احیای دریاچه ارومیه؛ مأموریت چندمرحلهای!
هدف ستاد احیای دریاچه ارومیه این است که از طریق مجموع اقداماتی بتواند حداقل ۴۰ درصد از آب مصرفی بخش کشاورزی را صرفهجویی کرده و این حجم آب را بهعنوان حقابه محیطزیستی به دریاچه اختصاص دهد تا در کنار تونل کانیسیب و پساب تصفیهخانهها، سالانه ۳.۴ میلیارد مترمکعب تأمین شود. ارزیابی بارشهای یکساله گذشته و پیشبینی برای بارشهای آذر و دیماه ۱۴۰۴ نیاز به مدیریت مصرف جدیتر را برجسته میکنند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
هدف ستاد احیای دریاچه ارومیه این است که از طریق مجموع اقداماتی بتواند حداقل ۴۰ درصد از آب مصرفی بخش کشاورزی را صرفهجویی کرده و این حجم آب را بهعنوان حقابه محیطزیستی به دریاچه اختصاص دهد تا در کنار تونل کانیسیب و پساب تصفیهخانهها، سالانه ۳.۴ میلیارد مترمکعب تأمین شود. ارزیابی بارشهای یکساله گذشته و پیشبینی برای بارشهای آذر و دیماه ۱۴۰۴ نیاز به مدیریت مصرف جدیتر را برجسته میکنند.
براساس تحلیل مقالات علمی منتشرشده در ژورنالهای معتبر پس از سال ۲۰۲۰، احیای دریاچه ارومیه یک فرایند بلندمدت و چندعاملی است که نیاز به اجرای کامل برنامههای مدیریتی دارد و صرفا به نوسانات فصلی بارش وابسته نیست. براساس گزارشهای شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی در آذرماه ۱۴۰۴، وضعیت بارندگی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه بسیار نامطلوب بوده است. بارشها در آذرماه ۱۴۰۴ در مقایسه با سال گذشته ۸۱ درصد کمتر و در مقایسه با میانگین بلندمدت ۸۶ درصد پایینتر بوده است. این کاهش مستقیم در کاهش ذخایر سدهای استان (مانند سد شهرچایی ارومیه با کاهش ۳۸درصدی) مشهود است. مقالات علمی منتشرشده در سالهای اخیر بهشدت بر این نکته تأکید دارند که عامل اصلی کاهش تراز دریاچه، عوامل انسانی و سوءمدیریت در کنار تغییرات اقلیمی است، نه صرفا کمبود بارش. عوامل انسانی شامل توسعه کشاورزی، سدسازی و مدیریت ضعیف ۶۵ درصد تا ۸۴ درصد در خشکشدن دریاچه نقش دارند، بنابراین قابل کنترل و مدیریتی است. تغییرات اقلیمی شامل کاهش بارش و افزایش دما و تبخیر حدود ۱۶ درصد تا ۳۵ درصد نقش دارد و بهطور غیرمستقیم ناشی از دخالت انسانها در تولید گازهای گلخانهای و گرمترشدن زمین است.
پژوهشهای پنجساله اخیر نشان میدهند حوضه دریاچه ارومیه در برابر خشکسالیها تابآوری (Resilient) دارد و مشکلات اصلی ناشی از سوءمدیریت منابع آب و برداشت بیرویه برای کشاورزی است. راهکار احیای پایدار معکوسشدن روند خشکشدن و رسیدن به پایداری، تنها از طریق اجرای جامع و بدون وقفه راهبردهای ستاد احیا امکانپذیر است، نه با تکیه بر بارشهای فصلی. تأمین بخش عمدهای از حقابه (هدف ۴۰ درصد کاهش مصرف) از طریق تغییر الگوی کشت و ارتقای راندمان آبیاری ممکن است. درحالحاضر تأمین آب پایدار با انتقال آب از تونل کانیسیب و استفاده از پساب تصفیهخانهها ممکن فرض میشود. اجرای کامل و هماهنگ قوانین رهاسازی حقابه از سدها و اصلاح قوانین تخصیص آب موضوعی است که قابل پیگیری است.
بارشهای آذر و دیماه اگر درخور توجه باشند و به شکل برف ذخیره شوند تا به تدریج وارد رودخانهها شوند، میتوانند به صورت موقت و در کوتاهمدت سطح آب را بالا ببرند و از تشدید فوری خشکی جلوگیری کنند، اما بدون تغییر جدی در مدیریت منابع آب و اصلاح الگوی مصرف کشاورزی، امید به احیای پایدار دریاچه یا برعکسشدن روند کلی خشکشدن، ضعیف است. تراز سطح آب دریاچه در سال ۱۴۰۴ به رقمی رسید که تنها اندکی بالاتر از «تراز کف دریاچه» است و بیشترین افت سه دهه اخیر را ثبت کرده است. حتی در سالهای قبل، با وجود بارشهای فصلی و روانابهای خوب، به دلیل شدت تبخیر در تابستان، بخشهای پرآبشده مجددا خشک شدهاند. بارشهای زمستان و اوایل بهار در کوتاهمدت اثر مثبتی دارند، اما تبخیر شدید در ماههای گرم، این اثر را خنثی میکند. کارشناسان معتقدند کاهش بارشها تنها
۲۰ تا ۳۰ درصد در بحران فعلی نقش دارد و عامل اصلی برداشت بیرویه آب در بخش کشاورزی با مصرف بسیار بالای آب در حوضه آبریز و رعایتنشدن حقابه محیطزیستی دریاچه است. حتی اگر بارشهای حوضه به میزان درخور توجهی (مثلا ۴۵۰ میلیمتر در سال) افزایش یابد، احیای پایدار تا پایان ۱۴۱۰ تنها زمانی محقق میشود که حقابه ۳.۴ میلیارد مترمکعبی دریاچه، شامل انتقال آب و تصفیهخانهها، هر سال بهطور کامل به آن تخصیص یابد.
