آشی که شور شد
جیمی کیمل، مجری مشهور برنامه «جیمی کیمل لایو» با اظهارات تند و افراطی درباره قتل چارلی کرک، فعال محافظهکار، جنجالی بیسابقه در آمریکا ایجاد کرد و واکنشهای گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی ایجاد کرد. هشتگهایی مانند #CancelKimmel بیش از یک میلیون بار در ایکس بازنشر شد.

علی کیا
جیمی کیمل، مجری مشهور برنامه «جیمی کیمل لایو» با اظهارات تند و افراطی درباره قتل چارلی کرک، فعال محافظهکار، جنجالی بیسابقه در آمریکا ایجاد کرد و واکنشهای گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی ایجاد کرد. هشتگهایی مانند #CancelKimmel بیش از یک میلیون بار در ایکس بازنشر شد. اما این آش آنقدر شور بود که شدت این اظهارات نهتنها جمهوریخواهان، بلکه حتی جریانات دموکرات را هم به واکنش واداشت. شبکههای پخش مانند Nexstar تحت فشار اقتصادی و سیاسی برنامه را حذف کردند و این تعلیق، نشاندهنده محدودیت واقعی قدرت رسانهای حتی برای چهرههای معروف دموکرات بود. اما جریان واقعا از چه قرار بود و چرا این اتفاق با چنین واکنشهای گستردهای روبهرو شد؟ این اتفاق فراتر از یک جنجال رسانهای ساده است. برای دههها، جریان غالب رسانهای آمریکا که شامل شبکههای خبری بزرگ، هالیوود و پلتفرمهای دیجیتال میشد، روایت غالب افکار عمومی را شکل داده بود. از قضا بخش بزرگی از این رسانهها در اختیار دموکراتها قرار دارد اما در سالهای اخیر، این جریان در حال افول است: کاهش اعتماد عمومی مردم به رسانههای جریان اصلی (مخصوصا در بین قشر سنتی و محافظهکار جامعه) کاهش نفوذ سلبریتیهای دموکرات (تیلور سوییفت) و ظهور رسانههای جایگزین باعث شده کنترل روایتهای غالب محدودتر شود و رسانههایی مانند پادکستهای محافظهکار مشهور مانند The Ben Shapiro Show و The Charlie Kirk Show و همچنین یوتیوبرهایی مثل Steven Crowder و Candace Owens جایگزین شوند. این رسانهها با انتشار تحلیلهای مستقیم، نقد جریان غالب و ارائه دیدگاههای محافظهکارانه، حضور خود را روزبهروز پررنگتر کردهاند و از و در حال خارجشدن از یک رسانه مستقل کوچک و تبدیلشدن به یک رسانه پرمخاطب هستند و چندصدایی و تأثیرگذاری را در جامعه افزایش دادهاند.
جیمی کیمل پیش از این نیز سابقه اظهارات جنجالی داشت، از جمله نظرات بحثبرانگیز درباره بیماران غیرواکسینه در دوران کرونا و انتشار اطلاعات نادرست درباره واکسنها. این پیشینه نشان میدهد که افراط اخیر او فقط نقطه اوج یک روند طولانی بوده است، بهطوریکه حتی رسانههای دموکرات هم نتوانستند چنین رفتارهایی را نادیده بگیرند. آمارها نشان میدهند برنامه کیمل نیز با یک روند رو به کاهش بیننده و محبوبیت مواجه بوده است. طبق گزارش Nielsen، برنامه کیمل در شش ماه گذشته ۱۵ درصد کاهش بیننده داشت، روندی که با واکنش گسترده اجتماعی شدت یافت و این اتفاق صرفا مانند کاتالیزور عمل کرده است. در این رخداد بهخوبی میتوان تعامل میان قدرت سیاسی و رسانهای را دید. البته حضور جریان محافظهکار و ترامپ در رأس قدرت باعث شد فشارها ملموستر شود و شبکههای دموکرات نتوانند صرفا از ابزارهای خود برای کنترل روایت استفاده کنند. این وضعیت نشان میدهد محدودیتهای اخلاقی اجتماعی، حتی برای چهرههای مشهور دموکرات هم جدی و غیرقابل اجتناب است. اما چرا این حادثه و تبعات آن فقط به جامعه آمریکایی ختم نمیشود؟ از منظر جهانی، اهمیت این حادثه بیشتر روشن میشود. جریان غالب رسانه در آمریکا نفوذ جهانی دارد و استانداردهای فرهنگی و رسانهای آن در کشورهای اروپایی و غیر اروپایی جهان بازتاب مییابد. بنابراین افول این جریان در آمریکا میتواند به الگوی مشابهی در سطح جهانی منجر شود. کاهش نفوذ سلبریتیها و ظهور رسانههای جایگزین، نمونههایی از این دست تغییرات در اروپا و دیگر مناطق قابل مشاهده هستند. در نهایت، این ماجرا نمونهای روشن از تغییر پارادایم جریان قالب رسانهای از چپ و سیاستهای لیبرال به سمت محافظهکاری و حتی راست افراطی است که از آمریکا آغاز شده و بهتدریج در سطح جهانی اثر میگذارد. در آخر یک سؤال بیربط: آیا این شروعی بر نولیبرالیسم ملیگرایانه است و گلوبالیسم به سبک غربی طرحی شکستخورده است؟
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.