زیستن در تاسیان
«تاسیان» به پایان رسید، اما انگار هنوز در ذهن تماشاگر ادامه دارد. نه آنقدر برای داوریاش شتاب باید کرد و نه آنقدر برای رهایی از آن عجله... . فارغ از هر قضاوتی درباره کیفیت فنی یا میزان موفقیت تکنیکی «تاسیان»، نمیتوان وابستهشدن بخش قابل اعتنایی از جامعه به تاروپود آن سریال را انکار کرد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
رضا کیانی
«تاسیان» به پایان رسید، اما انگار هنوز در ذهن تماشاگر ادامه دارد. نه آنقدر برای داوریاش شتاب باید کرد و نه آنقدر برای رهایی از آن عجله... . فارغ از هر قضاوتی درباره کیفیت فنی یا میزان موفقیت تکنیکی «تاسیان»، نمیتوان وابستهشدن بخش قابل اعتنایی از جامعه به تاروپود آن سریال را انکار کرد. قصهای است که هرکس به فراخور زخمش، رؤیایش، حافظهاش، تعبیری از آن در دل دارد. شخصیتها، نیمهروشنهایی شدند که در آینه خیال مردم شکل میگیرند و مدام برساخته و دگرگون و گاه حتی از نو زاده میشوند. این روزها دیگر فقط نویسنده و کارگردان نیستند که روایت را پیش میبرند؛ هر مخاطب، رسانهای است. هر گوشی همراه، میدانی برای تفسیر است. هوش مصنوعی، نقاشیها، داستانهای جانبی، تطبیق با «مکبث» و «مدهآ» و «ابله». تاسیان با وجود بومیبودنش، در همین خصلت تأویلی و لایهلایهبودن، با این شاهکارها همنفس میشود.
همگی انگار ادامه سریالیاند که هنوز از ما عبور نکرده و شاید اثر، آنگاه اثر است که اینچنین در خیال جمعی، اقامت کند. این واکنشها نشانهای است از زیست فرهنگی تازه که در آن مرز میان خالق و مخاطب فروریخته است. در مجموع، تاسیان را میتوان یکی از معدود روایتهای تصویری دانست که در حافظه جمعی مخاطب بومی، مجالی برای تأمل و تفسیر مکرر گشوده است. همین ظرفیت تفسیر و پیوند با سنتهای دراماتیک جهانی، ارزش بررسی فرهنگی و جامعهشناختی آن را دوچندان میکند تا در افکار عمومی، نهفقط یک روایت سرگرمکننده، که تجربهای قابل درنگ باشد از کنش تفسیری شهروندان در جهان رسانهایشده امروز.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.