|

گزارش «شرق» از چالش‌ دانشجویان برای بازگشایی انجمن‌های دانشجویی در دولت جدید پس از محدودیت‌های گسترده

مهر انحلال بر پرونده تشکل‌های دانشجویی

با گذشت بیش از یک سال، دانشجویان از ادامه رویه‌های پیشین و جلوگیری از بازگشایی دوباره انجمن‌ها‌ خبر می‌دهند

در حوادث سال 1401، انجمن‌های دانشجویی نقشی تعیین‌کننده در مطالبه‌گری دانشگاه‌ها داشتند و این حضور فعال به انحلال و لغو مجوز بسیاری از انجمن‌های دانشجویی و ایجاد پرونده‌های انضباطی و بازداشت بسیاری از فعالان این انجمن‌ها انجامید.

مهر انحلال بر پرونده تشکل‌های دانشجویی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

محمدحسین موسوی:  در حوادث سال 1401، انجمن‌های دانشجویی نقشی تعیین‌کننده در مطالبه‌گری دانشگاه‌ها داشتند و این حضور فعال به انحلال و لغو مجوز بسیاری از انجمن‌های دانشجویی و ایجاد پرونده‌های انضباطی و بازداشت بسیاری از فعالان این انجمن‌ها انجامید. در بازه زمانی 1401 تا 1403، نزدیک به 30 انجمن دانشجویی منحل شدند. از این تعداد حداقل 10 تا 15 انجمن در دانشگاه‌های تهران بودند و 10 تا 15 انجمن نیز به‌طور تخمینی از انجمن‌های فعال در دانشگاه‌های دیگر شهرها منحل شدند. علت انحلال این انجمن‌ها در آن زمان، «تحریک اعتراضات»، «فعالیت غیرقانونی»، «اقدام علیه امنیت ملی»، «اخلال در فعالیت‌های دانشگاه» و... بیان شد. در دوره انتخابات، مسعود پزشکیان در مناظره دوم به تاریخ 17خرداد 1403 اعلام کرد: «دانشگاه باید خانه آزادی باشد‌ نه پادگان. دانشجویان حق دارند تشکل داشته باشند، اعتراض کنند و نظرشان را بگویند». پس از انتخاب ریاست‌جمهوری‌، بسیاری از این تشکل‌های منحل‌شده به امید بازگشایی دوباره، نامه‌ها و درخواست‌هایی به وزارت علوم و مسئولان دولت جدید دادند. اما حالا که بیش از یک‌ سال از استقرار دولت گذشته، دانشجویان خبر از ادامه رویه‌های پیشین و جلوگیری از بازگشایی دوباره انجمن‌های خود می‌دهند. طبق گفته‌ها، عزم جدی‌ برای دادن مجوز بازگشایی تشکل‌ها وجود ندارد؛ مسئله‌ای که خلاف آن‌ چیزی‌ است که رئیس‌جمهور و مسئولان مختلف وزارت علوم بارها بر آن تأکید داشته‌اند؛ یعنی حق تشکل‌یابی و آزادی بیان در دانشگاه‌ها.

