روحانی خواستار شد
تدوین سند ملی آب شرق کشور

شرق: بحران آب و کمآبی هیچیک از شهرهای کشور را در امان نگذاشته است. منطقه پنج کشور که شامل استانهای خراسانشمالی، جنوبی و رضوی، یزد، کرمان و سیستانوبلوچستان است، یکی از بحرانزدهترین مناطق کشور بهشمار میرود که در اینباره علیرضا رشیدیان، دبیر استانهای منطقه پنج کشور و استاندار خراسانرضوی با اشاره به نشست استانداران منطقه با ریاستجمهوری، از تاکید او بر تنظیم سند ملی آب شرق کشور در رابطه با مشکلات حوزه آب در این منطقه خبر داد. این در حالی است که سیدهاشم بنیهاشمی، نماینده مشهد و کلات در گفتوگوی کوتاهی که با «شرق» داشت از جزییات این طرح اظهار بیاطلاعی کرد و گفت: «احتمالا محور این طرح بر مبنای انتقال آب دریای عمان به دریاچه هامون و استانهای منطقه 5 کشور طراحی میشود.» این سخنان در حالی مطرح میشود که بهگفته یک پژوهشگر حوزه آب، هرگونه انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر به کل مردود است، زیرا علاوهبر بینتیجهبودن و عدم همسویی با توسعه پایدار کشور هزینه بالایی را در زمان کمبود بودجه به دولت تحمیل میکند و در این بین تنها نفع بخشهای پیشنهاددهنده چنین طرحهایی برای بهرهگیری از سودهای کلان در نظر
گرفته شده است. در این میان مدیرکل دفتر حفاظت و بهرهبرداری منابع آب و امور مشترکین شرکت مدیریت منابع آب ایران نیز با اشاره به افزایش تخلیه آب زیرزمینی در کشور گفت: ۳۸میلیاردمترمکعب از کسری مخازن زیرزمینی کشور در هفت سال گذشته اتفاق افتاده است. محمدعلی مصطفوی اظهار کرد: در حال حاضر 55 درصد از آبی که در کشور مصرف میشود از آب زیرزمینی تامین میشود، 55درصد آب شرب مورد نیاز شهرها و 80درصد روستاهای کشور از آب زیرزمینی است و سرانه آب در کشور ما با توجه به رشد جمعیت رو به کاهش است و در زمان حاضر به کمتر از هزارو700مترمکعب رسیده است. وی ادامه داد: از تعداد 609 دشت و محدوده مطالعاتی کشور، هماکنون 317 دشت جزو مناطق ممنوعه و بحرانی است که این تعداد در سال92 حدود 297 دشت بوده است. فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر حوزه آب در گفتوگو با «شرق» در بررسی علل ایجاد بحران آب در کشور گفت: طبیعت و خشکسالی، این کاهش بحرانی ذخایر آب کشور را پدید نیاورده است؛ چراکه آمار بارندگی درازمدت، روال ترسالی و خشکسالی معمول این سرزمین را نشان میدهد. کشاورزان نیز این کاهش شدید ذخایر آب را پدید نیاوردهاند. اینکه میگویند بیش از 90-80درصد آب را
کشاورزان به کار میبرند کاملا نادرست و اشتباهی است که شاید تا پیش از دسترسی به آمار سدهای ساخته شده و آمار انتقال حقابههای کشاورزی دچار آن بودیم، اما دسترسی به آمار سدها این اشتباه ما تصمیمگیران و کارگزاران را آشکار کرد. مدیریت متمرکز آب از ششدهه پیش، انتقال حقابه کشاورزان و باغداران به کلانشهرها را با ساخت سد کرج و انتقال حقابه باغات و کشتزارهای کرج و شهریار به تهران آغاز کرد و در همه این سالها باوجود تغییرات سیاسی، بخش بزرگی از حقابه کشاورزان به کلانشهرهای مصرفزده و صنایع و مصارف بیرویه آنها اختصاص داده شد.
ظفرنژاد با تاکید بر اینکه تجربه سدسازی برای کشور فاجعه به بار آورده است، گفت: این الگو دهههای طولانی ساختوساز در آبخیزها و سدسازی را توسعه جلوه داد درحالیکه پدران ما با تجربه تبخیر شدید آب از دریاچه سدها آن را کنار گذاشته بودند. آنها با آنکه توانایی ساخت سدهای قوسی (سد ایزدخواست فارس در دوره ساسانی) یا توانایی ساخت سدهای بلند (سد کریت به ارتفاع 60 متر بلندترین سد جهان بهمدت 600سال تا پیش از افتتاح سد هوور آمریکا در دهه40 قرن بیستم) را داشتند سدههای طولانی سدسازی را متوقف کردند. قناتها را گسترش دادند که بدون تبخیر، آب را از سفرهها برداشت و بدون کاربرد نیرو در آبراهههای زیرزمینی هدایت میکرد و به مزارع میرساند. قنات تا مرز پایداری سفره، امکان برداشت آب را میدهد و بیش از آن نمیتوان آب برداشت. بنابراین سفرهها سالم و پایدار میماند. تا پنج،شش دهه پیش قنات مهمترین شیوه تامین آب در بخشهای بزرگی از کشور بهشمار میرفت و نزدیک به 40هزار قنات، کشاورزی پایدار و امنیت غذایی این سرزمین را پشتیبانی میکرد.
