|

چرا سازمان نظام پزشکى ایران ناکارآمد است؟

در سال ١٣٦٥ یک مناقشه بزرگ بین دولت و سازمان نظام پزشکی پدید آمد. این مناقشه بر سر استقلال سازمان بود که تا آن زمان به طور نسبی وجود داشت، اما مورد مناقشه چه بود؟

چرا سازمان نظام پزشکى ایران ناکارآمد است؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

در سال ١٣٦٥ یک مناقشه بزرگ بین دولت و سازمان نظام پزشکی پدید آمد. این مناقشه بر سر استقلال سازمان بود که تا آن زمان به طور نسبی وجود داشت، اما مورد مناقشه چه بود؟ سازمان حق تعیین تعرفه‌ها را داشت و دولت می‌باید با سازمان برای خدمات اجباری پزشکان -پزشکانی که تا آن زمان داوطلبانه جنگ تحمیلی را پوشش داده بودند- به نوعی توافق می‌رسید. بزرگانی که هنوز بسیاری از آنها در قید حیات هستند، در خشت خام آیینه امروز را می‌دیدند و پرورش‌یافتگان مکتبی بودند که کوتاه‌آمدن از اصول، از منافع سیستم سلامت و مصلحت بیماران در ذهن ایشان نمی‌گنجید. بنابراین از اصول کوتاه نیامدند. تخریب کیفیت سلامت به‌دلیل کنترل از بالا، سیل ویرانگر اعمال زیبایی و مهاجرت گسترده پزشکان در چشم‌انداز ایشان نبود. بسیاری از دولتیان و مجلسیان آن روز به هر حال آنچه باید می‌دیدند در آینه تاریخ دیدند و الان دیگر آن‌گونه نمی‌اندیشند. اما موریانه عادت، آن‌چنان اراده‌ها را سست کرده که دیگر رمقی برای نقطه سر سطر و پیگیری مجدد آن مناقشه ۴۰ساله باقی نمانده است.

***

فقط خود پزشکان می‌توانند خدمات سلامت را ارزش‌گذاری کنند، بر آن نظارت کنند و فقط خود پزشکان هستند که می‌توانند اخلاقیات پیچیده عمل به وظیفه در شرایط دشوار تخصصی را درک و آن را تبیین کنند. تک تک پزشکان به چنین وجدانی که حاصل نوعی اقتدار اخلاقی است نیازمندند. کم نبوده‌اند پرونده‌هایی که خود طبیب خواستار شکایت شده تا از بیرون درمورد وجدان و قصور خود قضاوت کند. نظارت بر کار پزشکی فقط توسط خود پزشکان و نماینده آنها یعنی سازمان نظام پزشکی امکان‌پذیر است.

-تعرفه خدمات پزشکی سوای هزینه‌های دستگاه‌ها و سایر امکانات، در واقع هزینه خدمات انسانی و در یک کلام، دستمزد است. تعیین دستمزد بدون نظر فروشنده خدمت (که با در نظر گرفتن ملاحظات قانونی شرایط کشور و با وکالت نهاد اجتماعی یعنی نظام پزشکی است) به شکل دستوری و از بالا نتیجه‌ای جز تخریب روزافزون خدمات سلامت نخواهد داشت و هرکس با چشمانی منصف و شسته این تخریب را الان به‌عینه می‌بیند. فقدان سازمانی قانونی برای تعیین تعرفه و به تبع آن، هزینه‌های سلامت و تصمیم‌گیری در مورد مصالح سلامت، پیشینی‌ترین اشکال در سیستم سلامت کشور است. بنابراین تبدیل سازمانی که خروجی وقایع سال ٦٥ بوده است و بسیار فراتر از آنکه سازمان پزشکان باشد، بخشی از سیستم است و همه به چارچوب‌های آن عادت کرده‌اند (و بسیاری به قصد دخول در سیستم برای آن کاندیدا می‌شوند). ورود به سازمانی که اندک شباهتی با سازمان نظام پزشکی قبل از آن و نظام پزشکی‌های دنیا (medical council) داشته باشد، وظیفه‌ای بسیار دشوار و طولانی است. در تجدید حیات سازمان که هر چهار سال یک‌بار انجام می‌شود کاندیدا‌های مختلف وعده‌های بسیار بر زبان می‌آورند و گذشته خویش را برمی‌شمرند؛ وعده‌ها و تعهداتی که با چارچوب فعلی، پارادایم و مخاطبان اصلی این سازمان بی‌تردید غیرممکن است. سابقه و داشتن مسئولیت در سیستمی که کارش به اینجا رسیده قطعا نکته مثبتی برای رأی‌آوری هم به شمار نمی‌رود. از سوی دیگر، تعداد کسانی که در صداقت و سلامت نفسشان تردید نیست هم کم نبوده‌اند که پس از ورود به سازمان به معنای واقعی کلمه «گِل‌گیر» شده‌اند.

بنابراین راه‌حل فقط و فقط بستن این پرانتز ۴۰ساله، نقطه سر سطر و ادامه دیالوگ اجتماعی‌ای است که در سال ٦٥ متوقف شد.

تنها توجیه قابل قبول برای حضور در انتخابات و مهم‌ترین معیار برای انتخاب بین کاندیدا‌ها هم همین نگرش و تلاش در همین راستاست. کسی انتظار تغییر ماهیت سازمان با سرعت و یک‌روزه را ندارد ولی داشتن این دیدگاه مهم‌ترین معیار این انتخاب به نظر می‌رسد. هر کار دیگری با هر دقت و تلاش بیشتری هم که صورت بگیرد فقط و فقط دقت و جدیت دسته موزیک کشتی تایتانیک در آخرین لحظه را به یاد می‌آورد.

میراث بزرگ زعمای سازمان نظام پرشکی ایران در سال ٦٥ که بسیاری از آنان الان در میان ما و شاهد و ناظر فعالیت‌های ما هستند، پایداری بر اصول و عدم مسامحه به هر قیمتی، در مواردی است که مستقیما به سلامت مردم مربوط می‌شود. آیا ما قادر به درک و اجرای این پیام خواهیم بود؟

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.