پرونده، دست افرادی خاص است

16 آذر 1401، هم‌زمان با روز دانشجو، اعضای شورای مرکزی «انجمن اسلامی دانشجویان آزادی‌خواه دانشگاه شهید بهشتی» در اعتراض به شرایطی که برای انجمن آنها و اعضایش ایجاد شد و در همراهی با شرایط عمومی جامعه، به شکل جمعی استعفا دادند. پس از آن دیگر اجازه برگزاری انتخابات دوباره و ازسرگیری فعالیت به این انجمن داده نشد. «رضا» دانشجوی این دانشگاه و از‌جمله افراد پیگیر برای بازتأسیس این انجمن، درباره علت ممانعت از برگزاری انتخابات دوباره برای انجمن‌شان به «شرق» می‌گوید: «بزرگ‌ترین دلیل برای ندادن مجوز تشکیل دوباره انجمن‌ها، محدودیت‌های موجود در آیین‌نامه است. ما در آیین‌نامه‌‌ «انجمن اسلامی آزادی‌خواه» بندی داریم که براساس آن باید انجمن مستقر وجود داشته باشد تا بتواند برای برگزاری انتخابات درخواست مجوز بدهد، اما به علت استعفای جمعی شورای مرکزی انجمن، این امکان برای ما وجود ندارد. این بحث در یک سال اخیر مطرح شده و پیش از آن مسئله ردصلاحیت افرادی را که کاندیدای انتخابات شورای مرکزی انجمن شده بودند، مانع بزرگی برای فعالیت انجمن ما عنوان کردند». به گفته او، در یک سال اخیر، انجمن آنها را در یک چرخه معیوب قانونی انداخته‌اند: «وزارت علوم می‌گوید می‌توانید با تشکیل چیزی مثل یک شورای بررسی و نظارت، درخواست برگزاری انتخابات بدهید و از دانشگاه شهید بهشتی بخواهید آیین‌نامه‌ای تدوین کند، اما در مقابل دانشگاه بهشتی می‌گوید در صورتی اجازه این کار را می‌دهیم که وزارت علوم، نامه یا دستوری بدهد. در همین راستا دانشگاه نیز از وزارت علوم استعلام گرفته، ولی جوابی از طرف وزارتخانه نیامده تا مشکل حل شود». او تأکید می‌کند که مسئولان وزارت علوم برای حمایت از آنها شانه خالی کرده‌اند: «وزارت علوم به‌طور مشخص به ما گفت خوشبینانه‌ است اگر فکر کنید ما برایتان نامه می‌زنیم. خودتان بروید با تعامل با دانشگاه مسئله را حل کنید». «رضا» می‌گوید حتی به آنها گفته‌اند دخالت وزارت علوم می‌تواند به ضرر شما تمام شود: «نماینده تشکل‌های دانشجویی وزارت علوم به ما گفت نیازی به این نامه نیست، بروید با دانشگاه‌‌تان صحبت کنید، ارتباط با وزارت علوم برایتان فایده‌ای ندارد».

او درباره پاسخ‌های متناقض وزارت علوم به درخواست آنها هم توضیح می‌دهد: «یک‌ بار به ما گفتند جواب استعلام‌تان منفی است و باید منحل شوید، بار دیگر اعلام کردند که باید به دانشگاه نامه بزنیم اما نمی‌توانیم این کار را بکنیم. حتی به ما گفتند پرونده تشکل‌های سیاسی، دست افرادی خاص است ولی ما هیچ‌وقت دقیق نفهمیدیم منظور وزارت علوم از افراد خاص چیست؟». او درباره موضع مسئولان خود دانشگاه بهشتی نیز با تأکید بر اینکه هیچ‌کدام از مدیران و معاونان دانشگاه جز معاون دانشجویی که مجبور به استعفا شد، در دولت جدید تغییر نکرد، می‌گوید: «معاونت فرهنگی به ما گفته بروید یک انجمن جدید بزنید و ما نمی‌خواهیم مجوز انجمن آزادی‌خواه را بدهیم مگر اینکه وزارت علوم دستور بدهد، اگر ندهد ما همکاری‌ای نخواهیم کرد».