وی با اشاره به اینکه کمابیش همه رودها و آبهای جاری ما در 60سال گذشته به شیوه بسیار متمرکز و خشن مهار شدهاند، افزود: این مدیریت خشن باوجود تاریخ درخشان مدیریت آب این سرزمین انجام شده است و با ساخت بیش از 600 سد، دیگر رودی نمانده که مهارنشده مانده باشد. دریاچهها و تالابها خشکیده و فجایع اجتماعی، اقتصادی، زیستی و بهداشتی گسترده را برای جوامع بومی رقم زده است.
این پژوهشگر حوزه آب با نگرانی از احتمال انتقال آب از دریای عمان به دریاچه هامون اظهار کرد: طرح شیرینکردن آب خزر و انتقال آن به ارومیه یا دشتهای مرکزی یا... از ناپایدارترین و پرهزینهترین و کمفایدهترین طرحهایی است که تاریخ ایران بهخود دیده و هرازگاهی از سوی شرکتهای منتفع در ساختوساز مطرح و درباره آن رجزخوانی شده است. اما این طرح بههیچروی با توسعه پایدار و نیز بههیچروی با منافع ملی ما چه از دیدگاه اقتصادی -اجتماعی و چه از دیدگاه زیستمحیطی همخوانی ندارد و باید با چنین طرحهای غیراصولیای مقابله کرد.
وی با بیان اینکه ارایه پیشنهادی مبنیبر طرح زندهکردن قناتها و بهرهگیری دوباره از آنها در استانهایی همچون کرمان، سیستانوبلوچستان و استانهایی با خشکسالی بالا بهترین گزینه مقابله با بحران آب است، تصریح کرد: هرگونه انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر بهکل مردود است، زیرا علاوهبر بینتیجهبودن و همسو نبودن با توسعه پایدار کشور هزینه بالایی را در زمان کمبود بودجه به دولت تحمیل میکند و در این بین تنها نفع بخشهای پیشنهاددهنده چنین طرحهایی برای بهرهگیری از سودهای کلان در نظر گرفته شده است.
شرق: بحران آب و کمآبی هیچیک از شهرهای کشور را در امان نگذاشته است. منطقه پنج کشور که شامل استانهای خراسانشمالی، جنوبی و رضوی، یزد، کرمان و سیستانوبلوچستان است، یکی از بحرانزدهترین مناطق کشور بهشمار میرود که در اینباره علیرضا رشیدیان، دبیر استانهای منطقه پنج کشور و استاندار خراسانرضوی با اشاره به نشست استانداران منطقه با ریاستجمهوری، از تاکید او بر تنظیم سند ملی آب شرق کشور در رابطه با مشکلات حوزه آب در این منطقه خبر داد. این در حالی است که سیدهاشم بنیهاشمی، نماینده مشهد و کلات در گفتوگوی کوتاهی که با «شرق» داشت از جزییات این طرح اظهار بیاطلاعی کرد و گفت: «احتمالا محور این طرح بر مبنای انتقال آب دریای عمان به دریاچه هامون و استانهای منطقه 5 کشور طراحی میشود.» این سخنان در حالی مطرح میشود که بهگفته یک پژوهشگر حوزه آب، هرگونه انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر به کل مردود است، زیرا علاوهبر بینتیجهبودن و عدم همسویی با توسعه پایدار کشور هزینه بالایی را در زمان کمبود بودجه به دولت تحمیل میکند و در این بین تنها نفع بخشهای پیشنهاددهنده چنین طرحهایی برای بهرهگیری از سودهای کلان در نظر
گرفته شده است. در این میان مدیرکل دفتر حفاظت و بهرهبرداری منابع آب و امور مشترکین شرکت مدیریت منابع آب ایران نیز با اشاره به افزایش تخلیه آب زیرزمینی در کشور گفت: ۳۸میلیاردمترمکعب از کسری مخازن زیرزمینی کشور در هفت سال گذشته اتفاق افتاده است. محمدعلی مصطفوی اظهار کرد: در حال حاضر 55 درصد از آبی که در کشور مصرف میشود از آب زیرزمینی تامین میشود، 55درصد آب شرب مورد نیاز شهرها و 80درصد روستاهای کشور از آب زیرزمینی است و سرانه آب در کشور ما با توجه به رشد جمعیت رو به کاهش است و در زمان حاضر به کمتر از هزارو700مترمکعب رسیده است. وی ادامه داد: از تعداد 609 دشت و محدوده مطالعاتی کشور، هماکنون 317 دشت جزو مناطق ممنوعه و بحرانی است که این تعداد در سال92 حدود 297 دشت بوده است. فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر حوزه آب در گفتوگو با «شرق» در بررسی علل ایجاد بحران آب در کشور گفت: طبیعت و خشکسالی، این کاهش بحرانی ذخایر آب کشور را پدید نیاورده است؛ چراکه آمار بارندگی درازمدت، روال ترسالی و خشکسالی معمول این سرزمین را نشان میدهد. کشاورزان نیز این کاهش شدید ذخایر آب را پدید نیاوردهاند. اینکه میگویند بیش از 90-80درصد آب را
کشاورزان به کار میبرند کاملا نادرست و اشتباهی است که شاید تا پیش از دسترسی به آمار سدهای ساخته شده و آمار انتقال حقابههای کشاورزی دچار آن بودیم، اما دسترسی به آمار سدها این اشتباه ما تصمیمگیران و کارگزاران را آشکار کرد. مدیریت متمرکز آب از ششدهه پیش، انتقال حقابه کشاورزان و باغداران به کلانشهرها را با ساخت سد کرج و انتقال حقابه باغات و کشتزارهای کرج و شهریار به تهران آغاز کرد و در همه این سالها باوجود تغییرات سیاسی، بخش بزرگی از حقابه کشاورزان به کلانشهرهای مصرفزده و صنایع و مصارف بیرویه آنها اختصاص داده شد.
