|

بروید گل و بشکفد نوبهار

گفت‌وگو با ابراهیم حقیقی به بهانه نمایشگاه نقاشی‌های او در گالری سهراب

ابراهیم حقیقی، متولد سال 1328 طراح گرافیک، عکاس، نقاش، کارگردان و مدیر هنری ایرانی، فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینه گرافیک از سال ۱۳۴۸ آغاز کرد. او عضو انجمن بین‌المللی طراحان گرافیک (AGI)، عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و عضو انجمن فیلم‌سازان مستند ایران است.

بروید گل 
و بشکفد نوبهار

ترانه سلطانی

 

 

ابراهیم حقیقی، متولد سال 1328 طراح گرافیک، عکاس، نقاش، کارگردان و مدیر هنری ایرانی، فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینه گرافیک از سال ۱۳۴۸ آغاز کرد. او عضو انجمن بین‌المللی طراحان گرافیک (AGI)، عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و عضو انجمن فیلم‌سازان مستند ایران است. او در نمایشگاه‌های بسیاری حضور داشته و جوایز بسیاری را از آن خود کرده است. ابراهیم حقیقی در طول فعالیت کاری خود در نمایشگاه‌های متعدد دوسالانه، انفرادی و گروهی در زمینه‌های مختلف هنری، داخل و خارج از کشور شرکت داشته است. این روزها گالری سهراب، میزبان نمایشگاهی از مجموعه آثار نقاشی این هنرمند، تحت عنوان برویَد گل و بشکفد نوبهار است. کیانوش معتقدی در استیتمنت این نمایشگاه آورده‌است:

در چیدمان‌هایی از نقاشی طبیعت‌ بی‌جان (شامل گل‌ها و میوه‌‌ها)، در ترکیبی ساختارمند، با نوشتار و رنگ‌های گرم و پر انرژی در هم تلفیق شده تا بدون در نظرگرفتن چارچوب‌های سنتی خطاطی و الگوهای از پیش تعیین‌شده در نقاشی، تصویری کمال‌گرایانه و رها از اندیشه پویای هنرمند را نشان دهد.

حقیقی به دنبال «خوش‌نویسی» نیست. او می‌کوشد تا از خط به‌مثابه موتیفی تصویری در تکمیل فرایند نقاشی‌هایش بهره بگیرد. در اینجا مسئله ترکیب‌بندی و انتخاب رنگ‌های پربسامد؛ پیوندی ناگسستنی میان عناصر تصویری و نوشتار ایجاد کرده و این بافتار رنگارنگ، با ایجاد ریتم و کلیتی خودبسنده، حرکتی پیوسته و سیال را در سطح بوم القا می‌کند که هر بیننده‌ای را افسون خواهد کرد.

این نمایشگاه بهانه‌ای شد تا با ابراهیم حقیقی یک گفت‌وگوی کوتاه داشته باشیم.

ابتدا درباره آثار تازه به نمایش درآمده شما در گالری سهراب صحبت کنیم. این مجموعه از کجا آغاز شده و آیا دغدغه یا مفهوم خاصی پشت آن بوده؟ درباره روند شکل‌گیری این مجموعه برای ما بگویید.

این مجموعه دو سال به طول انجامید، سال‌های 1402 و 1403. این آثار در اصل در تداوم نمایشگاه‌های خط‌نگاره‌هاست که از سال 1372 شروع کردم و اولین مجموعه از آنها در سال 1374 در گالری گلستان به نمایش درآمد. آن مجموعه ادامه پیدا کرد و بالطبع در این میان تغییرات زیادی هم ایجاد شد تا به اینجا رسید.

عنوان نمایشگاه بروید گل و بشکفد نوبهار است. این عنوان از کجا آمده‌ است؟

این یکی از شعرهایی است که در نقاشی‌هایم آورده‌ام و شعری است از سعدی که بروید گل و بشکفد نوبهار.

