|

چراغ «برجام»‌ رو به خاموشی است؟

رفته‌رفته امید به احیای برجام در حال کم‌رنگ‌‌شدن است. حامیان برجام با حسرت، شاهد خاموشی کورسوی مانده در افق هستند. تهران و واشنگتن همچنان حاضر به قبول شروط یکدیگر در وقت اضافه گفت‌وگوهای کش‌دار وین نیستند. دیر نیست که پایان گفت‌و‌گوها اعلام شود.

رفته‌رفته امید به احیای برجام در حال کم‌رنگ‌‌شدن است. حامیان برجام با حسرت، شاهد خاموشی کورسوی مانده در افق هستند. تهران و واشنگتن همچنان حاضر به قبول شروط یکدیگر در وقت اضافه گفت‌وگوهای کش‌دار وین نیستند. دیر نیست که پایان گفت‌و‌گوها اعلام شود. مخالفان برجام در ایران، آمریکا و منطقه از این اتفاق خشنود خواهند بود؛ اما پرسش این است: چه در پیش است؟ و اوضاع چگونه رقم خواهد خورد وقتی برجام مرده باشد؟ یک‌صدایی در مخالفت با خواست‌های تهران برای بازگشت به برجام در واشنگتن روز‌به‌روز بیشتر می‌شود. حالا «آنتونی بلینکن» که روزگاری هوادار پرو پا قرص برجام بود و با وجود مخالفت‌های داخلی و بیرونی ایالات متحده «رابرت مالی» را طرف مذاکره‌کننده آمریکایی در وین تعیین کرد، از احتمال شکست مذاکرات می‌گوید. برخی اعضای دموکرات کنگره یا از سر عافیت‌طلبی بابت انتخابات میان‌دوره‌ای پیش‌رو یا مخالفت با شروط و تضمین‌خواهی‌های‌ تهران برای قبول توافق درکنار جمهوری‌خواهان ایستاده‌اند. آنان نیز همان‌هایی را می‌گویند که اسرائیلی‌ها و برخی دولت‌های عربی منطقه درباره احیای برجام، مدام در گوش دولت «جو بایدن» تکرار کرده‌اند.

صدای مخالفان برجام در داخل نیز پس از فترتی کوتاه، دوباره بلند شده است. آنان حتی دولت اصولگرای «ابراهیم رئیسی» و تیم مذاکره‌کننده او را شماتت کرده و ساز مخالف‌‌‌خوانی‌های خود را از نو کوک کرده‌اند. انعطاف‌ناپذیری واشنگتن در قبول تضمین‌های‌حقوقی، سیاسی و اقتصادی به تهران برای پایداری برجام و اصرار بر گفت‌وگوهای فرا‌برجامی، راه‌های برون‌رفت از بن‌بست کنونی را برای دولت رئیسی سخت و شاید ناممکن کرده است. در نگاه تهران، رویه آمریکاییان به‌ گونه‌ای است که می‌شود آن را تحمیل توافقی نیم‌بند دانست که البته عمرش هم ممکن است بیشتر از دو سال به درازا نکشد.

سوسوی کم‌‌جان چراغ برجام اما شاید با هیمنه جنگ در اوکراین پیوند دارد.

 غرب به رهبری آمریکا همه تلاش خود را در وادار‌کردن مسکو به دو هدف متمرکز کرده است؛ شکست اقتدار نظامی روسیه و نیز مجاب‌کردن «ولادیمیر پوتین» برای قبول مذاکراتی که سرانجامش تقلیل جایگاه روسیه از آنچه به‌عنوان یک ابرقدرت تصور دارد، به قدرتی منطقه‌ای با انعطاف‌پذیری لازم است.

 اگرچه زود است درباره نتیجه جنگ کنونی در اوکراین پیش‌بینی روشنی داشت؛ اما دو احتمال برای آن وجود دارد: نخست؛ ناکامی غرب در فروکاستن از جایگاه روسیه به‌عنوان کشوری که تهران به آن نگاه «شریک استراتژیک» دارد، در‌این‌صورت شکست برجام نمی‌تواند تأثیری بیش از آنچه هست، بر پیکره اقتصاد ایران و جایگاه آن در جامعه بین‌المللی وارد کند؛ بلکه ممکن است بر موقعیت جهانی و منطقه‌ای آن بیفزاید. دوم؛ فرسوده‌شدن ارتش روسیه و اجبار پوتین برای مذاکراتی که سرنوشت برجام و مناقشه ایران و غرب نیز با آن تعیین تکلیف می‌شود. به عبارت دیگر، در این رهگذر غرب پرونده هسته‌ای ایران را ذیل مناقشه خود با روسیه و جایگاه آتی این کشور تعریف و تعیین خواهد کرد.

در صورت تحقق احتمال نخست، بدیهی است که مسکو هیچ انعطافی را در مواضع برجامی ایران لازم نداند؛ اما در صورت بروز احتمال دوم، نمی‌توان به پایداری مسکو در‌این‌باره اطمینان داشت. آنچه واقعی است این است که چراغ برجام کم‌جان‌تر از همیشه است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها