برجام در مرحله نهایی
کوروش احمدی-دیپلمات بازنشسته
تعلیق مذاکرات وین و بازگشت هیئتها به پایتختها بهمنظور مشورت و کسب دستور نشانه دیگری است که حکایت از رسیدن مذاکرات به مرحله دشوار تصمیمگیریهای سیاسی دارد. انریکه مورا، هماهنگکننده اروپایی، ضمن اعلام وقفه یکهفتهای نوشت: «تصمیمات سیاسی اکنون ضروری است». در بیانیه سه کشور اروپایی نیز از اینکه «همه میدانند به مرحله نهایی رسیدهایم که لازمه آن اتخاذ یک تصمیم سیاسی است»، سخن رفته و «مرحله نهایی» و «تصمیمات سیاسی در مورد دشوارترین موضوعات» از کلیدواژههای اصلی مقامات آمریکایی است. اولیانوف، نماینده روسیه نیز از رسیدن مذاکرات به «مرحله پیشرفته و نیاز به تصمیمات سیاسی» سخن گفته است. این نشانهها حاکی از آن است که کار مذاکره راجع به موارد اختلافی در هر سه متن مورد بحث در حد اشباع انجام شده و کار به مرحله پذیرش و موفقیت مذاکرات یا عدم پذیرش و فروپاشی مذاکرات یا تمرکز بر یک «توافق موقت» رسیده است. صرفنظر از اینکه آیا ضربالاجلی (تا اواسط فوریه) از جانب غرب وجود دارد یا خیر، مسئله این است که به هر حال منطق موضوعات، صَرف وقت بیشتری را ایجاب نمیکند.
اگرچه در هر سه حوزه، یعنی برداشتن تحریمها، محدودکردن برنامه هستهای ایران و ترتیب و توالی انجام اقدامات، پیشرفتهای خوبی حاصل شده، اما برخی نکات اساسی و محوری باقی است. درحالیکه ظاهرا در حوزه اول و دوم همچنان نوع تحریمهایی که باید برداشته شود و سرنوشت سانتریفیوژهای پیشرفته مهمترین مسائل لاینحل است، ترتیب و توالی اقداماتی که ظرف چند ماه آینده ایران و آمریکا باید انجام دهند، مسئله مهم دیگری است. با توجه به اینکه آمریکا از توافق خارج شد و انتظار منطقی دایر بر برداشتن نخستین گام توسط آمریکا در برداشتن تحریمهاست، کیفیت راستیآزمایی مورد نظر ایران عامل مهمی خواهد بود. در این رابطه، ممکن است با تفسیر مضیقی که از راستیآزمایی به عمل آمده، ازجمله در مصاحبه آقای امیرعبداللهیان با الجزیره، کار آسانتر شده باشد. به این شکل که با بارگیری یک محموله نفتی و فروش آن و واریز وجه مربوطه به سیستم بانکی ایران کار انجامشده تلقی شود. بااینحال همین اقدام ساده نیز مستلزم برداشتن طیف وسیعی از تحریمهای اجرائی و تقنینی توسط آمریکاست و اینکه کدام طرف در کدام مرحله چه اقدامی را باید انجام دهد، پیچیدگی خاص خود را خواهد داشت.
درحالیکه محتمل است راستیآزمایی با این تفسیر مضیق در حال حلشدن باشد، اما هنوز نشانهای از اینکه مسئله «ضمانت» هم در حال حلشدن است یا خیر وجود ندارد؛ هرچند امکان احیای سریع برنامه هستهای ایران در صورت خروج مجدد آمریکا از برجام میتواند بهترین تضمین باشد.
یکی از مشکلات اصلی ظاهرا بازگشت ایران به 5060 و 1040 سانتریفیوژ IR-1 در نظنز و فردو مطابق برجام 94 و نحوه حذف سانتریفیوژهای مازاد و بسیار پیشرفتهتر است؛ و اینکه آیا این سانتریفیوژهای پیشرفته در ایران تحت نظارت آژانس مهروموم شوند یا به خارج ارسال شوند یا معدوم شوند. ظاهرا طرف غربی ماندن آنها در ایران را نمیپذیرد و ایران با معدومشدن آنها سخت مخالف است. همچنین، پیرو توافقی که در سال 94 راجع به بستن پرونده «ابعاد احتمالی نظامی» حاصل شد و ادعای جدید آژانس در مورد فعالیت در چهار سایت اعلامنشده که در پی قضیه اسناد شورآباد مطرح شد، گویا هیئت ایرانی بحثی را نیز درباره مختومهاعلامکردن هرگونه تحقیقات توسط آژانس درباره فعالیتهای هستهای ایران در گذشته و تعهد به عدم بازگشایی این پروندهها در آینده در دستور کار قرار داده است.
در چنین شرایطی، محتمل است که پیشنهاد «توافق موقت» که توسط روسیه یا از طریق روسیه ارائه شده، همچنان بتواند گزینه جایگزین در صورت بنبست در اتخاذ تصمیمات سیاسی باشد. درحالیکه رئوس پیشنهاد روسیه روشن است، اما در صورت اقبال به آن تعیین جزئیات مربوطه میتواند در پذیرش یا رد آن از سوی طرفین تعیینکننده باشد. در این رابطه و بهویژه در رابطه با زندانیان غربی در ایران و زندانیان ایرانی در غرب، تحرکات اخیر نیز درخور توجه است. برخی تحرکات اخیر قطریها را در این رابطه دانستهاند؛ اما درحالیکه ایران اکنون در حال تماس با آمریکا، از طریق تبادل یادداشت در وین و احیانا تدارک مذاکره مستقیم است، قطعا نیازی به استفاده از واسطه وجود ندارد. اساسا در شأن کشور بزرگی مثل ایران نیست که از طریق این واسطههای ذرهای با یک قدرت جهانی گفتوگو کند.
بهعلاوه از هماکنون عناصر تندرو و حتی برخی میانهروها در آمریکا در حال تهیه مقدمات برای مخالفت با یک توافق احتمالی که به تعبیر آنها ممکن است «کم در برابر زیاد» باشد، یعنی امتیازات زیاد برای ایران در برابر امتیازات کم برای آمریکا، سخن میگویند. توجه به سیاست داخلی در طرف مقابل یکی از الزامات اجتنابناپذیر هرگونه مذاکرات سیاسی است؛ چراکه تحرکات سیاست داخلی میتواند تأثیر تعیینکنندهای بر سرنوشت هر مذاکره بینالمللی داشته باشد. سیاست داخلی در آمریکا در مذاکرات سال 93-94 تحت رصد شدید هیئت ایرانی بود. روشن نیست که این بار آیا عنایتی به این وجه از کار میشود یا خیر.
نهایتا شرایطی که دور هشتم مذاکرات در آن جریان دارد، تفاوت بارزی نیز با شرایط شش دور قبلی مذاکرات دارد. در این دور، دو فاکتور، یعنی بحران اوکراین و سیر فزاینده قیمت نفت، موجب شده تیم مذاکرهکننده ایران در موقعیت بسیار بهتری قرار داشته باشد و دیگر اینکه معلوم نیست نیل به تصمیم نهایی و تبادل امیتازات درباره این طیف گسترده از موضوعات سیاسی و نیز سرنوشت زندانیان بدون مذاکره مستقیم بتواند عملی باشد.
تعلیق مذاکرات وین و بازگشت هیئتها به پایتختها بهمنظور مشورت و کسب دستور نشانه دیگری است که حکایت از رسیدن مذاکرات به مرحله دشوار تصمیمگیریهای سیاسی دارد. انریکه مورا، هماهنگکننده اروپایی، ضمن اعلام وقفه یکهفتهای نوشت: «تصمیمات سیاسی اکنون ضروری است». در بیانیه سه کشور اروپایی نیز از اینکه «همه میدانند به مرحله نهایی رسیدهایم که لازمه آن اتخاذ یک تصمیم سیاسی است»، سخن رفته و «مرحله نهایی» و «تصمیمات سیاسی در مورد دشوارترین موضوعات» از کلیدواژههای اصلی مقامات آمریکایی است. اولیانوف، نماینده روسیه نیز از رسیدن مذاکرات به «مرحله پیشرفته و نیاز به تصمیمات سیاسی» سخن گفته است. این نشانهها حاکی از آن است که کار مذاکره راجع به موارد اختلافی در هر سه متن مورد بحث در حد اشباع انجام شده و کار به مرحله پذیرش و موفقیت مذاکرات یا عدم پذیرش و فروپاشی مذاکرات یا تمرکز بر یک «توافق موقت» رسیده است. صرفنظر از اینکه آیا ضربالاجلی (تا اواسط فوریه) از جانب غرب وجود دارد یا خیر، مسئله این است که به هر حال منطق موضوعات، صَرف وقت بیشتری را ایجاب نمیکند.
اگرچه در هر سه حوزه، یعنی برداشتن تحریمها، محدودکردن برنامه هستهای ایران و ترتیب و توالی انجام اقدامات، پیشرفتهای خوبی حاصل شده، اما برخی نکات اساسی و محوری باقی است. درحالیکه ظاهرا در حوزه اول و دوم همچنان نوع تحریمهایی که باید برداشته شود و سرنوشت سانتریفیوژهای پیشرفته مهمترین مسائل لاینحل است، ترتیب و توالی اقداماتی که ظرف چند ماه آینده ایران و آمریکا باید انجام دهند، مسئله مهم دیگری است. با توجه به اینکه آمریکا از توافق خارج شد و انتظار منطقی دایر بر برداشتن نخستین گام توسط آمریکا در برداشتن تحریمهاست، کیفیت راستیآزمایی مورد نظر ایران عامل مهمی خواهد بود. در این رابطه، ممکن است با تفسیر مضیقی که از راستیآزمایی به عمل آمده، ازجمله در مصاحبه آقای امیرعبداللهیان با الجزیره، کار آسانتر شده باشد. به این شکل که با بارگیری یک محموله نفتی و فروش آن و واریز وجه مربوطه به سیستم بانکی ایران کار انجامشده تلقی شود. بااینحال همین اقدام ساده نیز مستلزم برداشتن طیف وسیعی از تحریمهای اجرائی و تقنینی توسط آمریکاست و اینکه کدام طرف در کدام مرحله چه اقدامی را باید انجام دهد، پیچیدگی خاص خود را خواهد داشت.
درحالیکه محتمل است راستیآزمایی با این تفسیر مضیق در حال حلشدن باشد، اما هنوز نشانهای از اینکه مسئله «ضمانت» هم در حال حلشدن است یا خیر وجود ندارد؛ هرچند امکان احیای سریع برنامه هستهای ایران در صورت خروج مجدد آمریکا از برجام میتواند بهترین تضمین باشد.
یکی از مشکلات اصلی ظاهرا بازگشت ایران به 5060 و 1040 سانتریفیوژ IR-1 در نظنز و فردو مطابق برجام 94 و نحوه حذف سانتریفیوژهای مازاد و بسیار پیشرفتهتر است؛ و اینکه آیا این سانتریفیوژهای پیشرفته در ایران تحت نظارت آژانس مهروموم شوند یا به خارج ارسال شوند یا معدوم شوند. ظاهرا طرف غربی ماندن آنها در ایران را نمیپذیرد و ایران با معدومشدن آنها سخت مخالف است. همچنین، پیرو توافقی که در سال 94 راجع به بستن پرونده «ابعاد احتمالی نظامی» حاصل شد و ادعای جدید آژانس در مورد فعالیت در چهار سایت اعلامنشده که در پی قضیه اسناد شورآباد مطرح شد، گویا هیئت ایرانی بحثی را نیز درباره مختومهاعلامکردن هرگونه تحقیقات توسط آژانس درباره فعالیتهای هستهای ایران در گذشته و تعهد به عدم بازگشایی این پروندهها در آینده در دستور کار قرار داده است.
در چنین شرایطی، محتمل است که پیشنهاد «توافق موقت» که توسط روسیه یا از طریق روسیه ارائه شده، همچنان بتواند گزینه جایگزین در صورت بنبست در اتخاذ تصمیمات سیاسی باشد. درحالیکه رئوس پیشنهاد روسیه روشن است، اما در صورت اقبال به آن تعیین جزئیات مربوطه میتواند در پذیرش یا رد آن از سوی طرفین تعیینکننده باشد. در این رابطه و بهویژه در رابطه با زندانیان غربی در ایران و زندانیان ایرانی در غرب، تحرکات اخیر نیز درخور توجه است. برخی تحرکات اخیر قطریها را در این رابطه دانستهاند؛ اما درحالیکه ایران اکنون در حال تماس با آمریکا، از طریق تبادل یادداشت در وین و احیانا تدارک مذاکره مستقیم است، قطعا نیازی به استفاده از واسطه وجود ندارد. اساسا در شأن کشور بزرگی مثل ایران نیست که از طریق این واسطههای ذرهای با یک قدرت جهانی گفتوگو کند.
بهعلاوه از هماکنون عناصر تندرو و حتی برخی میانهروها در آمریکا در حال تهیه مقدمات برای مخالفت با یک توافق احتمالی که به تعبیر آنها ممکن است «کم در برابر زیاد» باشد، یعنی امتیازات زیاد برای ایران در برابر امتیازات کم برای آمریکا، سخن میگویند. توجه به سیاست داخلی در طرف مقابل یکی از الزامات اجتنابناپذیر هرگونه مذاکرات سیاسی است؛ چراکه تحرکات سیاست داخلی میتواند تأثیر تعیینکنندهای بر سرنوشت هر مذاکره بینالمللی داشته باشد. سیاست داخلی در آمریکا در مذاکرات سال 93-94 تحت رصد شدید هیئت ایرانی بود. روشن نیست که این بار آیا عنایتی به این وجه از کار میشود یا خیر.
نهایتا شرایطی که دور هشتم مذاکرات در آن جریان دارد، تفاوت بارزی نیز با شرایط شش دور قبلی مذاکرات دارد. در این دور، دو فاکتور، یعنی بحران اوکراین و سیر فزاینده قیمت نفت، موجب شده تیم مذاکرهکننده ایران در موقعیت بسیار بهتری قرار داشته باشد و دیگر اینکه معلوم نیست نیل به تصمیم نهایی و تبادل امیتازات درباره این طیف گسترده از موضوعات سیاسی و نیز سرنوشت زندانیان بدون مذاکره مستقیم بتواند عملی باشد.