نقشه راه بازسازی اقتصاد ایران پس از جنگ تحمیلی
با فرض تشدید درگیریهای نظامی جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل، کشور وارد مرحلهای جدید و پیچیده از حکمرانی بحران خواهد شد؛ مرحلهای که نهتنها نیازمند بازسازی زیرساختهای فیزیکی، بلکه مستلزم بازیابی ثبات اقتصادی و بازآرایی سیاستهای صنعتی است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
رضا موسایی، کارشناس مسائل اقتصادی: با فرض تشدید درگیریهای نظامی جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل، کشور وارد مرحلهای جدید و پیچیده از حکمرانی بحران خواهد شد؛ مرحلهای که نهتنها نیازمند بازسازی زیرساختهای فیزیکی، بلکه مستلزم بازیابی ثبات اقتصادی و بازآرایی سیاستهای صنعتی است. در همین راستا، دفتر مطالعات راهبردی رونق تولید دانشگاه امام صادق(ع) در گزارشی با عنوان «ارتقای تابآوری اقتصاد و صنعت ایران در دوره پساجنگ»، مدلی منسجم برای مدیریت این دوران حساس ارائه داده است که در ادامه به تشریح محورهای اصلی آن میپردازیم.
سه ستون اصلی بازسازی: تابآوری، شفافیت و مشارکت
مدل پیشنهادی این گزارش بر سه ستون بنیادین استوار است:
۱. تابآوری ساختاری: طراحی سیاستهایی که اقتصاد کشور را در برابر شوکهای امنیتی، ارزی یا انرژی مقاوم کند.
۲. شفافیت حکمرانی: ایجاد سازوکارهایی که تصمیمسازی و تخصیص منابع را در فضایی پاسخگو، دادهمحور و نظارتپذیر قرار دهد.
۳. مشارکت چندسطحی: فعالسازی ظرفیتهای دولت، بخش خصوصی، نهادهای عمومی و جوامع محلی در فرایند طراحی و اجرای بازسازی.
این مدل با ترکیب تجارب موفق جهانی و اقتضائات خاص ایران طراحی شده و موفقیت آن به اراده سیاسی و هماهنگی نهادی وابسته است.
5 گام عملیاتی در مدل بازسازی اقتصاد
این مدل سیاستی، پنج محور کلیدی را برای دوران پساجنگ پیشنهاد میکند:
۱. بازنگری در سیاست صنعتی؛ تمرکز بر امنیت و فناوری: سیاست صنعتی ایران باید از وابستگی به کالاهای واسطهای وارداتی عبور کرده و به سمت توسعه صنایع پیشرو در حوزههایی مانند انرژی، تجهیزات زیرساختی، امنیت غذایی، فناوری اطلاعات و دارو حرکت کند.
۲. تأسیس نهاد ملی بازسازی؛ یک ستاد فرماندهی فرابخشی: تجربه جهانی نشان میدهد در شرایط پساجنگ، یک نهاد متمرکز با اختیارات ویژه میتواند موتور محرک بازسازی باشد.
۳. ابزارهای نوین تأمین مالی؛ از اوراق مشارکت تا بانک بریکس: با توجه به محدودیت منابع دولتی، بازسازی باید از ترکیبی از منابع مالی داخلی و بینالمللی بهره ببرد. انتشار اوراق مشارکت بازسازی در بورس، جذب هدفمند منابع صندوق توسعه ملی، سرمایهگذاری مشترک با کشورهای همسو و استفاده از ظرفیت نهادهایی مانند بانک توسعه بریکس و بانک زیرساخت آسیا (AIIB) از جمله راهکارهای پیشنهادی است.
۴. ایجاد مناطق ویژه بازسازی در نقاط مرزی و آسیبپذیر: این الگو تأکید دارد که مناطقی در استانهای آسیبدیده یا دارای موقعیت ژئوپلیتیک خاص، به عنوان «مناطق ویژه بازسازی» تعریف شوند.
۵. نظام ارزیابی شفاف و دادهمحور: هیچ سیاستی بدون سنجش و پایش، مدیریتپذیر نیست. این مدل بر طراحی یک «نظام جامع ارزیابی بازسازی» تأکید دارد که شاخصهای اقتصادی، صنعتی و اجتماعی را به صورت دورهای و شفاف پایش کند.
یک مدل جهانی، با 3 فاز اجرائی برای ایران
اگرچه این مدل بر پایه تجارب جهانی طراحی شده، اما بومیسازی آن با توجه به چالشهایی مانند تحریم، شکاف اعتماد عمومی و تمرکزگرایی نهادی ضروری است. ازاینرو اجرای آن در سه فاز زمانی پیشنهاد میشود:
فاز اول (سه تا شش ماه نخست): تمرکز بر تثبیت اقتصادی، راهاندازی نهاد ملی بازسازی و اجرای سیاستهای حمایتی فوری. فاز دوم (شش تا ۱۸ ماه): اجرای پروژههای زیرساختی اولویتدار و فعالسازی مناطق ویژه بازسازی. فاز سوم (۱۸ ماه به بعد): تثبیت حکمرانی نوین، گسترش سرمایهگذاری و ارتقای تابآوری بلندمدت اقتصاد.
تبدیل بحران به فرصتی برای اصلاحات ساختاری
دوران پساجنگ، اگر با هوشمندی راهبری شود، فقط دورهای برای جبران خسارتها نیست، بلکه فرصتی تاریخی برای اصلاحات عمیق در ساختار اقتصادی و صنعتی کشور است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.