سایه سنگین بحرانهای نهفته در دل حکومت اردوغان آرامش ظاهری را تهدید میکند
ترکیه روی لبه پرتگاه
ترکیه ظاهرا در اوج قدرت قرار گرفته است. روابط نزدیک رئیسجمهور رجب طیب اردوغان با رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اکنون ثمر داده و دولت ترامپ به دنبال آن است که فروش جنگنده فوقپیشرفته اف-۳۵ را برای ترکیه تسهیل کند. صنعت تسلیحات ترکیه که مدیریت آن در اختیار داماد اردوغان است، با مهندسی معکوس فناوریهای نظامی و کسب میلیاردها دلار درآمد، تجهیزات پیشرفته از جمله پهپادها و سلاحهای مدرن را به برخی از بدنامترین حکومتها و گروههای جهان میفروشد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
مایکل روبین-کارشناس خاورمیانه و عضو ارشد «مؤسسه امریکن انترپرایز»: ترکیه ظاهرا در اوج قدرت قرار گرفته است. روابط نزدیک رئیسجمهور رجب طیب اردوغان با رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اکنون ثمر داده و دولت ترامپ به دنبال آن است که فروش جنگنده فوقپیشرفته اف-۳۵ را برای ترکیه تسهیل کند. صنعت تسلیحات ترکیه که مدیریت آن در اختیار داماد اردوغان است، با مهندسی معکوس فناوریهای نظامی و کسب میلیاردها دلار درآمد، تجهیزات پیشرفته از جمله پهپادها و سلاحهای مدرن را به برخی از بدنامترین حکومتها و گروههای جهان میفروشد. در همین حال، گروه شورشی تحریرالشام که از حمایت مستقیم ترکیه برخوردار است و توانست در هشتم دسامبر ۲۰۲۴، بشار اسد، رئیسجمهور سوریه را از قدرت کنار بزند، اکنون کنترل سوریه را در دست دارد. هرچند سوریه در گذشته تهدیدی برای ترکیه به شمار میرفت و دو کشور در سال ۱۹۹۷ تا آستانه جنگ پیش رفتند، اما امروز ترکیه به قدرت مسلط دیپلماتیک و اقتصادی در سوریه بدل شده است؛ بهطوری که فقط از محل بازسازی سوریه، شرکتهایی که توسط نزدیکان اردوغان اداره میشوند، شانس آن را دارند که میلیاردها دلار قرارداد کسب کنند.
در داخل مرزها، زندانیکردن بیهزینه رقبای جدی توسط اردوغان، قدرت او را بیرقیب کرده است. به این موفقیت ظاهری باید این نکته را هم افزود که پس از سالها بمباران، دولت ترکیه سرانجام کردها را وادار کرد آتشبس را بپذیرند و سلاحهای خود را زمین بگذارند.
چشمانداز تیره در پسزمینه قدرت
اما آنچه در ظاهر دیده میشود الزاما واقعیت نیست. شاید اردوغان خود را وارث سلاطین عثمانی ببیند و رؤیای احیای آن امپراتوری را در سر داشته باشد، اما مردم ترکیه به احتمال زیاد او را رهبری خواهند دانست که غرورش کشور را به ورطه سقوط کشاند. درحالیکه نرخ تورم بالا و ارزش لیره ترکیه بهسرعت در حال سقوط است، آنچه به عنوان شکوفایی اقتصادی به نمایش گذاشته میشود، درواقع سرابی بیش نیست. درست همانطور که استانداردهای زندگی کشور همسایهشان پس از انقلاب 1979 بهشدت افت کرد، انقلاب آرام و خزنده اردوغان نیز زمینهساز فروپاشی طبقه متوسط ترکیه خواهد شد.
تغییر نگاه جهانی
باید به این نکته توجه داشت که اگرچه ترامپ در تلاش است تا کنگره را به فروش پیشرفتهترین جنگنده آمریکایی به ترکیه متقاعد کند، اما تمرکز بیش از حد اردوغان بر روابط شخصی با ترامپ و بیتوجهی به کنگره، عملا نفوذ ترکیه را در واشنگتن بهشدت کاهش داده است. پس از بحران مربوط به اریک آدامز، شهردار نیویورک، بسیاری از سیاستمداران آمریکایی همکاری با ترکیه را پرخطر میدانند. درحالیکه روزگاری شمار اعضای گروه دوستی ترکیه در کنگره آمریکا به چندصد نفر میرسید، اکنون این تعداد به کمتر از یکسوم کاهش یافته است. ترامپ شاید فعلا روابط آمریکا و ترکیه را حفظ کند، اما پایههای اصلی این روابط دیگر فروپاشیده و ترکیه به کشوری بدل شده که نه جمهوریخواهان و نه دموکراتها حاضر به دفاع از منافع آن نیستند.
بهای سنگین سیاستهای منطقهای
شرطبندی ترکیه بر سر معادلات سوریه نیز سرانجامی جز شکست نخواهد داشت. تجربه همه کشورهایی که با هدف بهرهبرداری از افراطگرایان و شورشیان، آنها را به عنوان ابزار سیاست خارجی به کار گرفتهاند، نشان میدهد که سرانجام این بازی با واکنش منفی و ضربه متقابل روبهرو خواهد شد؛ همانطور که نمونههای بارز آن را میتوان در عربستان سعودی، پاکستان و حتی خود سوریه دید. رئیسجمهور موقت سوریه، احمد الشرع، نیز پیشاپیش نشانههایی از شکست را بروز داده است، اما مهمتر از آن، نیروهای تندرویی که اردوغان به آنها قدرت بخشیده، سالها منطقه و حتی خود ترکیه را با ناامنی و ترور مواجه خواهند کرد.
پیروزی بهظاهر مطلق بر کردها نیز از جنس پیروزیهای پرهزینه و مخرب است. اردوغان به دنبال تحقیر کامل کردهاست و از زمان اجرائیشدن آتشبس، حاضر به هیچگونه مذاکرهای برای صلح واقعی نبوده است. در شرایطی که دولت جدید سوریه تحت حمایت ترکیه، به دنبال حذف کامل کردهاست، آنها چارهای جز پناهبردن به کوههای ترکیه یا حاشیهنشینی در محلههای فقیرنشین استانبول ندارند. هرگاه دوباره شعلههای درگیری زبانه بکشد -بهویژه اگر این بار کردها با حمایت خارجی همراه شوند- مرکز این جنگ خاک ترکیه خواهد بود. آرامشی که ترکیه در این سالها تجربه کرده است، دیری نخواهد پایید. بااینحال، آنچه نقطه پایانی بر این بحرانها میگذارد، رویکرد ترکیه در قبال حماس است. حمایت شدید اردوغان از این گروهها با ایدئولوژی مشابه، روندی را آغاز کرده که دیر یا زود گریبان خود ترکیه را خواهد گرفت. اگر او رویکرد حماس را مشروع میداند، منطقا باید رویکرد کردها را نیز مشروع بشمارد. اگر دفاع از استقلال را -حتی در مرزهای به رسمیت شناختهشده- مجاز میداند، پس میتوان تصور کرد که آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی که از مداخلات اردوغان خشمگین هستند، به همان ترتیب استقلال کردها را به رسمیت بشناسند و نقشه جدیدی برای منطقه ترسیم کنند. در چنین وضعیتی، مخالفت ترکیه دیگر کارساز نخواهد بود. گرچه موضوع فلسطین و کردها کاملا مشابه هم نیست، اما یک نکته روشن است: جمعیت کردهای ترکیه دستکم پنج برابر جمعیت فلسطینیان کرانه باختری و غزه است. پس از کناررفتن اردوغان از قدرت، کشوری به جا خواهد ماند که پایههایش بهشدت تضعیف شده است. ظهور یک رهبر قدرتمند بعید به نظر میرسد و اگر کردها با تکیه بر الگوی فلسطین خواهان استقلال شوند، ترکیه توان جلوگیری از تجزیه را نخواهد داشت. حتی اگر آنکارا مخالفت کند، کردها خواستار همهپرسی خواهند شد و نتیجه چنین همهپرسیای تأیید این واقعیت است که ترکیه یکپارچه، دیگر مثل یوگسلاوی متحد گذشته، مفهومی منسوخ خواهد بود.
منبع: Washington Examiner
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.