شما سال‌ها به‌عنوان طراح گرافیک، طراح پوستر و لوگو بسیار شناخته‌شده و موفق هستید. این تجربیات چطور خودشان را در آثار نقاشی شما نشان می‌دهند؟

به هر حال من یک طراح گرافیک هستم. یعنی همچنان درآمد و معیشتم از طراحی گرافیک می‎‌گذرد؛ اما از وقتی آغاز به کار کردم، نقاشی‌کردن همیشه وسوسه‌ای بوده که باید به آن می‌پرداختم. به این دلیل که در حیطه طراحی گرافیک، مثلا همان پوستر که شما مثال زدید یا هر چیزی مثل نشانه، جلد کتاب یا جلد مجله، متکی به سفارش است. یعنی یک سفارش به‌عنوان تألیف اولیه، موجود است که از طریق سفارش‌دهنده به طراح گرافیک داده می‌شود و باید آن را برای مخاطب خاصِ تعریف‌شده یا سفارش‌دهنده یا آنچه خود سفارش مشخص می‌کند، انجام دهد. ولی نقاشی این‌طور نیست. در حقیقت نه سفارشی از قبل بوده و نه مخاطب روشن و مشخصی دارد که بدانی کیست. نقاشی به این صورت است که می‌تواند انجام شود و در اتاق یا انباری بماند و هرگز دیده نشود یا اگر دیده شد، مخاطبان آن، افرادی از طیف‌های بسیار متنوع و گسترده هستند و معمولا افرادی که اهل گالری‌گردی هستند و گالری‌رفتن را بلدند. اما اتفاقی که در نقاشی برای یک نقاش می‌افتد، این است که با آزادی کامل انجام می‌شود و در واقع نقاشی است که نقاش را راه می‌برد؛ اما در گرافیک، طراح است که گرافیک را تکمیل می‌کند.

وقتی به یک بوم خالی نگاه می‌کنید، ذهن شما بیشتر به سمت تصویرسازی می‌رود یا نقاشی آزاد؟ یعنی نگاه گرافیکی شما بیشتر بر نقاشی‌های‌تان تأثیر می‌گذارد یا نقاشی‌ها بر طراحی‌های گرافیکی یا تلفیقی از هر دو؟

تصویرسازی متکی به یک قصه است اما نقاشی متکی به یک خیال. یک بوم سفید از آن، خیالی است که در آن زمان و روزگار بر نقاش گذشته است و حاصل تصمیمی است که نقاش گرفته که دوست دارد با کدام ابزار چه کاری انجام دهد تا در نهایت یک تابلوی زیبا حاصل شود.

این مجموعه آثار با چه تکنیک‌هایی انجام شدند؟ آیا تجربه‌ای تازه در فرم یا متریال بود؟

سال‌های قبل من با رنگ اکریلیک کار کرده بودم و این بار خواستم تا جوهر را تجربه کنم. البته تجربه با جوهر را خیلی قدیم‌تر وقتی که نقاشی کتاب بارون را در دست داشتم، کسب کرده بودم ولی کار در وسعت بزرگ برایم جذاب بود. برای همین هم تمرین‌هایی انجام دادم و تست‌هایی گرفتم که جذابیت این تکنیک برایم بیشتر شد و متوجه شدم که اتفاق‌های خوبی در نقاشی‌هایم رقم می‌خورد. در این آثار این جوهر بود که من را راه برد.

در کنار این آثار نقاشی، شما یک‌سری تجربه‌های آثار چاپ‌شده هم دارید. آنها هم ادامه خواهند داشت و آیا از این مجموعه به نمایش درآمده در گالری سهراب، بعدا آثار چاپی خواهیم دید؟

بله، ممکن است. از نمایشگاه‌های قبلی آثار کوچکی با تکنیک چاپ سیلک اسکرین تهیه کردم. این بار به دنبال تکنیک چاپی در تیراژ کم هستم که بتواند بهترین جواب‌گویی را برای این‌گونه رنگ‌آمیزی به کار رفته در آثار داشته باشد.