نیاز آبی دریاچه برای احیا -تراز اکولوژیک- هدف نهایی احیا، رسیدن به تراز اکولوژیک (۱۲۷۴.۱ متر) است و حجم آب مورد نیاز (تقریبی) حدود ۱۵ میلیارد متر مکعب با حقابه محیطزیستی سالانه ۳.۴ میلیارد مترمکعب است. کمبود آب فعلی در پاییز ۱۴۰۴ به نحوی است که اگر حجم آب فعلی حدود یک میلیارد مترمکعب باشد، کمبود تقریبی برای رسیدن به تراز اکولوژیک -۱۵ میلیارد مترمکعب- حدود ۱۴ میلیارد مترمکعب است. میزان آب مورد نیاز ورودی به دریاچه تا پایان ۱۴۱۰ برای رسیدن به تراز اکولوژیک تا پایان سال ۱۴۱۰ باید کمبود فعلی را تأمین کرده و همچنین تبخیر سالانه را نیز جبران کند. کمبود فعلی ۱۴ میلیارد مترمکعب و تبخیر سالانه در پنج سال است. اگر متوسط نیاز آبی ورودی سالانه به دریاچه را همان حقابه محیطزیستی ۳.۴ میلیارد مترمکعب در نظر بگیریم، مجموع آب مورد نیاز طی پنج سال باید حداقل ۱۷ میلیارد مترمکعب آب -ورودی از باران، تونل، تصفیهخانهها و صرفهجویی- به پیکره اصلی دریاچه وارد شود تا فقط تراز اکولوژیک حفظ شود. تبدیل حجم آب مورد نیاز ۱۷ میلیارد مترمکعب به «میزان بارندگی سالانه» بسیار دشوار است؛ چراکه بخش بسیار کوچکی از باران -معمولا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد- تبدیل به رواناب میشود و به دریاچه میرسد.
بیشتر آب در کشاورزی مصرف یا تبخیر میشود. میانگین بارش بلندمدت در حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۳۵۰ میلیمتر است که در پنجساله اخیر به سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر رسیده است. برای احیای دریاچه، میزان بارندگی باید بسیار بیشتر از میانگین بلندمدت باشد یا مصرف آب در حوضه بهطور جدی و پایدار کاهش یابد.
برای تأمین تراز اکولوژیک به بارندگی سالانه ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیمتر یا بیشتر، بستگی به ضریب رواناب، نیاز داریم. این در حالی است که طی پنج سال آبی پیشرو پیشبینیها براساس مدلهای اقلیمی موجود، کمابیش شرایطی شبیه به پنج سال آبی منتهی به ۱۴۰۴-۱۴۰۵ را نشان میدهد. پروژه تونل انتقال آب کانیسیب یکی از حیاتیترین و بزرگترین پروژههای سختافزاری برای تأمین حقابه دریاچه ارومیه است و در پاسخ به نیاز آبی شدید دریاچه طراحی و اجرا شد. تونل انتقال آب کانیسیب برای انتقال آب مازاد سد کانیسیب و رودخانه زاب کوچک به دریاچه ارومیه و در بهترین حالت میزان تأمین آب سالانه حدودا ۶۰۰ میلیون مترمکعب انتقال از این تونل حدود ۳۶ کیلومتری رخ میدهد.
هر صد میلیون مترمکعب آب ورودی میتواند تأثیر درخور توجهی در حفظ رطوبت بستر و کاهش غلظت نمک داشته باشد. بیش از ۲.۵ میلیارد مترمکعب از آب مورد نیاز از طریق کاهش شدید مصرف در بخش کشاورزی حوضه تأمین میشود. از پساب تصفیهخانههای تبریز و ارومیه برای تأمین بخش دیگری از آب، حدود ۰.۳ تا ۰.۴ میلیارد مترمکعب، باید استفاده شود. افزایش راندمان آبیاری و جلوگیری از هدررفت آب در مزارع با تغییر روشهای آبیاری ممکن است. تبدیل سیستمهای سنتی آبیاری غرقابی به روشهای مدرن و کممصرف نیازی جدی است؛ چراکه آبیاری قطرهای و آبیاری تحت فشار، راندمان مصرف آب را تا حد زیادی افزایش میدهد. اصلاح الگوی کشت با هدف کاهش نیاز کلی به آب در حوضه آبریز انجام میشود و حیاتیترین بخش برنامه کاهش سطح زیر کشت محصولات پرآببر و کاهش سطح زیر کشت محصولاتی مانند چغندرقند، یونجه و سیب است که جزء پرمصرفترین محصولات منطقه هستند و نیاز آبی بالایی دارند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.