مسئله آرایش (همسازی) مجدد
برخی پژوهشگران و نظریهپردازان ویژگی اساسی کشورهای توسعهنیافته را تخصصینشدن ساختارهای اجتماعی آن میدانند. به عبارتی، در جوامع غیرمدرن شاهد درهمآمیختگی ساختارها هستیم. براساساین، حرکت کشورها به سوی جامعه مدرن عبارت است از تخصصیشدن ساختارها و نهادهای جامعه. دورکیم یکی از بنیانگذاران جامعهشناسی از آن با عنوان فرایند تمایز نام میبرد. دراینمیان، جامعهای را که فرایند تخصصیکردن در آن به نحو مناسبی ایجاد شده، میتوان جامعه مدرن نامید. ساختارهای تخصصی که هریک وظایف خاص و ویژهای را برعهده دارند، کارآمدتر از ساختارهای غیرتخصصی هستند. براساس این تعریف، جامعه ایران را میتوان مدرن نامید؛ اما مسئله مهمی دراینمیان شکل میگیرد و آن هم این است که ساختارهای تخصصیشده چگونه در ارتباط مناسب با هم قرار میگیرند. به عبارتی، آرایش مجدد ساختارهای تمایزیافته مطرح میشود. اگرچه انفکاک و تمایز ساختاری ظرفیت و کارکردها را بالا میبرد؛ اما مسئله دیگری مطرح میشود که اسملسر (از جامعهشناسان مکتب نوسازی) از آن با عنوان ادغام و همسازی مجدد نام میبرد که عبارت است از تطبیق و هماهنگسازی فعالیت ساختارها و نهادهای تخصصی جدید. نویسنده این متن در کتاب جامعهشناسی و جامعه ایران، این مسئله را تحت عنوان رویکرد آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد بیان کرده است. در جامعه ایران شاهد تخصصیشدن زیاد سازمانها، نهادها و بخشها هستیم؛ اما مسئله همسازی (آرایش) مجدد در جامعه ما بهشدت خود را نشان میدهد. نهتنها ساختارهای کلان جامعه، همسازی و آرایش مناسب با هم ندارند؛ بلکه در هر سازمان و نهادی هم این مشکل وجود دارد. همراستایی و ارتباط مناسب بین وزارتخانههایی که بهشدت تخصصی شدهاند، مسئله مهمی در جامعه ایران است. یکی از وظایف اصلی رئیسجمهور بهعنوان رئیس هیئت دولت ایجاد آرایش مناسب بین وزارتخانهها جهت دستیابی به اهداف اعلامشده است. در دورههای مختلف تاریخ ایران این عدم ارتباط و آرایش مناسب وجود داشته است. بسیاری از چالشهای جامعه ایران ریشه در این عدم تطبیق و آرایش مناسب بین ساختارهای تخصصی دارد. در سطح استانی وظیفه اصلی استاندار ایجاد آرایش و ارتباط مناسب بین سازمانهای تخصصی است. یکی از شاخصهای ارزیابی استانداران، موفقیت یا عدم موفقیت در همسازی و همراستایی ساختارهای تخصصی شده است. مسئله آرایش و همسازی مجدد آنچنان گسترده است که گاهی بخشهای مختلف یک سازمان برای همسویی فعالیتهایشان، تفاهمنامه همکاری منعقد میکنند و از این تفاهمنامهها بهعنوان موفقیت کاری خود یاد میکنند؛ درحالیکه نشانه شکست همراستایی و همسازی فعالیتهای بخشهای تخصصی و مدیران ارشد یک سازمان است. براساس آنچه بیان شد، جامعه ایران دچار مسئله آرایش یا همسازی مجدد ساختارهای تخصصی شده است و مدرنیته ایرانی را میتوان بر این اساس فهمید. گاهی مدیران ارشد از فعالیتهای تخصصی سازمان خود بیخبر هستند، چه رسد به اینکه همسازی مجدد بین آنها ایجاد کنند. در کشور ما تصور بر این است که اگر چالشی وجود دارد، برای رفع آن باید ساختار تخصصی شکل گیرد؛ درحالیکه مسئله دیگری ایجاد میشود با عنوان چگونگی تطبیق و هماهنگسازی فعالیت نهادهای جدید.
تمایزات ساختاری نیاز به آرایش و تطبیق مجدد دارند و اکنون مسئله همسازی و نحوه آرایش مجدد دامنگیر جامعه ما است. فقدان آرایش و تطبیق مجدد بین ساختارهای تخصصی به آشفتگی اجتماعی میانجامد که در اشکال مختلفی خود را نشان میدهد. رویکرد آرایش و مسئله تطبیق مجدد توجه سیاستمداران، مدیران و پژوهشگران را به سوی بررسی دقیق این مسئله جلب میکند.