ما باید اعضای انجمن‌ را تعیین کنیم‌

در دانشگاه امیرکبیر، وضعیت بغرنج‌تر است. در این دانشگاه پس از انحلال انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه در سال 1398 و سپس انحلال مجمع پلی‌تکنیک در سال 1400، تا سال 1403 دیگر هیچ تشکل سیاسی مستقل‌ فعالی وجود نداشت. در سال 1400 دانشجویان این دانشگاه تلاش‌های متعددی برای بازگشایی یکی از تشکل‌های سیاسی خود کردند، اما تلاش‌‌هایشان به در بسته خورد. در سال 1403 و با تغییر دولت مجوز انتخابات به انجمن «مجمع اسلامی پلی‌تکنیک» داده شد؛ مجوزی که البته با محدودیت‌های زیادی همراه بود. «بهنام» از اعضای قدیمی مجمع پلی‌تکنیک و از فعالان دانشجویی باسابقه دانشگاه امیرکبیر است. او به «شرق» می‌گوید: «در سال 1403 با استقرار دولت جدید، مجوز انتخابات به انجمن پلی‌تکنیک داده شد، اما با گزینش اعضای آن. مسئولان دانشگاه، به‌صورت گزینشی، افرادی را انتخاب کردند و به آن افراد مجوز فعالیت دادند. به عبارتی انجمن را خیلی حساب‌شده و با برنامه‌ریزی بازگشایی کردند». او ادامه می‌دهد: «دانشگاه حتی پیشنهاد داد که خودش اعضای شورای مرکزی و کاندیداهای انتخابات تشکل را تعیین کند. پیش از برگزاری انتخابات انجمن، به دانشجویان پیگیر بازگشایی‌ گفتند این فهرست افرادی که برای شرکت در انتخابات داده‌اید و در سال 1401 نیز از فعالان دانشگاه بودند، اجازه فعالیت ندارند، پس اجازه دهید برای اینکه به شما کمک کنیم، یک فهرست ۱۰‌نفره از بین دانشجویانی که خودمان می‌شناسیم، انتخاب کنیم». به گفته او، کنترل و نظارت بر تشکل آنها فقط به همین مورد ختم نشد: «غیر از مهندسی‌کردن انتخابات، برای فعالیت‌های «مجمع امیرکبیر» نیز محدودیت‌های زیادی قائل شده‌اند و برنامه‌هایی را که از نظر خودشان کمی می‌توانست مشکل‌ساز شود، رد کرده و اجازه برگزاری نمی‌دادند. در یک سال اخیر، مسئولان دانشگاه درخواست مجوز برای هر برنامه‌ای را که «مجمع امیرکبیر» در نظر داشت برگزار کند (ازجمله تریبون آزاد گفت‌وگو) رد کرده‌اند. همین‌طور در تمام راهروهای منتهی به اتاق تشکل‌های سیاسی دوربین گذاشته‌اند و مواردی داشتیم که حراست با دبیر تشکل تماس گرفته و گفته شخصی که در دفتر شماست حق فعالیت ندارد و اگر این فرد باز هم به دفتر شما مراجعه کند، ما برخورد خواهیم کرد». حالا اما با تغییر مدیران و معاونان دانشگاه، دوباره امیدی برای تغییر رویه ایجاد شده است: «در دولت جدید، ریاست و معاونان دانشگاه، تغییر نکرده‌اند، آنها تلاش کردند با بازگشایی حساب‌شده و مهندسی‌شده انجمن، برای خود چهره جدیدی بسازند. اما حالا با اعتراضات ما و گفت‌وگوهایی که در دیداری با وزیر علوم و معاونان آن داشتیم، در همین ایام اخیر ریاست دانشگاه عوض شد».

برای چه انجمن می‌خواهید؟

«انجمن فرهنگ و تمدن دانشگاه نوشیروانی بابل» در سال 1401 با انحلال سفت و سخت مواجه شد. «عرفان» از فعالان قدیمی این انجمن به «شرق» می‌گوید: «برای تشکل ما درون دانشگاه پرونده‌ای تشکیل شد و در همان زمان نیز حکم لغو امتیاز توسط وزارت علوم ابلاغ شد. در سال 1401 اول دبیر انجمن ما بازداشت شد، سپس سه عضو دیگر شورای مرکزی بازداشت شدند و در این بازداشت‌ها آن افراد را مجبور به استعفا کردند و این مسئله، انجمن ما را بدون مسئول حقوقی کرد». این مسیر به انحلال و لغو مجوز این انجمن ختم شد.

«عرفان» از دیدار با محمدجواد ظریف در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1403 و گفت‌وگو درباره‌ انجمن آنها می‌گوید: «در دوره انتخابات سال 1403، محمدجواد ظریف به بابل آمد و با چند نفر از اعضای انجمن ما و چند فعال دانشجویی دانشگاه مازندران دیدار کرد. در این دیدار آقای ظریف وعده داد که انجمن فرهنگ و تمدن احیا شود». پس از استقرار دولت نیز‌ حسین سیمایی‌صراف، وزیر جدید علوم،‌ در جلسه‌ای دستور به پیگیری وضعیت انجمن فرهنگ و تمدن داد: «پس از پایان انتخابات و استقرار دولت، پرونده‌های انضباطی دانشجویان مورد بازبینی قرار گرفت و تعدادی از آنها مختومه اعلام شد. ما نیز در جلسه‌ای که وزیر علوم با فعالان دانشجویی داشت، از طریق یکی از افراد حاضر در جلسه، مسئله انجمن خود را به وزیر گفتیم و درخواست کردیم همان‌طور که پرونده‌های انضباطی بازبینی شدند، پرونده انجمن ما نیز بازبینی شود. در آن جلسه وزیر به معاونان خود ازجمله مهدی بادپا، مدیرکل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم دستور پیگیری داد». پس از این دستور، دانشجویان نوشیروانی به دیدار مهدی بادپا رفتند: «بعد از دو هفته ما توانستیم با مهدی بادپا جلسه‌ای برگزار کنیم. در آن جلسه به‌جای حل‌کردن مسئله برای ما، بیشتر یک نوع بازپرسی برگزار شد. برای مثال از ما پرسیدند که انجمن برای چه می‌خواهید؟ اگر به شما انجمن بدهیم چطور می‌خواهید اسلامی‌بودن خود را ثابت کنید؟ ایدئولوژی شما چیست؟ و‌‌... . ما در آن جلسه درخواست کردیم حداقل پروسه بازبینی مجدد پرونده تشکل به جریان بیفتد، بادپا به ما گفت این مسئله را با معاون حقوقی وزیر مطرح خواهد کرد و تماس خواهد گرفت، اما تماسی گرفته نشد تا زمانی که معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم عوض شد».‌ پس از این تاریخ، معاونت فرهنگی و اجتماعی جدیدی منصوب شد. «عرفان» از دیدار با وحید شالچی، معاون جدید می‌گوید: «با آمدن شالچی ما تلاش کردیم از طریق بادپا و دیگر معاونان وزارت علوم با شالچی دیداری داشته باشیم، اما به‌طور دائم به ما گفتند شالچی وقت ندارد یا اینکه پیگیر نشوید و مجوز داده نمی‌شود. تا اینکه ما توانستیم سرانجام با شالچی از طریق دفترش وقت ملاقات بگیریم. در آن جلسه که 20 دقیقه طول کشید، وحید شالچی به ما گفت دو راه برای احیای انجمن وجود دارد؛ راه‌حل اول بردن پرونده انجمن به شورای عالی انضباطی وزارت علوم و به جریان انداختن دوباره‌ پرونده است که این راه‌حل مناسب نیست، زیرا اعضای شورا همان اعضایی هستند که در دوره قبلی بودند و انجمن شما را لغو امتیاز کردند و این‌ بار هم همان رأی را خواهند داد. راه دوم این است که یک فرد حقوقی پرونده را دوباره بررسی کند و با تشخیص مشکلات حقوقی پرونده حکم لغو امتیاز‌ لغو شود. سپس به ما گفت نامه‌ای ثبت کنید و منتظر پاسخ‌ نامه باشید». اما تا همین حالا پاسخی برای این نامه نیامده است: «ما برای پاسخ نامه پیگیر شدیم و گفتند بروید دانشگاه و فهرستی از عناوین اتهامی را به دفتر شالچی بفرستید، اما دانشگاه درخواست نامه ما را به وزیر علوم رد کرد. ما این مسئله را به مسئولان وزارت علوم گفتیم، اما آنها گفتند کاری از ما ساخته نیست و از دانشگاه پیگیر شوید. از دانشگاه نیز وقتی پیگیر می‌شویم، می‌گویند شما شخصیت حقوقی نیستید که بتوانیم به شما نامه بدهیم و اصلا پرونده نیز دست ما نیست و بروید از وزارت علوم پیگیر شوید». او می‌گوید این چرخه حقوقی بی‌حاصل همچنان ادامه دارد و آنها را به احیای انجمن ناامید کرده است.

رویکرد کلی تغییری نکرده است

«انجمن اسلامی رویش» یک تشکل دانشجویی در دانشگاه علم و صنعت تهران است. این انجمن در سال 1401 و به علت همراهی با دانشجویان، شش ماه از فعالیت تعلیق شد، در پاییز 1402 توانست دوباره با انتخاباتی کنترل‌شده که در آن بسیاری از کاندیداها ردصلاحیت شدند، فعالیت خود را شروع کند. پس از استقرار دولت جدید، انجمن بار دیگر انتخابات برگزار کرد. «احمدرضا» از اعضای این انجمن به «شرق» می‌گوید: «پس از استقرار دولت جدید، ما یک انتخابات را با حضور محدود دانشجویان پشت سر گذاشتیم. در این انتخابات به علت مسائل مختلفی مثل دخالت حراست در سنجش صلاحیت افراد، وجود حکم‌های انضباطی در پرونده دانشجویان از سال 1401 و... بسیاری از افراد نتوانستند شرکت کنند». او ادامه می‌دهد در دولت جدید نیز وضعیت فعالیت تشکل‌ها در دانشگاه فرق آن‌چنانی نداشته و همچنان محدودیت‌های شدیدی وجود دارد: «رویکرد کلی در دولت جدید نسبت به فعالیت انجمن ما تغییری نکرده است. همچنان برای بسیاری از برنامه‌هایمان مجوز صادر نمی‌شود. برای مثال برای برنامه تریبون آزاد از چهار میهمانی که می‌خواستیم دعوت کنیم دو نفر ردصلاحیت شدند. مجوز پوسترهایمان نیز با مشکلات متعددی مواجه است و به‌طور کل همچنان روش برخورد مانند دوران دولت قبل است».