قبل‌تر از شما (اردیبهشت 1401) یک نمایشگاه طبیعت با عنوان دلتنگی در گالری اعتماد و یک نمایشگاه فرش به اسم خط‌نگاره‌ها در فرش (اردیبهشت و خرداد1403) در گالری اعتماد دیده ‌شد. در نمایشگاه فرش آثاری خلق شدند که ترکیب خوشنویسی و طراحی گرافیک بوده که روی فرش دستباف پیاده شدند. مجموعه پیش‌رو که ترکیبی از طراحی و حتی مقداری خط در آن نقش دارد، دنباله تجربه گذشته است یا حضوری مستقل دارد؟ در اصل این مجموعه در دنباله آنهاست یا گسست است؟

نمایشگاه فرش یک تجربه‌ای بود از مجموعه خط‌نگاره‌هایی که در طول سال‌ها اتفاق افتاده بود که با همکاری تعداد زیادی بافنده در شهرهای مختلف مثل اراک، تبریز، رشت، تهران و رفسنجان انجام دادم. نتایج خوبی هم برایم داشت. اما نمایشگاه نقاشی‌های پاستل طبیعت که اسم نمایشگاه، دلتنگی بود، حاصل سه سال کار و خانه‌نشینی همه ما به دلیل کرونا بود. درواقع ماحصل آن، دلتنگی برای طبیعت بود که تجربه شد.

آیا این مجموعه طبیعت ادامه خواهد داشت؟

مجموعه طبیعت برای آن دوره مستقل بود. البته الان فکرهایی دارم و اگر بخواهم باز سراغ طبیعت بروم، آنها را انجام خواهم داد؛ اما مجموعه متفاوتی خواهد بود.

در نمایشگاه گالری سهراب، شما انتظار دارید وقتی مخاطب وارد گالری می‌شود چه چیزی احساس کند یا تجربه او از مواجهه با این آثار چگونه باشد؟

وقتی طیف و گوناگونی مخاطب روشن نیست، نقاش نباید هیچ انتظاری داشته باشد که تماشاگر را به سمتی که خودش دوست دارد هدایت کند یا بگوید که این‌گونه نگاه کن. نه، این‌طور نمی‌شود. نمایشگاه خودش می‌گوید که مخاطب چه برخوردی با آن داشته است. خوشبختانه، این 10 روزی که گذشت، هم استقبال خوبی از نمایشگاه شکل گرفت و هم آن شادمانی حضور رنگ و زندگی در آثار، آن‌طور که تماشاگران به من گفتند، روی آنها تأثیر خوبی داشته و در واقع به آنها خوش گذشته است.

خط، حضور پررنگی در آثار شما دارد. این استفاده از خط چگونه است؟ آیا آثار به سمت نقاشی‌خط حرکت می‌کنند؟

همان‌طور که گفتم این مجموعه در تداوم خط‌نگاره‌هاست که از سال 1372 شروع شد. در اصل در پی یافتن ظرفیت‌های خط فارسی به‌غیر از خوشنویسی سنتی  هستم.

هیچ‌گاه به این‌ آثار نقاشی‌خط نگفتم؛ زیرا با شیوه هنرمندان بسیار درخشان ایرانی که نقاشی‌خط کار می‌کنند، متفاوت است. به همین سبب اسم اینها را خط‌نگاره‌ها گذاشته بودم. اما در این نمایشگاه اخیر، آثار یک جاهایی به سمت‌و‌سوی نقاشی‌خط هم رفت اما باز دوباره با پرهیز آگاهانه از خوشنویسی سنتی شکل گرفتند.

این اشعار و نوشته‌هایی که در نقاشی‌ها هستند، به چه صورت انتخاب می‌شوند؟

این نوشته‌ها را از مرور یادداشت‌هایی که پس از خواندن اشعار دارم، انتخاب می‌کنم. گاهی هم اثر برای من از شعرش شروع می‌شود و نقاشی حضور پیدا می‌کند.

در آینده مسیر هنری شما بیشتر به کدام سمت خواهد بود؟ نقاشی یا طراحی گرافیک یا هر دو؟ و مجموعه جدید و متفاوتی از شما خواهیم دید؟

قطعا مجموعه جدیدی در ذهن دارم که ترجیح می‌دهم کارها انتزاعی‌تر باشند؛ اما همچنان با حضور خط فارسی خواهد بود.