|

وفای به عهد

در ارتباط با توصیه‌های اشاره‌شده به نظر می‌رسد امید و امیدواری در جامعه کم‌رنگ شده است؛ زیرا شنیدن، پذیرش و عمل‌کردن در مورد توصیه‌های خیرخواهانه از طرف حاکمیت، نه‌تنها بسیار اندک است، بلکه تلقی از این موارد به‌گونه‌ای شده که انگار رقیبی برای آنان متصور است. از این‌رو به نظر نمی‌رسد گفته‌ها و نوشته‌ها تأثیر چندانی داشته باشد

در ارتباط با توصیه‌های اشاره‌شده به نظر می‌رسد امید و امیدواری در جامعه کم‌رنگ شده است؛ زیرا شنیدن، پذیرش و عمل‌کردن در مورد توصیه‌های خیرخواهانه از طرف حاکمیت، نه‌تنها بسیار اندک است، بلکه تلقی از این موارد به‌گونه‌ای شده که انگار رقیبی برای آنان متصور است. از این‌رو به نظر نمی‌رسد گفته‌ها و نوشته‌ها تأثیر چندانی داشته باشد؛ اما بنا بر وظیفه‌ای که وجود دارد و بنا بر قولی که خداوند از صاحبان اندیشه تعهد گرفته است به عهد خود وفا کنند و این عهد، نشان‌دادن راه درست از نادرست است، به همین منظور و علی‌رغم ناامیدی به تحقق آنها، شاید بتوان به مواردی اشاره کرد:

1. در اوضاع کنونی و با آنچه در واقعیت به دلیل فراوانی آن مسلم به نظر می‌رسد، موضوع فساد گسترده است که با انواع و اقسام گوناگونش، به‌ویژه فسادهای مالی که شاخص و معیاری برای ارزیابی یک جامعه است، در قالب قراردادهای پیدا و پنهان با افراد و دستگاه های خاص، خصوصی‌سازی‌های هدف‌دار و بدون شاخص‌های اقتصادی و مدیریتی و مانند آنها. با معیار و شاخص فساد می‌توان جامعه را سنجش کرد. در این زمینه به دلیل روشن‌نبودن زوایای مختلف فساد، امکان اصلاح آن نیز بسیار محدود است؛ بنابراین برخورد با آن نیز بسیار مشکل است و با وضعیت کنونی که داریم، شاید غیرممکن به نظر می‌رسد.

حال چنانچه قدرتی و نیرویی بنای مبارزه با فساد را داشته باشد، علاوه بر نیاز به پشتیبانی‌های قوی، نیازمند شفاف‌سازی است. اما شفاف‌سازی وقتی رخ می‌دهد که نورافکن‌های بسیار قوی بتوانند این مسیر و زوایای تاریک و تودرتوی آن را روشن کنند و به همه نشان دهند که مشکل کجاست. در دنیا توسعه‌یافته، معمولا مطبوعات و رسانه‌ها این امکان را به وجود می‌آورند که لازمه آن آزادی عمل رسانه‌هاست.

2. نکته دیگر، آسیب‌های اجتماعی گسترده‌ای است که به شکل‌های گوناگون جامعه را فراگرفته و ناامیدی‌هایی را به وجود آورده‌ و بر همین اساس است که اعتماد عمومی که سرمایه بزرگ اجتماعی است، آسیب فراوان دیده است. بر این اساس اگر کسی به فکر جامعه و آینده کشور باشد، باید با اتحادی عمیق، وثیق، پایدار و با توافقی جمعی و ماندگار که درجه تحمل دیگران در آن بالا باشد، نسبت به درمان اعتماد عمومی و آسیب‌های اجتماعی اقدام کند.

3. موضوع بسیار مهم دیگر، فقر نسبی است که در جامعه کنونی ما در مقایسه با قبل گسترش زیادی پیدا کرده است. از‌جمله راه‌های موفقیت‌آمیز و پایدار در امر توسعه، نجات‌دادن فقرا از تله فقر است. فقر خودبه‌خود به وجود نمی‌آید؛ غالبا با گسترش سیاست‌گذاری‌های نادرست، سوءاستفاده‌های مختلف از موقعیت‌های شغلی و رابطه‌ای عده‌ای انحصارطلب و رانت‌خوار و در پوشش‌های حمایتی و مانند آنها، زمینه گسترش فقر به وجود می‌آید.

دلسوزان جامعه باید هوشیار و بیدار باشند و نگذارند قشر متوسط جامعه از بین برود یا در زمره فقرا درآید و بترسند از دوقطبی‌شدن جامعه. توسعه واقعی و پایدار زمانی محقق می‌شود که اولا، همه اقشار مردم به سهم خود در امر توسعه نقش داشته باشند و ثانیا، این رویه در همه حوزه‌های توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی و جنبه‌های دیگری از توسعه جریان پیدا کند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها