جای خالی گزینش منطقی در انتصاب مدیران آموزش و پرورش
میدانیم فنداسیون یک نهاد تأثیرگذار در توسعه کشور مثل آموزش و پرورش، مدیران شایسته هستند که بر مبنای انتصابهای منطقی و بدون چالش انتخاب میشوند که با تخصصی آمیخته با دلسوزی و مدیریت سالم خویش نظام تربیتی را به سوی اهداف متعالی مطرحشده در سند چشمانداز رهنمون میشوند. حال دوشادوش جناب وزیر به وزارتخانه متبوعه نگاهی دقیق و منتقدانه میاندازیم باشد که مفید افتد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
حسن ذاکری-دبیر آموزش و پرورش: میدانیم فنداسیون یک نهاد تأثیرگذار در توسعه کشور مثل آموزش و پرورش، مدیران شایسته هستند که بر مبنای انتصابهای منطقی و بدون چالش انتخاب میشوند که با تخصصی آمیخته با دلسوزی و مدیریت سالم خویش نظام تربیتی را به سوی اهداف متعالی مطرحشده در سند چشمانداز رهنمون میشوند. حال دوشادوش جناب وزیر به وزارتخانه متبوعه نگاهی دقیق و منتقدانه میاندازیم باشد که مفید افتد.
آقای وزیر، اولین سؤال مهم در این مبحث این است که آیا همچنان که معلمان چندساحتی میخواهید، انتصابات شما بر همین اساس انجام میشود؟ آیا مدیران شما در هر سطحی که انتخاب میشوند، ویژگیهای متنوع و توانمندیهای لازم در همه ساحتهای چندگانه آموزش و پرورش را دارند؟ اگر چنین است، چرا در عمل معیارهای غیرتخصصی پیداست؟ آیا در این عرصه روابط شخصی، جناحی، سیاسی و ایدئولوژیک بر شایستگیهای علمی و مدیریتی
ارجح نیست؟
آقای وزیر، در یادداشت قبل معروض داشتم که در دانشگاه فرهنگیان رشته مدیریت آموزشی و پرورشی وجود ندارد، پس هنگام انتخاب و انتصاب چه معلومات آکادمیکی به عنوان صفات بارز منتخب منجر به انتصاب او میشود؟ یک دبیر شیمی یا ریاضی یا تاریخ چه اطلاعات مدیریتی دارد که بر صندلی ریاست بنشیند؟ باور بفرمایید معیارهای غیرتخصصی و ناشفاف، مدیریت سردرگمی را ساندویچ کرده و در دهان همیشه گرسنه آموزش و پرورش نهاده است. شما آیا جای آزمونهای استاندارد مثل آزمون رهبری و برنامهریزی آموزشی و گزینش منطقی در انتصابها را خالی نمیبینید؟
جناب وزیر بگذارید شفاف بگویم، انتخاب در این وزارتخانه شفاف نیست. تخصص و تعهد علمی آموزشی، گزینههای کمرنگ، در سؤال چندگزینهای انتصابات است؛ زیرا کمتوجهی به تخصص و تجربه مدیریتی بارها مشاهده شده است.
من در این چند دهه خدمتم بارها این معضل را دیدهام که برخی از مدیران مدارس یا مناطق و حتی کارشناسان ادارات سابقه تدریس یا دانش و مهارت علمی و عملی لازم را نداشتند و بزرگترین دلیل انتخاب ایشان فعالیت سیاسی در فلان ستاد انتخاباتی یا وابستگی به فلان جناح سیاسی بوده است. به نظر من اگر یک همکار شایسته کشف کردید، حتی از جناح مقابلتان هم که باشد، باید او را با چنگ و دندان
حفظ کنید.
چقدر تعجبآور است که هنگام تعویض جناح در کابینه دولت، هنگامه تعویض مدیرکل و مدیر منطقه و مدیر مدرسه است. آیا خندهآور نیست هنگامی که نماینده مجلس در یک شهر، بهویژه شهرهای کوچک تعویض میشود، ساختار مدیریت بهویژه در آموزش و پرورش آن منطقه زیرورو میشود؟ در کدام کشور توسعهیافته تعویض دولت یا نماینده یعنی سونامی اسفباری با این مدل؟
اگر نیک بنگرید، شایستگی معیاری نیست که فدای جاهطلبی جناحهای سیاسی و تحدید ایدئولوژیک بشود و عقدهگشایی سیاسی کیفیت آموزش و پرورش را تحتالشعاع قرار دهد.
آقای وزیر، لازم است بدانیم که چرخش مدیریت به دلایل فوق، بیثباتی در استراتژی و برنامهریزی آموزشی این نهاد مهم را همراه دارد که کاهش مسئولیتپذیری مدیران نتیجه آن است. من یک بازه زمانی چندماهه هدررفته را برای مدیری که صندلی خود را با چرخش قدرت سیاسی، ازدسترفته دیده است به چشم خود دیدهام؛ زیرا او از این پس به توانمندی خود متکی نبوده و شایستگی خود را محو میبیند؛ چراکه آژیر مدیریت جدید به صدا درآمده است. آیا در این وزارتخانه شایستهسالاری جای خود را به چپسالاری، راستسالاری، نمایندهسالاری، تلفنسالاری و... نداده است؟
آقای وزیر، لطفا بفرمایید جایگاه زن و همکاران زن ما در ساختار مدیریتی بهویژه در سطح مدیریت و معاونت و کارشناسیهای ادارات و ادارات کل چه اندازه است؟ آیا زنان توانمند کم پیدا میشوند؟
جناب وزیر، وحدت رمز پیروزی بود؛ اینکه یادتان هست؟ چرا یک آموزش و پرورش پویا نتواند مدیرکل یا مدیر منطقه یا معاونت منطقه از جنس اهل سنت داشته باشد؟ یعنی همه هموطنان اهل سنت ما در آموزش و پرورش از شایستگی بیبهرهاند که حتی در سطح انتخاب معاونت آموزشی یک منطقه این اعوجاج فرهنگی موج بزند؟ آیا اهداف حزبی و ایدئولوژیک عدالت آموزشی را تحت تأثیر قرار نمیدهد؟ آیا فضای بیاعتمادی و کاهش انگیزه شایستگان را حس نکردهاید؟ شما باید آنقدر منیع فکر کنید که بدون ترس و اضطراب در اتاق وزارت، علاوه بر اهل سنت حتی هموطنان مسیحی و... ما حضور داشته باشند. آیا هنوز وقت آن نرسیده است که در انتخاب مدیران توانمند از گروههای صنفی موجود در آموزش و پرورش نظرخواهی کرد؟ آیا ارتقای نگرش در این زمینه موجب شفافیت معیارها و ثبات
مدیریت نمیشود؟
آقای وزیر، آیا میدانید در برخی شهرها قدرت مدیر شما در لغو یا ابقای حتی کارشناس اداری یا مدیر مدرسه خود از قدرت دفتر نماینده مجلس کمتر است؟ آیا میدانید که فشارهای برونسازمانی ساختار سازمانی شما را شکل میدهد؟ آیا میدانید اگر مدیر شما در انتصاب خویش قائمبهذات و متکی به شایستگی خود باشد، دیگر هیچ نیروی برونسازمانی نمیتواند آنچه را بخواهد به او تحمیل کند؟
من معتقدم اگر عزم راسخ در خروج از رابطهمحوری و عروج به سوی شایستهمحوری را برگزینید، کارایی مدارس ارتقا مییابد و آسیبهای آموزشی و تربیتی بهشدت افت میکند. به امید آن روز.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.