شایستگی در تبعید نرخها
در سرزمینی که نرخها نه از منطق بازار، بلکه از مکاتبه میزها زاده میشوند و در زمانهای که هر سکه، دو چهره دارد و هر دلار، سه معنا، شایستهسالاری، نه در میدان بلکه در سایهروشن رانتها شکل میگیرد.
در سرزمینی که نرخها نه از منطق بازار، بلکه از مکاتبه میزها زاده میشوند و در زمانهای که هر سکه، دو چهره دارد و هر دلار، سه معنا، شایستهسالاری، نه در میدان بلکه در سایهروشن رانتها شکل میگیرد.
آنجا که نرخها دوگانه و سهگانهاند، شایستگی و خرد، مسافری تنهاست در کوچه پسکوچههای شلختگی! خلاقیت و کارآفرینی، رهگمکردهای است در هزارتوی تبعیض.
آری، ارز چندنرخی، بازی تیری است به خردورزی.
نه رقابتی باقی میماند، نه بازار درمییابد که چه کسی سزاوارتر است، نه کارآفرین درمییابد که کجا باید ایستاد و از کجا باید آغاز کرد.
ارزی که باید ابزار رشد باشد، اگر به بهانه رانت بدل شود، کار و سرمایه، نخستین قربانیان آن خواهند بود.
کدام کارآفرین خلاق، با نرخ آزاد توان رقابت دارد با آنکه از سفره ترجیحی سیراب است!
ای داد
کدام اندیشه، در برابر امتیاز تاب میآورد؟ و کدام جوان، با دانش، شایستگی و دل پرامید، در زمینی میبالد که برندهاش، پیش از رقابت، تعیین شده است؟
ارز چندنرخی، نهفقط اقتصاد را پارهپاره میکند بلکه اخلاق بازار را نیز به ویرانه میکشاند.
جای تدبیر را تدلیس میگیرد و به جای رقابت، رفاقت رانتی قد میکشد!
نابرابری، تنها در درآمدها نیست، در فرصتهاست، در دسترسیهاست، در مجوزهایی است که با یک امضا گشوده میشوند و با هزار ترفند، بسته میمانند.
ای آن که بر مسند نرخگذاری تکیه زدهای،
بدان که نرخ چندگانه، نردبانی است که تنها عدهای را بالا میبرد و بسیاری را، زیر گامهای سنگین تبعیض، فرو میشکند.
آری شایستهسالاری در زمینی میبالد که سطح آن برای همگان یکسان باشد؛ نه آنکه یکی با نرخ مبادلهای، تالاری یا بازار در پی بقا باشد و دیگری با نرخ ترجیحی، در اقیانوس سود غوطهور! کارآفرین راستین، سود نمیطلبد، اگر راه، ناراست باشد. او میسازد، میبالد، میپرد، به شرط آنکه قواعد بازی شفاف باشد، یکدست و عادلانه. تا شایستگی، معیار انتخاب باشد، نه رفاقت! و شفافیت، شرط اول باشد، نه آخرین مطالبه.
در سرزمینی که ارز، به عدالت توزیع شود، نبوغ مجال بروز مییابد، جوان، امید به ماندن پیدا میکند و بازار، آینه توانمندیها میشود، نه تابلوی امتیازات محفلی. لیک تا نرخها دوگانه و سهگانهاند، تا عدالت اسیر مصلحتهای مقطعی است، تا نگاهها از صلاحیت به سمت سفارش منحرف است، شایستهسالاری همچنان در صف میماند و کارآفرینی، پشت درهای بسته، خاموش میشود.
و افسوس... که سرمایههای انسانی، نه به دست بحرانهای اقتصادی بلکه به نگاه، احساس بیعدالتی، رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند.
با مهر در آبان
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.