ظفرنژاد با تاکید بر اینکه تجربه سدسازی برای کشور فاجعه به بار آورده است، گفت: این الگو دهههای طولانی ساختوساز در آبخیزها و سدسازی را توسعه جلوه داد درحالیکه پدران ما با تجربه تبخیر شدید آب از دریاچه سدها آن را کنار گذاشته بودند. آنها با آنکه توانایی ساخت سدهای قوسی (سد ایزدخواست فارس در دوره ساسانی) یا توانایی ساخت سدهای بلند (سد کریت به ارتفاع 60 متر بلندترین سد جهان بهمدت 600سال تا پیش از افتتاح سد هوور آمریکا در دهه40 قرن بیستم) را داشتند سدههای طولانی سدسازی را متوقف کردند. قناتها را گسترش دادند که بدون تبخیر، آب را از سفرهها برداشت و بدون کاربرد نیرو در آبراهههای زیرزمینی هدایت میکرد و به مزارع میرساند. قنات تا مرز پایداری سفره، امکان برداشت آب را میدهد و بیش از آن نمیتوان آب برداشت. بنابراین سفرهها سالم و پایدار میماند. تا پنج،شش دهه پیش قنات مهمترین شیوه تامین آب در بخشهای بزرگی از کشور بهشمار میرفت و نزدیک به 40هزار قنات، کشاورزی پایدار و امنیت غذایی این سرزمین را پشتیبانی میکرد.
وی با اشاره به اینکه کمابیش همه رودها و آبهای جاری ما در 60سال گذشته به شیوه بسیار متمرکز و خشن مهار شدهاند، افزود: این مدیریت خشن باوجود تاریخ درخشان مدیریت آب این سرزمین انجام شده است و با ساخت بیش از 600 سد، دیگر رودی نمانده که مهارنشده مانده باشد. دریاچهها و تالابها خشکیده و فجایع اجتماعی، اقتصادی، زیستی و بهداشتی گسترده را برای جوامع بومی رقم زده است.
این پژوهشگر حوزه آب با نگرانی از احتمال انتقال آب از دریای عمان به دریاچه هامون اظهار کرد: طرح شیرینکردن آب خزر و انتقال آن به ارومیه یا دشتهای مرکزی یا... از ناپایدارترین و پرهزینهترین و کمفایدهترین طرحهایی است که تاریخ ایران بهخود دیده و هرازگاهی از سوی شرکتهای منتفع در ساختوساز مطرح و درباره آن رجزخوانی شده است. اما این طرح بههیچروی با توسعه پایدار و نیز بههیچروی با منافع ملی ما چه از دیدگاه اقتصادی -اجتماعی و چه از دیدگاه زیستمحیطی همخوانی ندارد و باید با چنین طرحهای غیراصولیای مقابله کرد.
وی با بیان اینکه ارایه پیشنهادی مبنیبر طرح زندهکردن قناتها و بهرهگیری دوباره از آنها در استانهایی همچون کرمان، سیستانوبلوچستان و استانهایی با خشکسالی بالا بهترین گزینه مقابله با بحران آب است، تصریح کرد: هرگونه انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر بهکل مردود است، زیرا علاوهبر بینتیجهبودن و همسو نبودن با توسعه پایدار کشور هزینه بالایی را در زمان کمبود بودجه به دولت تحمیل میکند و در این بین تنها نفع بخشهای پیشنهاددهنده چنین طرحهایی برای بهرهگیری از سودهای کلان در نظر گرفته شده است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.