نمی‌خواهند مسئولیت بپذیرند

در دانشگاه علامه طباطبایی، «انجمن دانشجویان آزاداندیش» در سال 1402 منحل شد. این انحلال که با فشار بر اعضای انجمن همراه بود، مانند دیگر انجمن‌ها به علت فعالیت‌ در جنبش 1401 بود. «آریا» از دانشجویان این دانشگاه است که از مهر و آبان سال 1403 پیگیر بازگشایی دوباره انجمن است: «ما از مهر و آبان 1403 روند پیگیری را شروع کردیم. در آن دوره هنوز وحید شالچی، به سمت معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم منصوب نشده بود. در آن دوره فقط به اعتراض ما درباره انحلال انجمن پاسخ دادند. بعد از انتصاب وحید شالچی، نامه‌ای با ۱۴۰ امضا با موضوع «درخواست بررسی پرونده انجمن» تهیه شد. پس از درخواست ما، اواخر بهمن‌ماه، دانشگاه نامه‌ای برای وزارت علوم فرستاد و درباره‌ انجمن استعلام گرفت و به ما گفت که چون لغو مجوز توسط وزارت علوم انجام شده، دانشگاه نمی‌تواند کاری کند». پس از اینکه دانشگاه مسئولیت را بر عهده وزارت علوم گذاشت، دانشجویان دانشگاه علامه از وزارت علوم پیگیر این ماجرا شدند: «ما برای درخواست پاسخ به استعلام دانشگاه به وزارت علوم مراجعه کردیم. وزارت علوم به ما گفت تا اواخر اسفند پاسخ نامه را می‌دهیم اما ندادند. ما دوباره به دفتر وحید شالچی رفتیم. او به ما گفت که پرونده‌ تشکل‌های دانشجویی از‌جمله انجمن شما را به یک حقوق‌دان داده‌ایم تا مسئله را بررسی کند و بعد پاسخ استعلام را بدهیم». «آریا» می‌گوید پس از این دیدار تا تیرماه نه پاسخی به استعلام دانشگاه از سمت وزارت علوم داده شد و نه حتی توضیحی به دانشجویان دادند: «در تیرماه بدون اینکه به ما بگویند، جواب استعلام دانشگاه را داده‌اند و ما وقتی پیگیری کردیم فهمیدیم اختیار را به دانشگاه داده‌اند و وزارت علوم به ما گفت می‌توانید با معرفی یک هیئت مؤسس جدید، درخواست بازتأسیس انجمن را بدهید. اما به علت تعطیلی دانشگاه، این اتفاق نیفتاد». او معتقد است علت این تعویق در پاسخ به نامه‌ها و درخواست‌های دانشگاه، ناشی از بی‌میلی وزارت علوم و دانشگاه در قبول مسئولیت بازگشایی انجمن است. او همچنین از پیشنهاد متعدد دانشگاه به آنها برای تأسیس انجمنی جدید خبر می‌دهد: «در تمام یک سال اخیر، بارها وزارت علوم از ما خواست یک انجمن جدید راه‌اندازی کنیم ولی ما به دلیل تاریخ و سابقه انجمن نمی‌خواستیم این درخواست را قبول کنیم و انجمن جدیدی تأسیس کنیم».

امیدی که رنگ می‌بازد

رفت‌‌و‌آمدها و پیگیری‌های متعدد دانشجویان از وزارت علوم به دانشگاه و از دانشگاه به وزارت علوم، بی‌میلی آشکار مسئولان دانشگاه‌ها به بازتأسیس انجمن‌ها، نبود اراده‌ای قوی در وزارتخانه برای حمایت از تشکیل انجمن‌های دانشجویی و همین‌طور سنگ‌اندازی‌های نهادهای خارج از دانشگاه در مسیر بازگشایی انجمن‌ها، امید دانشجویان به احیای تشکل‌ها را خاموش کرده است؛ امیدی که با تغییر دولت ایجاد شده بود و حالا کم‌کم رنگ می‌بازد. باید دید آیا به شعارها و وعده‌‌ها عمل خواهد شد یا روند گذشته ادامه می‌یابد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.