توقف توسعه؛ سرنوشت محتوم جامعه گرفتار در دام پوپولیسم
در دهههای اخیر، ادبیات توسعه بهوضوح به سوی یک اجماع نظری حرکت کرده است؛ کیفیت نهادی، پیششرط توسعه پایدار و متوازن است. تجربه کشورهای گوناگون از آمریکای لاتین تا خاورمیانه، نشان میدهد که حتی در حضور منابع غنی یا ظرفیتهای صنعتی، اگر نهادها بهدرستی طراحی و تثبیت نشده باشند، رشد اقتصادی یا ناپایدار میشود یا به نابرابری و رانتیشدن میانجامد. اما پرسش اصلی آن است که نهادهای ضعیف چگونه خود را بازتولید میکنند و نقش پوپولیسم در این میان چیست؟

به گزارش گروه رسانهای شرق،
علی صادقیهمدانی*: در دهههای اخیر، ادبیات توسعه بهوضوح به سوی یک اجماع نظری حرکت کرده است؛ کیفیت نهادی، پیششرط توسعه پایدار و متوازن است. تجربه کشورهای گوناگون از آمریکای لاتین تا خاورمیانه، نشان میدهد که حتی در حضور منابع غنی یا ظرفیتهای صنعتی، اگر نهادها بهدرستی طراحی و تثبیت نشده باشند، رشد اقتصادی یا ناپایدار میشود یا به نابرابری و رانتیشدن میانجامد. اما پرسش اصلی آن است که نهادهای ضعیف چگونه خود را بازتولید میکنند و نقش پوپولیسم در این میان چیست؟
نهادی که تهی شد، به پوپولیسم پناه میبرد
دارون عجماوغلو و همکارانش، از جمله در آثار مهمی همچون Why Nations Fail و The Narrow Corridor، نشان میدهند که در جوامعی با نهادهای ضعیف، اعتماد عمومی پایین و توزیع ناعادلانه قدرت، تصمیمگیران تمایل دارند بهجای اصلاحات ساختاری، راهحلهای احساسی و فوری را برگزینند. اینجاست که پوپولیسم به عنوان سازوکار حکمرانی ظاهر میشود، نه صرفا به عنوان یک شعار سیاسی. در چنین شرایطی، دولتها بهجای پاسخگویی شفاف، ترجیح میدهند منافع کوتاهمدت و نمادین ارائه دهند؛ به مردم انرژی ارزان بدهند، وعده یارانه نقدی بدهند یا از گفتار ضدنخبهگرایانه برای کنترل فضا استفاده کنند. این چرخه، نهتنها ظرفیت نهادی را تحلیل میبرد، بلکه چشمانداز تصمیمگیری بلندمدت را نابود میکند.
تجربه ایران: مثال زنده از آسیبشناسی نهاد و میدانداری پوپولیسم
در یادداشتم با عنوان توسعه سیاسی مقدم بر رشد اقتصادی پایدار و متوازن تأکید کردهام که بدون پیشزمینههای نهادی مانند مشارکت سیاسی، شفافیت و رقابت نهادینه، اقتصاد ایران از مسیر توسعهای متوازن خارج میشود. شاخصهای متعدد حکایت از تمرکز قدرت، ضعف نظارت و شکنندگی نهادهای تنظیمگر دارد. از سوی دیگر، در یادداشت اخیرم با عنوان قیمتگذاری انرژی در تله سیاستگذاری پوپولیستی، نشان دادهام که چگونه ابزارهای اقتصادی مانند قیمت انرژی، قربانی ملاحظات پوپولیستی شدهاند. در این منطق، «قیمت» نه ابزار تخصیص منابع، بلکه ابزار وفادارسازی و رضایت هیجانی شده است؛ پدیدهای که دقیقا در راستای تحلیلهای عجماوغلو از انحراف نهادها عمل میکند.
چرا رشد اقتصادی ناپایدار میشود؟
از نگاه نهادگرایان، وقتی نهادهای مستقل از دولت وجود نداشته باشند یا نهادهای موجود توسط پوپولیسم تهی شده باشند، چند پیامد محتوم میشود:
1. فرار سرمایه انسانی و مالی
2. ناتوانی دولت در انجام اصلاحات سخت
3. تشدید نابرابری و رانتیشدن بازارها
4. بیثباتی مزمن در انتظارات اقتصادی و سرمایهگذاری.
در چنین بستری، رشد اقتصادی اگر هم رخ دهد، نه پایدار است، نه متوازن و نه توزیعپذیر.
راه نجات کجاست؟
عجماوغلو بارها تأکید کرده است که تنها مسیر خروج از چرخه پوپولیسم، ساختن نهادهایی مستقل، پاسخگو و مشارکتمحور است. این نهادها باید قادر باشند در برابر وسوسه تصمیمگیری هیجانی مقاومت کنند و مسیر اصلاحات بلندمدت را باز نگه دارند. در ایران امروز، این مسیر نیازمند یک ائتلاف فراتر از رقابتهای روزمره است؛ ائتلافی که هم در دولت و هم در جامعه مدنی، آمادگی پذیرش تصمیمهای سخت و آیندهنگر را داشته باشد.
جمعبندی
توسعه واقعی، نه از محل تزریق منابع، بلکه از مجرای اصلاح نهادها و رهایی آنها از سلطه پوپولیسم آغاز میشود و تا زمانی که اقتصاد، اسیر رضایتطلبی لحظهای باشد، سیاست نیز از چرخش به سوی حکمرانی عقلانی باز خواهد ماند.
*مدیر مرکز پژوهش و بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی اصفهان
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.