتر این ضرر و زیان‌ها برای کارفرماهای مشاغل صنعتی، تولیدی و کارگاه‌ها اتفاق می‌افتد که آنجا این ضررها واضح‌تر خود را نشان می‌دهد؛

     

    چون در مشاغل خدماتی شاید این زیان کمتر به چشم بیاید. متأسفانه ما تلاشی برای اصلاح این کسری انرژی نمی‌کنیم. مثلا می‌توانستیم از کشورهای همسایه خرید برق داشته باشیم، در‌حالی‌که پایمان را بر گلوی واحدهای تولید و صنعتی گذاشتیم که ضرر آن در آخر به خود کشور برمی‌گردد. همان‌طور که در دهه 90 به عراق برق صادر می‌کردیم، حالا خودمان هم می‌توانیم این انرژی را با تهاتر، مبادله یا خرید وارد کنیم». در هر بحران اقتصادی، اولین گروهی که آسیب می‌بیند، قشر ضعیف و بی‌ثباتی است که پشتوانه اقتصادی قوی ندارد. ‌در نتیجه، در بحث قطع برق هم واحدهای اقتصادی کوچک ضربه بیشتری را متحمل خواهند شد. هر‌چند‌ می‌توان به کارگرهای روزمزد هم اشاره کرد که قطع برق شرایط کاری آنها را متزلزل‌تر خواهد کرد. فرشاد اسماعیلی، پژوهشگر حوزه کار و کارگر، در گفت‌وگو با «شرق» به همین موضوع اشاره دارد‌: «مسئله قطع برق، در صف اول، کارگران روزمزد را تحت تأثیر قرار می‌دهد که کف طبقه کارگری قرار دارند. بسیاری از این کارگران در کارگاه‌های کوچکی کار می‌کنند که به واسطه قطع برق امکان انجام خدمات برای آنها وجود ندارد و عملا شغل خود را از دست می‌دهند.

     

    حتی امکان دارد کارفرما برای سرویس‌دهی، با تعویض نیرو کار را پیش ببرد. این قطعی برق در کارگاه‌های کوچک شهرهای بزرگ، متوجه کارگران روزمزد است. همان‌طور که مشخص است، قطعی برق هم طبقاتی است و در فروردین و اردیبهشت سال قبل، مناطقی مثل شهرری و اسلام‌شهر قطعی برق بیشتری نسبت به جاهایی مثل منطقه یک داشته‌اند. این یعنی در مناطق پایین‌تر میانگین سه ساعت و ‌مناطق بالای تهران در میانگین کمتر از یک ساعت با قطع برق مواجه بوده است. با‌این‌حال، در مناطق حاشیه شهر، کارگران روزمزد و پاره‌وقت که امنیت شغلی درستی ندارند، جمعیت بیشتری دارند؛ بنابراین معیشت روزانه آنها بیشتر مورد حمله قرار می‌گیرد. برای مثال در صنف نانواها، شاطرهای روزمزدی هم هستند که با قطع برق، امکان کار‌کردن را از دست می‌دهند؛ چون وقتی برق قطع می‌شود، تمام برنامه پخت روزانه آنها به هم می‌خورد.

     

    بنابراین چنین بحران‌هایی معمولا بی‌ثبات‌ترین و ضعیف‌ترین قشر را مورد حمله قرار می‌دهد؛ یعنی افرادی که فاقد بیمه و حمایت‌های قانونی وزارت کار هستند، با آسیب بیشتری روبه‌رو می‌شوند. همین پیک‌های سیار که کارگر روزمزد به حساب می‌آیند، با قطع برق و بر‌هم‌خوردن آنتن‌دهی و قطع اینترنت مناطق، با ضرر کاری مواجه می‌شوند؛ چون در سفارش‌گرفتن دچار مشکل خواهند شد. همه اینها در حالی است که شرکت‌ها و کارخانه‌های بزرگ به واسطه استفاده از ژنراتور یا نیروهای جایگزین می‌توانند بخشی از این کمبود را جبران کنند، ولی خط تولید آنها معمولا نمی‌خوابد و آسیب چندانی نمی‌بیند. حتی تفاهم‌نامه‌هایی را می‌نویسند یا خدماتی ارائه می‌کنند تا بستر شغلی خود را از دست ندهند. اما کارگاه‌های کوچک بیشترین آسیب را می‌بینند. بنابراین در بحران‌های این‌چنینی مشخص می‌شود شغل این افراد هسته مقاومی ندارد و امنیت شغلی‌شان به صفر می‌رسد».