|

آمریکایی آرام، سکان‌دار کشتی توفان‌زده واتیکان

همواره گفته‌اند‌ اعداد دروغ نمی‌گویند‌ و دو روز پیش، در آستانه ورود به کانکلیو (مجمع انتخاب پاپ)، هر‌کس شمردن بلد بود، دلیلی کافی داشت تا انتظار پاپ جدیدی را داشته باشد که دست‌کم در چارچوب و شمایل پاپ فرانسیس قرار گیرد؛ پاپ فرانسیسی که اکثریت کاردینال‌های انتخاب‌کننده را منصوب کرده بود. با‌این‌حال، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که اولین اسقف آمریکایی رم در قامت پاپ لئوی چهاردهم، کاردینال سابق، رابرت فرانسیس پرووست‌ ظهور کند ‌و به این ترتیب‌ برای دومین بار متوالی، پاپی از آمریکای جنوبی راهی رُم شود.

آمریکایی آرام، سکان‌دار کشتی توفان‌زده واتیکان

همواره گفته‌اند‌ اعداد دروغ نمی‌گویند‌ و دو روز پیش، در آستانه ورود به کانکلیو (مجمع انتخاب پاپ)، هر‌کس شمردن بلد بود، دلیلی کافی داشت تا انتظار پاپ جدیدی را داشته باشد که دست‌کم در چارچوب و شمایل پاپ فرانسیس قرار گیرد؛ پاپ فرانسیسی که اکثریت کاردینال‌های انتخاب‌کننده را منصوب کرده بود. با‌این‌حال، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که اولین اسقف آمریکایی رم در قامت پاپ لئوی چهاردهم، کاردینال سابق، رابرت فرانسیس پرووست‌ ظهور کند ‌و به این ترتیب‌ برای دومین بار متوالی، پاپی از آمریکای جنوبی راهی رُم شود.

 

شادی و سرور جمعیت حاضر در رُم صادقانه بود. همیشه همین‌طور بود و شور و اشتیاق آنها با اعلام رسمی نام پاپ جدید توسط کاردینال شماس و با آن عبارت مشهور‌ «Habemus papam» (پاپ داریم)، نه کاهش محسوسی یافت و نه افزایش چشمگیری؛ چرا‌که از پیش در اوج خود قرار داشت. رُمی‌ها‌ و کاتولیک‌ها در همه‌ جا، چنان شرطی شده‌اند که انتخاب پاپ جدید را جشن می‌گیرند، فارغ از اینکه او کیست یا اهل کجاست. از میان چهار نامزد احتمالی که انتظار می‌رفت در کانکلیو پیشتاز باشند، کاردینال پرووست، آن‌گونه که در آن زمان شناخته می‌شد، احتمالا کمترین آشنایی را برای جهان گسترده‌تر داشت. او نه یک دیپلمات برجسته بود و نه یک واعظ مشهور با کاریزمای فوق‌العاده؛ آخرین مسئولیت او، مشاوره آرام و بی‌سروصدا به پاپ درباره انتصاب اسقف‌های جدید در سراسر جهان و در صورت لزوم، نظارت بر قصور آنها بود.

 

انتخاب لئو در بعدازظهر روز دوم رأی‌گیری، به همان اندازه طول کشید که انتخاب دو پاپ قبلی‌اش؛ هرچند برخلاف آنها، او به ‌عنوان یکی از گزینه‌های اصلی و پرشانس وارد نمازخانه سیستین نشده بود. او پس از ظاهر‌شدن بر بالکن، اولین سخنرانی و دعای خیر خود را ایراد کرد و به ‌طور مشخص از دوران جدید «کلیسای سینودال» (کلیسای همگام و مشورتی) نام برد که پاپ فرانسیس قصد داشت آن را به‌ عنوان میراث خود برجای گذارد.

 

او همچنین بارها هزاران نفرِ گردآمده در میدان را تشویق کرد که «بدون ترس» به آینده بنگرند و برای تحقق صلحی که وعده انجیل مسیح است، پل بسازند. پاپ لئو با این سخنان، وظیفه‌ای دشوار اما ضروری را برای خود تعیین کرده است. کلیسای سینودالی که او به ارث برده، در زیر پوست خود، فاصله‌ای بسیار با آن «اتحاد دست در دست» دارد که او از بالکن مشهور، همه را به آن فراخواند. حتی در همان زمانی که کاردینال‌ها در کانکلیو محبوس بودند، رهبران کلیسا در آلمان تعهد خود را به انتصاب زنان به مقام کشیشی و برکت کلیسایی برای زوج‌های همجنس‌گرا اعلام می‌کردند؛ همان مسائلی که پروژه سینودال فرانسیس را تهدید به خروج از مسیر می‌کرد و در نهایت، یک «نه» قاطع و محافظه‌کارانه از پاپ پیشین دریافت کرد.

 

واتیکان بحران‌زده در انتظار اصلاحات

 

لئو همچنین واتیکانی از‌هم‌گسیخته و در آستانه ورشکستگی مالی را به ارث می‌برد که در آینده‌ای بسیار نزدیک، نیازمند توجهی فوری، مجدانه و مشخصا نامحبوب خواهد بود و احتمالا پاپ جدید را ملزم خواهد کرد تا اصلاحاتی را که در نهایت برای فرانسیس بیش از حد سنگین از آب درآمد، به سرانجام برساند. با نگاهی به خارج از کلیسا، کاردینال‌ها دقیقا می‌دانسته‌اند که با انتخاب یک آمریکایی -فردی که بخش عمده‌ای از دوران کشیشی و اسقفی خود را در پرو گذرانده-‌ به کرسی پطرس مقدس در عصر ترامپ، چه می‌کنند. لئو که به مردی آرام و کم‌حرف شهرت دارد، بعید است به اندازه سلف خود اظهارنظرهای فی‌البداهه داشته باشد و همچنین بعید به نظر می‌رسد ‌جوهر پاپی را صرف به چالش کشیدن مستقیم جی‌دی‌ ونس (معاون رئیس‌جمهور آمریکا)در ایکس کند.

 

با وجود این، انتخاب نام «لئو» توسط او، احتمالا اشاره‌ای است به نویسنده ‌«Rerum novarum» (شرایط نوین)، اثر بزرگی که آنچه را به ‌عنوان «آموزه‌های اجتماعی کاتولیک» شناخته می‌شود، ایجاد و تعریف کرد‌ و او احتمالا به همان اندازه فرانسیس، مدافعی سرسخت -هرچند شاید سنجیده‌تر-‌ برای مهاجران، پناهندگان و فقرای جهان خواهد بود. اما اگر چنین باشد، مهم‌ترین ناشناخته درباره پاپ جدید این نیست که چه چیزی تعلیم خواهد داد، بلکه این است که چگونه حکومت خواهد کرد. فرانسیس تمایل داشت طبق تذکر خود مبنی بر «ایجاد آشوب و به‌هم‌ریختگی» (make a mess) زندگی کند. لئو وظیفه‌ای کمتر پرزرق‌وبرق اما جذاب را بر عهده خواهد داشت: تصمیم‌گیری درباره چگونگی مرتب‌کردن این آشفتگی و ایجاد انسجام در قوانین و آموزه‌های پاپی که اغلب متناقض بوده‌اند.

 

اینکه او چگونه این کار را انجام می‌دهد، چه چیزهایی را با ظرافت به عقب بازمی‌گرداند و بر چه چیزهایی قاطعانه پافشاری می‌کند، کلیسا را برای دهه‌های آینده ‌-و شاید حتی برای قرن آینده-‌ شکل خواهد داد. در مجموع، به نظر می‌رسد پاپ لئو به‌راحتی آماده است تا اگر نه «فرانسیس ۲»، دست‌کم «فرانسیس ۱.۵» باشد. پس از آنکه او در روزهای آینده به ‌طور رسمی منصوب شود، بسیاری از کاتولیک‌ها منتظر خواهند بود‌ ببینند آیا لئو قصد دارد وقت و انرژی خود را برای رفع اشکالات سیستم برجای‌مانده از سلف خود محدود کند یا هدفش ارتقای واقعی آن چیزی است که پیش از این وجود داشته است.

منبع: Spectator